"کمپاکا" یک استاد هنرهای رزمی می باشد که با عنوان مبارز طلایی شناخته می شود. او همچنین 4 شاگرد دارد که همه آنها بچه های دشمنانی بوده اند که وی در گذشته آنها را شکست داده بود. او قصد دارد لقب خودش را برای یکی از شاگردانش به ارث بگذارد و...
«فاکسترات شش» درباره یک بحران جهانی است که در آن نفت جایگاه خود را از دست داده و آب و غذا که تحت تاثیر عوامل انسانی کمیاب شده اند، کالایی ارزشمند محسوب می شوند. در میان معدود کشور هایی که هنوز خاک حاصلخیزی دارند، اندونزی به سرعت به عنوان یک ابرقدرت ظاهر می شود اما یک حزب سیاسی برای کنترل اوضاع اقدام می کند و ..
یک دانشمند تلاش می کند تا یک سفر جاده ای آشپزی را با دوستانش و یک ماموریت برای بررسی موارد مشکوک آنفولانزای پرندگان در امتداد مجمع الجزایر اندونزی ترتیب دهد...
در کشوری که قرار ملاقات ها غیرقانونی می باشد، سه دختر نوجوان در جستجوی خوشبختی تصمیم می گیرند به یک جامعه منزوی به رهبری یک رهبر کاریزماتیک ملحق شوند...
داستان یک تاجر که پس از مرگ همسرش، بهمراه دو فرزندش گرفتار دیدگاه های ارواح و شیاطین می شوند و به زودی افراد اطراف آنها یکی یکی می میرند. همه این اتفاقات به محض ورود ورود یک خدمتکار جدید به خانه شان اتفاق افتاد...
مردی مبتلا به بیماری فراموشی که جراحت بدی روی سرش دارد، توسط یک دکتر مراقبت میشود و سلامتی خود را به دست می آورد. اما طولی نمیکشد که گذشتهی او در خشن ترین حالت به سراغش می آید...
داستان یک گروه ویژه پلیس را دنبال میکند که برای دستگیری مجرمی خطرناک وارد ساختمانی می شوند که پر از افراد جنایتکار است اما متوجه می شوند توسط یکی از افراد خودی فریب خورده و در خطری مهلک گرفتار شده اند و باید برای نجات جانشان تا سرحد مرگ مبارزه کنند داستان این قسمت از فیلم دو ساعت پس از آخرین اتفاق در که در قسمت اول فیلم افتاد دنبال می شود و …
داستان فیلم در مورد پسری بنام “سانکاکا” است که از زمان ترک والدینش در خیابان ها با سختی زندگی میکند و فقط به فکر حفظ جان خود است اما وقتی شهر نا امن میشود سانکاکا باید تصمیم بگیرد تا به زندگی عادی اش ادامه بدهد یا برای حمایت از مستضعفان برخیزد و …
شهر باتاویا یک شهر آرام و خالی از دردسر دیگر امن نیست ، زیرا سرقت و جرم در آن بسیار زیاد شده است. اما در میان این شهر پر هرج و مرج، سریمایا یک پیشخدمت کافه که در رویای تبدیل شدن به یک بازیگر است، هرگز تصور نمیکرد که این رویا زندگیاش را تغییر دهد و تبدیل به قهرمان شهرش شود و…
زن جوان وقتی پدرش در کمایی سوال بر انگیز می افتد، در ویلای قدیمی پدرش به جستجوی جواب هایش می پردازد، مکانی که او و خواهر ناتنی اش حقایقی تاریک را پیدا کردند...
آلیا پس از فوت پدر و مادرش تصمیم می گیرد تا بانکوک را ترک کند و به جاکارتا برود. او و خواهر کوچکترش که از بچگی عجیب و غریب بود درگیر ماجرایی ترسناک میشوند که...
مایرا و آلدو به خوشحالی در کنار کوچکترین فرزندشان، کایلا، زندگی میکنند، اما حادثهای ناگوار زندگی کایلا را گرفت و خوشحالی مایرا و آلدو را نابود ساخت. مایرا بدل به آدمی بسیار دلتنگ میشود و آلدو خودش را در کار کردن غرق میکند. ولی شش ماه بعد، در روز تولد کایلا، مایرا احساس میکند تنها نیست...