داستان دربارهی دستیار جوانی است که برای فرار از گذشتهی خود به روستایی نقل مکان میکند و در آنجا با پروندهی یک بیمار نوجوان درگیر میشود. این پرونده باعث میشود که خاطرات تلخ گذشته دوباره به سراغ او بیایند.
میترا، معماری که در یک شرکت بزرگ ساختمانی مشغول به کار است، برای فراهم آوردن فضای لازم جهت ساختوسازهای جدید، اقدام به تخریب یک سازه قدیمی در محل پروژه میکند. این عمل ناخواسته موجب رها شدن موجودی ماوراءالطبیعه به دنیای او میشود که به دنبال آن، آشوب و مرگ همهجا را فرا میگیرد.
زفیر، موجسواری باهوش و آزاداندیش، توسط قاتلی زنجیرهای که وسواس عجیبی به کوسهها دارد، ربوده میشود. او در قایق این قاتل به اسارت گرفته میشود و حالا باید پیش از آنکه قاتل او را طی یک مراسم آیینی به کوسهها بسپارد، راهی برای رهایی خود بیابد.
روال زندگی آرام آلیس در شهر کوچکش، با ورود رونی که یک نویسنده است، به هم میریزد. اما با آمدن این دوست جدید، مجموعهای از اتفاقات غیرقابل توضیح رخ میدهد که به زودی آلیس و تمام شهرش را در خطر فرو میبرد.
ژاژا کوردا، بازرگان ثروتمند، تنها دخترش را که یک راهبه است، به عنوان تنها وارث املاکش تعیین میکند. کوردا که در آستانه آغاز سرمایهگذاری جدیدی است، به همراه دخترش به زودی هدف دسیسهچینی سرمایهداران جاهطلب، تروریستهای خارجی و آدمکشهای مصمم قرار میگیرند.
در این کمدی معمایی قتل، چندین شیاد که ادعا میکنند پسر یک میلیاردر تازه درگذشته هستند، برای به دست آوردن ثروت او در یک کشتی تفریحی لوکس با یکدیگر رقابت میکنند.
در شهر کوچکی، زنی تنها گرفتار صداهایی میشود. این صداها او را وادار میکنند تا افرادی با نیات پلید را به قتل برساند. او همیشه از این قتلها جان سالم به در میبرد و دستگیر نمیشود، اما آخرین قتلش او را به دنیایی از فساد گسترده، قاچاق انسان و تصاویری ماوراءالطبیعه میکشاند.
«هیلی» که به طراحی مهمانیهای معمایی قتل در عمارت مشهور «بلکتورن» علاقه دارد، با کشف جسد مالک عمارت روبرو میشود. او و همکارش اکنون وظیفه دارند از میان جمع کثیری از مظنونان حاضر در عمارت، قاتل را پیدا کنند.
هنگامی که باشگاه کتابخوانی ناتالی جانستون با نامههای تهدیدآمیز افشاگرانه مواجه میشود، او خود را آماده میکند، اما با اتهام دروغین دخترش به جرمی هولناک، وضعیت وخیم میشود. ناتالی حالا باید نویسنده این نامهها را پیدا کند و دخترش را تبرئه کند.
مِل، پس از انتقال از کانون اصلاح و تربیت به زندان بزرگسالان، تحت حمایت و راهنمایی دو نفر قرار میگیرد: شپرد، که منفورترین بزهکار استرالیا محسوب میشود، و وارن، زندانی که قرار است به زودی با عفو مشروط آزاد شود. اما، این رابطه سهگانه شبیه به پیوند پدر و فرزندی که میان این سه نفر شکل میگیرد، در نهایت به فروپاشی و نابودی آنها میانجامد.
آپارتمانی که یک زوج در آن زندگی میکنند، به طور ناگهانی با یک دیوار آجری مرموز احاطه میشود. آنها باید با همسایگان خود همکاری کنند تا راهی برای خروج پیدا کنند.
سباستین که مردی خوشسیما و دلرباست، از ظاهر آراسته و سبک پوشش بینقص خود برای فریب دادن زنان ثروتمند و مشهور در مکزیک بهره میبرد. او با یاری دستیار وفادارش، ماکلو، زیرکانه نقشههای خود را به اجرا درمیآورد.
یک گدا دستخوش تحولی چشمگیر میشود. این داستان به بررسی مضامین حرص، جاهطلبی و دوراهیهای اخلاقی پیش روی شخصیتها میپردازد که در نهایت به تلاشی برای رستگاری میانجامد.
خانوادهای ایرلندی که به کار چوپانی مشغولند، از جنبههای مختلفی درگیر نبرد میشوند: کشمکشهای درونی، دشمنی و کینه بین اعضای خانواده، و رقابت با یک کشاورز دیگر. مفاهیمی چون پدرسالاری، میراث خانوادگی و تکرار آسیبهای روحی بین نسلها، همگی در بستر فرهنگ ایرلند و با نگاهی از این منظر، مورد بررسی قرار میگیرند.
دنیای سندو زمانی که دوستپسرش ناپدید میشود، فرو میریزد. او که در یک آسایشگاه روانی زندانی شده است، باید با نیروهای شیطانی که او را به سمت جنون میکشانند روبرو شود و با حقیقت وحشتناک گذشته خودش مواجه گردد تا بتواند فرار کند و واقعیت را کشف کند.