کیکو، یک علاقهمند به کاراته است که سعی میکند با ورود مخفیانه به یک استودیوی فیلم در کیوتو، جایی که یک سندیکای مواد مخدر مستقر است، به دوستش کمک کند تا انتقام برادرش را بگیرد...
در حالی که هیرونو در زندان است، رقیب او تاکدا، سازمان جنایتکار خود را به یک حزب سیاسی تبدیل می کند که دو مدیر آن در تشنگی خود برای قدرت، تنش های جدیدی را به راه می اندازند...
داستان از جایی آغاز میشود که کیوشی، پسر جوانی، در یک صبح تابستانی با دوچرخهاش در ساحل در حال مسابقه است. در همین حین با دختری به نام سانه آشنا میشود. اما این آشنایی به زودی رنگ دیگری به خود میگیرد؛ چرا که خواهر سانه با طرح اتهامی دروغین...
"استاربلک" یک قهرمان است که به رنگ مشکی لباس می پوشد و صورتش توسط روسری سیاه پوشیده شده است او همیشه در صحنه کارهای خود ستاره ای را به عنوان نمادی از عدالت رها می کند ...
تری و اندی بوگارد، دو پسر یک مبارز حرفهای، پس از قتل پدرشان توسط رقیب قدیمیاش، به ده سال سفر و تمرین میروند. آنها قصد دارند با یک حرکت رازآلود که استاد پدرشان به آنها وعده داده بود، به خاطر پدرشان انتقام بگیرند.
تری بوگارد که پس از شکست در یک مبارزه، به الکل معتاد میشود و دچار بحران روحی میشود. اما او تلاش میکند تا خودش را جمع کند و دوباره قدرت خود را ثابت کند.
گروهی از دزدها در انتظار یافتن نقاشیها به اتاقی میروند، اما در عوض خود کنت را آزاد میکنند که به نیواورلئان سفر میکند تا دختر دشمنش، مری ون هلسینگ را پیدا کند...
یک واحد عملیات سیاه به دنبال یک تروریست به خاورمیانه می رود. به آنها خیانت می شود و عامل آنها دستگیر می شود. بعداً رهبر واحد تحقیقاتی را آغاز می کند...
راف به یک دوست در حال مرگ قول می دهد که از همسر و مزرعه 40000 هکتاری اش در وایومینگ مراقبت کند. یک تاجر قدرتمند مزرعه و بیوه را به هر وسیله ای که لازم باشد می خواهد...