کمرون اسپوسیتو، کمدین مشهوری است که برای جشن مجردی خود، یک ویژه برنامه استندآپ کمدی برگزار کرده است. او در این برنامه به بیان طنزآمیز حقایقی تلخ درباره موضوعات اجتماعی و شخصی میپردازد.
وقتی گروه گلممتال “سونیک گریو” که در سال 1989 به عنوان یک گروه یکترانهای معروف شدند، به امید بازگشت به کوچلا سفر میکنند، توقف پیتوتی آنها در جاشوا تری یک حملهی “غیرعادی” و “فرازمینی” را به وجود میآورد و آنها باید خودشان را از خطر نجات دهند...
زکی که یک دزد بانک است به تازگی از زندان آزاد شده و میخواهد پولهای دزدیدهشده را که قبل از رفتن به زندان توسط همدست خرفتش دفن شده بودند، پس بگیرد. اما وقتی به محل میرسند، متوجه میشوند که دبیرستان فریدا کالو روی پولها یک سالن ورزشی ساخته است. زکی تصمیم میگیرد به عنوان یک معلم جایگزین در آن دبیرستان شغل بگیرد که هیچ معلمی نمیتواند در آنجا بماند...
تئاتر لوئیجی در آستانه تعطیلی است و او فقط یک شب فرصت دارد تا آن را نجات دهد. در تلاش برای انجام این کار، او و دوستش، فیزا، در سراسر پاریس سفر می کنند تا کسی را پیدا کنند که بتواند اجرا کند...
پس از 10 سال غیبت، ژان به زادگاهش باز می گردد که پدرش بیمار می شود. آنها با خواهرش ژولیت و برادرش ژرمی متحد می شوند و باید دوباره رابطه و اعتماد خود را به عنوان یک خانواده بازسازی کنند.
پترسون (آدام درایور) راننده اتوبوس جوانی است که زندگی شادی را با همسرش (گلشیفته فراهانی) می گذراند. او کارهای روزمره اش را انجام می دهد و دفتری هم با خود دارد که در آن شعر می گوید تا اینکه...
یوکیو هارویاما (ریکو اونیشی) دانش آموز دبستانی است. او یک عمو (ریوهی ماتسودا) دارد که به صورت پاره وقت در یک دانشگاه فلسفه تدریس می کند. عمویش خانواده اش را زالو می کند...
دین فونگ خواننده جوان و بی خیالی است که در اوج جوانی متوجه وجود تومور در غده هیپوفیز خود می شود. این مسأله مرگ و زندگی نگرش فونگ را به زندگی و انسان های پیرامونش تغییر می دهد...