تاکورو ياماشيتا» (ياکوشو)، کارمند ساده، همسرش را با مرد ديگري غافل گيري مي کند و چنان از خود بي خود مي شود که هر دو را مي کشد. هشت سال بعد، «ياماشيتا» با ضمانت يک روحاني بودايي که در چيبا زندگي مي کند، از زندان آزاد مي شود. اگرچه او از زندگي گذشته اش فاصله گرفته اما هنوز از يادآوري جنايتي که مرتکب شده رنج مي برد.
"هریت" یک جاسوس است. وقتی دوستانش دفترچه ی اسرارش را پیدا می کنند، همه بر علیه او می شوند. اما آیا "هریت" می تواند بر آنها غلبه کند و همچنان به کار جاسوسی ادامه دهد؟
داستان فیلم بر اساس واقعیت می باشد و درباره گروهی از هکرهای اهل هانوفر آلمان می باشد. در اواخر 1980 "کارل کوچ" یتیم تمام دار و ندار خود را می دهد تا یک رایانه تهیه کند و...
سال 1963، یک شب پیش از اینکه "ادی" و دوستانش به ویتنام برسند. آنها یک بازی کثیف را آغاز می کنند، همه آنها به دنبال زنی رفته و هر کدام که زشت ترین زن را پیدا کند برنده است. "ادی" زنی تنها به نام "رز" را پیدا می کند و...
گروهی از بچه های بروکلین، یگ گروه (شبیه گنگسترها) را تشکیل می دهند و از این به بعد تمام کارهایشان را در کنار یکدیگر انجام می دهند. اما همان قدر که کارهایشان سهل می شود، با مشکلاتی نیز روبرو می شوند...
رماننویس مشهور "مایک نوونان" پس از مرگ ناگهانی همسرش با شرایط کنار نیامده و به کلبه کنار دریاچه اش بازمی گردد اما درگیر مبارزه حضانت بین بیوه ای جوان و پدربزرگ ثروتمند فرزندش می شود و...
برنده 1 جایزه اسکار. همچنین نامزد دریافت 6 جایزه دیگر.
» گلوريا « ( تيلر ) با مردى شيكپوش و خوشمشرب به نام » وستن « ( هاروى ) آشنا و به او علاقمند مىشود. » وستن « متأهل است و » گلوريا « به غلط تصور میكند او هرگز همسرش را رها نخواهد كرد...
"آنابل" دختری تازه وارد در یک مدرسه کاتولیک مخصوص دختران است.او که از دو مدرسه قبلی خود اخراج شده است به معلم خود "سایمون بردلی" علاقه مند می شود."آنابل" از علاقه اش دست نمی کشد تا اینکه "سایمون" مجبور می شود بین قلب خود و کار درست یکی را انتخاب کند...
کانون توجه فیلم بر روی گربهای انسان نماست که شخصیت اسکیپ هینانت او را فریتز صدا میکند. اتفاقات فیلم در شهر نیو یورک است و زمان دهه ۱۹۶۰ را به صحنه کشیدهاست. فریتز در خلال فیلم همواره دنبال یک زندگی مملو از خوشی و شادی است، او بی درنگ در پی افزایش آگاهیها سیاسی و اجتماعیهای خود میباشد و...
"فیلیپ" هنگام تولد اولین فرزندش یک دوربین فیلمبرداری 8 میلیمتری خریداری می کند.چون این اولین دوربین در شهر است رئیس حزب محلی به او لقب عکاس رسمی شهر را می دهد.وقتی او به جشنواره فیلم منطقه فرستاده می شود آینده ای روشن برایش آشکار می شود...
یک جوان آمریکایی که در پاریس به عنوان بدل "مایکل جکسون" کار می کند با "مرلین مونرو" برخورد می کند."مرلین" او را به شهر خود در اسکاتلند دعوت می کند،جائی که به همراه "چارلی چاپلین" و دخترش زندگی می کند...