نااوکی و کوتوکو در یک دانشگاه مشغول به تحصیل میشوند. نااوکی در رشته علوم و فناوری و کوتوکو در رشته ادبیات. نااوکی با یوکو ماتسوموتو، دختری زیبا، آشنا میشود و کوتوکو از این رقیب عشقی جدید، به شدت آشفته میشود...
وقتی ریو، یک خبرنگار مجله جوان، به یک آپارتمان جدید نقل مکان می کند، با صداهای پرشور همسایه زیبای حیرت انگیزش ساتسوکی مواجه می شود. روزنامهنگار مجذوب که متوجه میشود دیواری که آپارتمانهایشان را از هم جدا میکند نازک است، شروع به استراق سمع تمام جزئیات زندگی دختر همسایهاش میکند: مکالمات او، حمامهای حبابی او... گریههای نفسگیرش. در حالی که ...
میتسوکی و یویا به خاطر ازدواج والدینشان خواهر و برادر ناتنی می شوند. میتسوکی نمی تواند با خانواده جدیدش کنار بیاید و یویا نمی داند چگونه به خواهر ناتنی جدیدش نزدیک شود. یک روز، میتسوکی توسط روح هیوری تسخیر می شود. هیوری یویا را دوست دارد و معتقد است یویا می تواند به او کمک کند تا به بهشت برود. هیوری یک کمربند پاکدامنی چرمی روی میتسوکی میگذارد و...
رئیس موقت هیروتانی از باند اوهارا از دوستی خود با پلیس فاسد کونو برای غصب یک معامله زمینی که گروه رقیب یاکوزا کاواده از طریق سیاستمداران محلی ترتیب داده بود، استفاده می کند. جنگ علنی بین این دو باند درگرفت.
این فیلم با استفاده از چندین کلیپ از ورودی های قبلی Gamera، به نیروهای بیگانه می پردازد که تمام هیولاهایی را که گامرا با آنها روبرو شده است در یک نبرد نهایی برای خلاص کردن سیاره از آخرین امید خود می فرستند.
هنگامی که یک مجسمه باستانی برای نمایش در نمایشگاه 70 منتقل می شود، یک هیولای غول پیکر و مبهم مانند Triceratops آزاد می شود. هیولا در تعقیب مجسمه به ژاپن می رود و در نهایت با گامرا، لاک پشت غول پیکر پرنده مبارزه می کند.
موتوکو و تیمش بالاخره به کارگزار Fire-Starter نزدیکتر میشوند، اما وقتی به آنها دستور داده میشود که در یک عملیات نیشزنی نقشی در صندلی عقب داشته باشند، اوضاع متشنج میشود.
دانش آموز دبیرستانی آراتا کاسوگا هدف لیلیت، معلم یک مدرسه عرفانی می شود. به او سه انتخاب داده می شود تا به نجات پدیده فروپاشی جهان توسط نیروهای شیطانی کمک کند...
بعد از مرگ همسرش، خانم هاتا در مزرعه خیارش به کمک نیاز دارد. مادر رینکو از او میخواهد تابستان را برای کمک به خانم هاتا، دوست همیشگیاش بگذراند. اما رینکو 12 ساله روش های سنتی ژاپنی خانم هاتا را عقب مانده و "دیوانه" می داند. وقتی او به درخواست مادرش تسلیم می شود، متوجه می شود که خانم هاتا مهربان و شجاع است و برای نجات مزرعه خود می جنگد. قبل از پایان تابستان، رینکو به قدردانی و دفاع از خانم هاتا "دیوانه" می آید.
آکیرا تاچیبانا، دانشآموز دبیرستانی با لحنی آرام و ملایم، عضو سابق باشگاه دوومیدانی بود. او که به صورت پارهوقت در یک رستوران کار میکند، به طور غیرقابلتوضیحی عاشق مدیر خود، مردی 45 ساله و مطلقه میشود...
شیما سومیتومو پس از طلاق والدینش به هوکایدو نقل مکان میکند و در دبیرستان جدیدش با دو پسر محبوبترین مدرسه آشنا میشود. شیما به آنها علاقهمند میشود، اما میداند که آنها از او دور هستند...