یک هیپنوتیزمدرمانگر میبیند که ورا رفتارهای متمدنانه خود را کنار میگذارد. در یک مراسمی که ورا با آندره شرکت میکند، رفتار او، ریاکاری، خودنماییهای کاذب و نفاق همکاران کارآفرینش را آشکار میکند.
در اواخر دهه 1800، یک مبلغ مذهبی به یک مستعمره بریتانیایی در نیوزیلند سفر میکند. گذشته خشن او خیلی زود آشکار میشود و ایمانش در بحبوحه جنگی خونین بین دو قبیله مائوری به چالش کشیده میشود.
یک مامور اداره ی مهاجرت که با چالشهای اخلاقی امنیت مرز دست و پنجه نرم میکند و زنی بدون مدرک هویتی که برای فرار از چنگال یک کارتل بیرحم تلاش میکند، در مسیر یکدیگر قرار میگیرند و برای نجات جان دختری بیگناه با هم متحد میشوند.
لانگ، پس از آنکه از زندان آزاد میشود، به زادگاهش در شمال غربی چین بازمیگردد. او که به عنوان عضوی از گروهی مأمور جمعآوری سگهای ولگرد پیش از المپیک ۲۰۰۸ بوده است، با یک سگ سیاه سرگردان پیوندی ناگسستنی مییابد. این دو روح تنها، سفری تازه را با هم آغاز میکنند.
دو دختر نوجوان در یک جزیره دور افتاده، با تشکیل یک تیم تشویق، علاوه بر دنبال کردن علاقه خود به رقص، به محرک اصلی تشویق تیم فوتبال مدرسه و ایجاد شور و هیجان در کل جزیره تبدیل میشوند.
یک گروه فیلمبرداری آلمانی در سفر به کردستان با اتفاقات عجیبی روبرو میشوند. آنها با یک دختر بچه ترسیده آشنا میشوند که پدرش درگیر کارهای مشکوک است. این داستان درباره توطئه، ترس و ارتباط مشکلات یک نسل با نسلهای قبلی است.
یوکوی منزوی، پس از سالها دوری، برای شرکت در مراسم خاکسپاری پدرش به خانه برمیگردد. اما در میانهی راه تنها مانده و برای رسیدن به مقصد، مجبور به ماجراجویی میشود.
کانان، وکیل مدافع جنایی، باید یک تصمیم اخلاقی دشوار بگیرد که زندگی مادرش که بیمار است، یک قاضی و موکلش که متهم به قتل است و دفاعیاتش به نفع او تمام میشود، را تحت تأثیر قرار میدهد.
یک روزنامهنگار آرژانتینی به همراه تیم فیلمبرداریاش، در سال 1986، برای ساخت یک گزارش جعلی درباره مشاهده موجودات فضایی، صحنههایی ساختگی را در یک منطقه دورافتاده فیلمبرداری کردند.
ابراهیم، که زندگی آرامی در اسپانیا داشت، به دلایلی نامعلوم تصمیم میگیرد به صورت غیرقانونی از مراکش به اسپانیا بازگردد و برای این کار، اقدام به پریدن از نردههای مرزی میکند.
یک باغبان و همسرش در دامنه تپهای زیبا زندگی میکنند. با آمدن صاحب جدید قلعهای مجاور، آرامش زندگی آنها برهم میخورد. صاحب جدید برای تغییر چشمانداز اطراف، با باغبان درگیر میشود و با اقدامات خصمانه خود، باغبان را مجبور به دفاع از خانهاش میکند. پس از ناکامی در دریافت کمک از مقامات، باغبان تصمیم میگیرد خودش برای حل مشکل اقدام کند.