میا که پس از یک تصادف دچار فراموشی کامل شده، در دوران نقاهت تحت مراقبت خانوادهاش، فلاشبکهایی از دختر دومش را تجربه میکند، در حالی که هیچکس دیگری وجود این دختر را باور ندارد.
کت، دیجی زیبایی است که عاشق دنیزی میشود که روابط مت.عددی دارد. داستان حول محور این پرسش میچرخد که آیا کت میتواند این شرایط را بپذیرد یا دنیز برای حفظ رابطه با کت، تغییر خواهد کرد.
یک افسر زن که برای اینترپل کار میکند پس از اینکه متوجه میشود دزد هنری که به دنبال او بوده معشوق سابق او است، نقشهای برای دستگیری او در حین ارتکاب جرم طراحی میکند...
ناستاسیا ژنرالووا، ژیمناستیککار سیاهپوست، که توسط مادر سفیدپوست روسی خود بزرگ شده است، در تلاش برای رسیدن به آرزوهای المپیک خود و کاوش در میراث دوگانه خود، تنها ژیمناستیککار ریتمیک سیاهپوست تیم ملی آمریکا است.
فیلم «جایی که درختان زیتون میگریند» مقاومت فلسطینیان در برابر اشغالگری اسرائیل را نشان میدهد و به موضوعات فقدان، رنج و تلاش برای دستیابی به عدالت میپردازد.
گروهی از گرگینهها که به «سگهای جهنمی» معروف هستند، جنگی پنهانی را علیه گروهی از شکارچیان متعصب گرگینه به نام «گلولههای نقرهای» آغاز میکنند. سگهای جهنمی و گلولههای نقرهای در ظاهر به عنوان دو گروه رقیب موتورسوار برای دنیای خارج جلوه میکنند.
این قطعه موسیقی با الهام از ورزشکاران، به دنبال کشف ریتمهای مشترک در موسیقی و ورزش است و نشان میدهد که ریتم یک عنصر بنیادی و مشترک در همهٔ ابعاد زندگی است.
یک زندانی سابق از زندان زودتر از موعد آزاد میشود، فقط برای اینکه مجبور شود به یک واحد مخفی شش نفره بپیوندد و در اولین روز حضورش، پنج نفر دیگر از اعضای واحد کشته میشوند. حالا او باید با مردانی که وظیفه جاسوسی از آنها را داشت، روبرو شود.
دو زوج که هر دو دوباره ازدواج کردهاند و از طریق ازدواجهای قبلیشان با یکدیگر ارتباط دارند، زندگی را به عنوان یک خانوادهی ترکیبی هماهنگ پیش میبرند، تا اینکه یک افشاگری تهدید میکند که روابط متعادل و دقیق آنها را از هم بپاشاند
در روزی که نتایج آزمونهای سطح A اعلام میشود، یک نوجوان بلندپرواز ساکن لندن، در حین گذراندن وقت با دوستانش در نقاط مختلف شهر، با یک انتخاب سرنوشتساز در زندگیاش مواجه میشود و با آن کلنجار میرود.
هانیدیو، منطقهای کوهستانی در کالیفرنیا، در دهه ۷۰ میلادی پناهگاه آزادیخواهان شد. اهالی این منطقه برای سالها از طریق کشت غیرقانونی حشیش امرار معاش میکردند، تا اینکه در سال ۲۰۱۶، کالیفرنیا استفاده از حشیش را به صورت قانونی آزاد کرد.
این فیلم که در طول ده سال فیلمبرداری شده است، داستان آلیس را روایت میکند؛ دختری دوستداشتنی که در دام زندگی مادری جوان گرفتار شده است. در شانزدهسالگی، او عاشق دورین میشود که سیوپنج سال از او بزرگتر است.