داستان دو مرد با زندگیهای متفاوت را روایت میکند. آلکسی که به دنبال یک زندگی جدید به لژیون خارجی میپیوندد و جومو که در زادگاهش برای دفاع از زمین و خانوادهاش میجنگد.
کورا و دیگر جنگجویانِ بازمانده، در کنار مردمِ سرزمینِ وَلدت، برای دفاع از خانهی جدیدشان در برابر قلمرو آماده میشوند. این جنگجویان با گذشتهی خود روبهرو میشوند و انگیزههایشان را پیش از آنکه نیروهای قلمرو برای سرکوبِ شورشِ رو به رشد برسند، آشکار میکنند...
یک سکونتگاه آرام در حاشیه یک ماه دوردست، توسط ارتشهای یک نیروی حاکم مستبد تهدید میشود. روستاییان برای نجات خود، به یک غریبه مرموز که در میان آنها زندگی میکند، امید میبندند. غریبه مرموز، با مهارتها و قدرتهای خود، ارتشهای مستبد را شکست میدهد و سکونتگاه را نجات میدهد.
باریش تلی، ورزشکار پرتلاش و با ارادهای قوی، زندگی پر فراز و نشیبی را پشت سر گذاشته است. در کودکی، در یک حادثه، پای راست خود را از دست داد؛ اما این اتفاق نتوانست او را از رسیدن به رویاهایش باز دارد.
احمد دوازده ساله به اجبار پدر تازه مسلمانش به خوابگاهی مذهبی فرستاده میشود. در محیطی سخت و پر تنش، او با مشکلات زیادی روبرو میشود. با کمک دوستش هاکان، تصمیم به فرار میگیرد اما با چالشهای جدیدی مواجه میشود. او در جستجوی هویت و جایگاه خود در زندگی است.
الی که از وجود پدرش بیخبر بوده، متوجه میشود که پدرش یک قهرمان بیلیارد بوده است. او برای کشف دنیای پدرش به دنیای بیلیارد وارد میشود و با چالشهای بزرگی روبرو میشود.
در پی یک ملاقات تصادفی، کتی، زنی جسور و بیباک، مجذوب بنی، عضو یک گروه موتورسواری در منطقه میدوست به نام وندالها میشود. با تبدیل شدن این گروه به دنیای خطرناکی از خشونت و قانونشکنی، بنی ناگزیر به انتخابی دشوار بین عشق کتی و وفاداری به گروهش میشود.
این فیلم ، سفری را توصیف میکند که در آن دو یا سه شخصیت جالب، با تنشها و پیوندهای پیچیدهای با یکدیگر مواجه میشوند. هر یک از این شخصیتها، مسیر خود را میپیمایند و در طول مسیر، با چالشها و فرصتهای مختلفی مواجه میشوند.
داستان فیلم درباره زنی به نام هواجا است که در شهر بوسان زندگی میکند و پس از فوت همسرش، سه دخترش را بزرگ کرده است. بازگشت یکی از دختران به خانه و کشف یک نامه قدیمی، باعث میشود رازهای پنهان گذشته خانواده آشکار شود.
لی چانگ فنگ که غم از دست دادن دخترش، او را به ستوه آورده بود، با دلی پر از خشم و انتقام، راهی سفری پرماجرا شد تا از عاملان این جنایت هولناک، انتقام بگیرد.
ایسامو کانکو، برنامهنویسی که نرمافزار اشتراکگذاری فایل همتا به همتای وینی را طراحی کرده بود، به دلیل اینکه وینی به ابزاری اصلی برای دانلود غیرقانونی فایلها در ژاپن تبدیل شده بود، دستگیر شد.
داستان به بررسی زندگی سه نسل از یک خانواده میپردازد. این خانواده از دوران جنگ جهانی دوم تا زمان حال درگیر آثار روانی و اجتماعی جنگ بوده است و نتوانستهاند از گذشته خود عبور کنند. داستان در فضایی سورئال و در شهر برلین روایت میشود که خود نیز زخمهای عمیقی از جنگ جهانی دوم بر تن دارد.
جیسون، یک معتاد، در دوران آزادی مشروط خود با پدربزرگش که فکر میکرد مرده است، در یک مزرعه متروک روبرو میشود. این دو نفر که درگیر مشکلات گذشته خود هستند، باید در کنار هم برای مقابله با دشمنانی که به دنبال آنها هستند، تلاش کنند.
امی، یک گردشگر ژاپنی، و جیمی، در یک کلوب با هم آشنا میشوند، اما امی ناگهان ناپدید میشود. هجده سال بعد، جیمی با دریافت پستکاری از امی به ژاپن سفر میکند تا گذشته را از نو مرور کند و به دنبال آرامش باشد.