پاییز، 1830. یک نظامی وست پوینت، ادگار آلن پو و چهار دانشجوی افسری دیگر در یک تمرین آموزشی در شمال ایالت نیویورک، با مردی برخورد می کنند که بر روی یک قفسه چوبی عجیب و غریب بیرون آورده شده است...
پس از اینکه دختری جوان از پدرش خبر عجیبی دریافت میکند که او از زندگی خسته شده و میخواهد بمیرد، مجبور میشود راهی برای کنار آمدن با آخرین خواسته او پیدا کند...
کاپیل شرما، بازیگر و کمدین هندی، در توییتها و مصاحبههای خود، از تجربیات شخصی و احساسات خود به صورت طنزآمیز میگوید. او از ترسها، شکستها و موفقیتهای خود نمیترسد و با این کار به دیگران کمک میکند تا با چالشهای زندگی روبرو شوند...
جولیا، جوانی است که به موتور سواری علاقهمند است و با یک گروه از سوارکاران خاکی آشنا میشود که با سرعت کامل پرواز میکنند و حرکاتی را اجرا میکنند. او شروع به نفوذ در جهان مردان میکند، اما یک حادثه، قابلیت وی را برای سازگار شدن با آنها به خطر میاندازد...
پنج نفر ناشناس برای سرقت از یک مسافرخانه که توسط یک باند یاکوزا برای پولشویی استفاده میشود، با هم متحد میشوند. آنها موفق میشوند و آماده میشوند تا فرار کنند، اما یاکوزاها آنها را تعقیب میکنند.
وقتی بلا متوجه می شود که کمک مالی برای مرکز نجات سگ او متوقف شده است، به جی آر ، سربازی که به سرعت به یکی از نجات دهندگان او، یک ژرمن شپرد به نام ایندیه وابسته می شود، روی می آورد...
دارما با سبک زندگی منفی و تنهایی خود در رکود گیر کرده است و هر روز را در آرامش تنهایی خود می گذراند. توله سگی به نام چارلی وارد زندگی او می شود و دیدگاه جدیدی نسبت به او می دهد...
چیزی که به عنوان یک کتابفروشی آنلاین شروع شد، به سرعت به بزرگترین خرده فروش جهان تبدیل شد که سهم عادلانه خود را از مناقشات و دستکاری های اخلاقی دارد...
جولی ریورز پس از تلاش برای تشکیل خانواده، باردار می شود و با شوهرش به خانه جدیدی نقل مکان می کند. به او توصیه شده که استراحت اجباری در رختخواب داشته باشد، اما او شروع به دیدن اتفاقات شبح وار در سراسر خانه می کند...
در طول شیوع اولیه بیماری همه گیر در سال 2020، داستان های به هم پیوسته سه قهرمان زن به طور همزمان در شهرهای مختلف در سراسر چین رخ می دهد. فیلم «قهرمان» داستان هایی از عشق، ایمان، شجاعت و قدرت را روایت می کند...
دختری به نام استلا در سال آخر دبیرستان خود به دنبال شادی و سرگرمی میگردد. او با کشف یک باشگاه شبانه معروف در پاریس به نام Bains Douches، شبهای دیوانهوار دهه 80 ها را تجربه میکند. دوستانش در حال تحصیل هستند، پدرش با زن دیگری رفته است و مادرش افسرده است. این سال، زندگی او را تعیین خواهد کرد...
کارین، یک زن خانه دار 34 ساله، مادر تمام وقت زیگی 17 ساله است. هنگامی که شرکتی که او را استخدام کرده است تحت قوانین سرمایه داری تصاحب می شود، کارین باید بین صادق بودن با خودش یا دروغ گفتن برای محافظت از خود و خانواده اش یکی را انتخاب کند...