در یک روستای دورافتاده در جزیره کارپاتیا، یک دختر خجالتی طوری بزرگ میشود که از یک گونه جانوری گریزان به نام "اوچی" بترسد. اما وقتی او متوجه میشود که یک بچه "اوچی" زخمی جا مانده است، برای برگرداندن او به خانهاش فرار میکند و راهی یک سفر میشود.
در ادامه این مجموعه، چهار خواهر و برادر پس از آموزشهای سخت والدین، مأمور میشوند. با درخواست کمک صاحب یک برند آبمیوه، ماجرای جدیدی آغاز میشود: فردی شرور دستور ساخت آبمیوه را دزدیده تا کودکان را ناراحت کند. این بار کل خانواده باید با هم متحد شوند تا او را متوقف کنند. آنها با عشق و هوش، شرور داستان، کوبی را نه تنها متوقف میکنند بلکه خوبی درون او را نیز بیدار میکنند. در پایان، متوجه میشوند که خواهر یا برادر پنجمی در راه است.
استفانی پس از جدایی، راهی میامی میشود و در آنجا به تدریس خصوصی به دو دختر یک معمار مشغول به کار میپردازد. با گذشت زمان، احساسات استفانی نسبت به هری (پدر دختران) عمیقتر میشود؛ اما دختران خانواده با آگاهی از این موضوع، مصمم میشوند تا مانع شکلگیری این رابطه عاشقانه گردند.
ویلو با جنگلی که از عمهبزرگش آلوینا به ارث برده، چه باید بکند؟ آلوینا علاوه بر جنگل، خانهای کوچک و کج و مهمتر از همه، دانش جادوگریاش را نیز برای ویلو به یادگار گذاشته است. اما آیا ویلو واقعاً حاضر است این میراث و تمام تبعات آن را بپذیرد؟ از این گذشته، او باید سه دختر را که آنها نیز موهبت جادوگری دارند، پیدا کرده و نجات دهد...
ملکه پادشاهی زیروان باید خواهر گمشدهاش را تا پیش از فرارسیدن کریسمس بیابد. پادشاه با دلگرمی دادن به او، تعداد بیشتری از جنگجویان را برای جستجوی خواهر ملکه اعزام میکند. آیا ملکه موفق خواهد شد خواهرش را تا زمان کریسمس پیدا کند؟
بعد از مرگ نابهنگام خواهر و برادرهای بزرگترش، یک معمار جوان که با مشکلات دست و پنجه نرم میکند، ناگهان برای برادرزادههایش «تکوالدین» میشود. وقتی فرصتی برای یک زندگی بهتر پیش میآید، او باید بین زندگی عاشقانه، حرفهاش یا برادرزادههایش یکی را انتخاب کند.
دنیای سندو زمانی که دوستپسرش ناپدید میشود، فرو میریزد. او که در یک آسایشگاه روانی زندانی شده است، باید با نیروهای شیطانی که او را به سمت جنون میکشانند روبرو شود و با حقیقت وحشتناک گذشته خودش مواجه گردد تا بتواند فرار کند و واقعیت را کشف کند.
چهار نوجوان سرکش برای یافتن یک گربه گمشده هر چیزی را به خطر میاندازند. رهبر آنها در حالی که برای موفقیت قوانین را زیر پا میگذارد، با یک پلیس بیپروا و یک نگهبان سابق درگیر میشود. این جستجو زخمهای مربوط به پدر گمشدهاش را دوباره باز میکند.
دو کارگر حزب سیاسی از آتریاپورام با فاجعه روبرو میشوند؛ وقتی همسر باردار یکی از آنها در طول سیل دچار درد زایمان میشود. آنها که قادر به رسیدن به بیمارستان نیستند، یک ماما میآورند، اما نوزاد مرده به دنیا میآید و وضعیت سلامت مادر رو به وخامت میرود.
«شاهزاده خرس قطبی» یک فیلم پویانمایی مدرن و باشکوه است که بر اساس یکی از محبوبترین افسانههای نروژی ساخته شده است. این داستانی است درباره عشق، حرص و طمع و شجاعت که در مناظر زیبای نروژ اتفاق میافتد و پر از تعلیق، طنز و موسیقی است.
دانشآموز دبیرستانی به نام اینیونگ پس از فوت والدینش و بیخانمان شدن، در گروه رقص کرهای پنهان میشود و در آنجا توسط مدیر گروه کشف شده و به ناچار با او همخانه میگردد.
افه در طول تعطیلات تابستانی خود در روستا، ضمن پرداختن به بازی شطرنج، به تدریج خصلتهایی چون صبر و شکیبایی و همچنین روحیهی مشارکت و کار گروهی را فرا میگیرد.
یک گروه دخترانه کی-پاپ که شهرتی جهانی دارند، در عین حال که زندگی پر زرق و برق خود را در کانون توجه حفظ میکنند، به صورت مخفیانه به عنوان شکارچی اهریمن فعالیت کرده و تعادلی بین این دو وجه از زندگیشان برقرار میکنند.
داستان آنی ده ساله و رانت، سگ ولگردش را دنبال میکند که در تلاش هستند تا با برنده شدن در مسابقات چابکی سگها در نمایشگاه کرمپتس لندن، مزرعه خانوادهشان را از خشکسالی و بدبختی نجات دهند.
سازندگان سینما تصمیم گرفتهاند تا انیمیشن کلاسیک دیزنی، "سفیدبرفی و هفت کوتوله" که در سال ۱۹۳۷ ساخته شده است را با استفاده از بازیگران واقعی به یک فیلم سینمایی تبدیل کنند.داستان فیلم درباره شاهزاده خانمی است که برای نجات پادشاهیاش از دست ملکه بدجنس، با هفت کوتوله همراه میشود.
با رسیدن سارا، فرزند بزرگ خانواده، به سن قانونی و اعلام قصد ازدواجش با اوچو، خانواده دچار آشفتگی میشود و خاویر و ماریسا به دنبال راهی برای جلوگیری از آن هستند. همزمان، دنی با بحران وجودی مواجه است، پائولیتا حسادت میکند، کارلوتا از نامزد جدید خود که از خانوادهای متمول است خبر میدهد و روسیو نیز برای اولین فیلمش انتخاب شده است.
آقای هگزنمایستر از زندان فرار کرده و بار دیگر ویکسنبرگ را تهدید میکند. برای یافتن گوی باستانی که قادر به نابودی کل شهر است، مسابقهای علیه زمان آغاز شده است تا قبل از اینکه به دست افراد اشتباه بیفتد، آن را پیدا کنند.