زندگی اسکات بک طبق برنامه پیش نرفته است. او که در دبیرستانی که زمانی ستاره تیم بسکتبال بود، به عنوان سرایدار کار میکرد، با پدری بیمار، کامیونی شکسته و خاطرات رایان، دختری که مدتها پیش دوستش داشت، سر و کار دارد. فرصت به زودی زمانی به وجود می آید که رایان، اکنون مالک شوالیه های نقره ای ناکسویل، تصمیم می گیرد تا آزمون های باز برگزار کند. اسکات سعی می کند غیرممکن را نه تنها با ساختن تیم، بلکه با بازگرداندن زنی که دوستش دارد، انجام دهد...
داریوس 14 ساله مرزهای مردانگی خود را با مالکوم، پدر سختگیر اما دوستداشتنیاش، و پورتر، یک ولگرد کاریزماتیک کشف میکند. وقتی داریوس هویت واقعی پورتر را میفهمد، وارد درگیری بین دو مرد میشود...
به دلیل تغییرات در جریان های اقیانوسی، فعالیت کوسه ها در نزدیکی یک منطقه غواصی خاص ظاهر می شود ، اما آثار آن ناشناخته است. کوسه گرسنه آماده حرکت است و منتظر فرصتی برای شروع یک کشتار بی رحمانه است ...
یک پیرمرد بداخلاق از یک مهاجر افغان کمک می گیرد تا سگ مرده خود را دفن کند، و در حالی که آن دو به دنبال تعصبات لایروبی هستند تا نقطه مشترکی پیدا کنند، روزشان تغییر غیرمنتظره ای می گیرد...
وقتی توبی شغل خود را از دست می دهد و یک سازمان غیرانتفاعی برای بازپروری سگ های نجات آزار دیده در زندان محلی راه اندازی می کند، او نقشه ای برای بیرون کردن معشوقش از زندان با قاچاق او در یکی از جعبه های سگ راه اندازی می کند که ...
یک برادر که در عواقب یک شیوع مرگبار سرگردان است، برای محافظت از خواهرش میجنگد، در حالی که ناامیدانه به دنبال پناه گرفتن و دوری از جمعیت آلوده با تشنگی خون است...
به اعضای کوچک یک شهر یهودی اخطار داده می شود که نازیها در راه هستند و بهتر است با استفاده از قطار مرزهای روسیه را گذشته و به فلسطین وارد شوند. برخی از آنان لباسهای نازیها را بر تن کرده و ….…
ارمیای جوان در خانوادهای روحانی و روستای "آناثوث" در نزدیکی اورشلیم بزرگ شد. خداوند به اشکال مختلفی از انسان و چندین مرتبه بر ارمیا ظاهر شد و به او اطمینان بخشید که او توسط خدا برگزیده شده است تا....
"سیمونه" از تصادفی سخت جان سالم بدر برده و تصمیم می گیرد فرزندی به دنیا آورد. او بهترین دوست خود فیلیپه را به عنوان پدر فرزندش در نظر گرفته اما او با زن دیگری ...
دو فرد خیالی از زمان گذشته, شانس یکسانی برای سرپرستی دختری زیبا و جوان دارند. اما قبل از اینکه دقیقاً اسم فرد مورد نظر اعلام شود ، مجبور می شوند برای نجات او از شر اوباش ، تلاش کنند...
1 مرتبه نامزدی جایزه .اسکار. همچنین 6 جایزه و نامزد دریافت 14 جایزه دیگر.
در آینده ای نه چندان دور، مردی با مشکلات ژنتیکی، آرزوی دیرینه ای برای رفتن به فضا دارد. جامعه «وینسنت فریمن» را بخاطر آرایش ژنتیکی نامناسبش در انسان های رده پایین قرار داده است، و او تنها می تواند در شغل های سطح پایین مشغول به کار شود. برای رسیدن به آرزویش، او هویت «جروم مورو»، شخصی با مشخصات ژنتیکی کامل، که بر اثر یک تصادف اتومبیل فلج شده است را جعل می کند. به کمک یک شخص حرفهای، وینسنت موفق می شود در تست دی.ان.ای و نمونه های ادرار، تقلب کند. اما زمانی که نهایتا برای یک سفر فضایی انتخاب می شود، مدیر برنامه هایش کشته شده و پلیس تحقیقاتی را آغاز می کند و هویت جعلی او در معرض خطر قرار می گیرد …
1 مرتبه نامزدی جایزه .اسکار. همچنین 2 جایزه و نامزد دریافت 15 جایزه دیگر.
در سال ۱۹۷۸ اف بی ای مبارزه زیر زمینی علیه تشکیلات تبهکاران حرفه ای آغاز می کند. در این میان «دانی براسکو» (جانی دپ) ماموریت می یابد تا با نزدیک شدن به «بنجامین لفتی» (ال پاچینو) که برای مافیا کار میکند اطلاعاتی بدست آورد. این فیلم براساس یک داستان واقعی ساخته شده است...
برنده 2 جایزه اسکار. همچنین 36 جایزه و نامزد دریافت 53 جایزه دیگر.
ملوين يودال (نيکلسن)، نويسنده ي داستان هاي عاشقانه، مردي است سخت وسواسي، بي حوصله و کج خلق. زندگي او از اين رو به آن رو مي شود چرا که از يک طرف همسايه اش در بيمارستان بستري شده و او ناگزير به نگه داري از سگ او شده است. و از طرف ديگر بايد به حل مشکلات «کارول» (هانت) پيشخدمت کافه اي که او بدان رفت و آمد دارد، کمک کند. «کارول» طاقت تحمل «ملوين» را دارد و «ملوين» نيز به «کارول» بي علاقه نيست...