دانشمند جوانى به نام «دكتر هنرى فرانكنستاين» ( كلايو ) مشغول آزمايشهايى براى حيات بخشيدن به مردگان است. او تحقيقاتش را با استفاده از اجسادى كه با كمك دستيار گوژپشتش، « فريتس » ( فراى ) از گورستانها میربايد، به انجام میرساند...
: "مکس" خودش را تحت مالکیت یک کتاب باستانی (زوهر) میبیند، که زندگی بشریت را از ایتدا تا انتها توضیف کرده است ، به دنبال استفاده از آن برای بهبود اطلاعات خود استفاده میکند و ..
برنده 1 جایزه اسکار. همچنین 3 جایزه و نامزد دریافت 8 جایزه دیگر.
جنگ جهاني دوم، سال ۱۹۴۴. «سرگرد رايسمن» (ماروين)، افسر امريکايي مستقر در انگلستان، مأموريت مي گيرد که با استفاده از دوازده سرباز محکوم (به دليل قتل، تجاوز يا دزدي)، قصري در فرانسه ي اشغال شده (محل گرد آمدن تعدادي از امراي ارتش آلمان) را منفجر کند.
معلمی خوش اخلاق در شهری که توسط آلمانها در دوران جنگ جهانی دوم اشغال شده است خود را بین همکاری با نازیها و کمک کردن به نیروهای مقاومت گرفتار می بیند و...
برنده 2 جایزه اسکار. همچنین 5 جایزه و نامزد دریافت 2 جایزه دیگر.
سال 1915. گروهى دانشآموز در يكى از شهرهاى آلمان بر اثر تبليغات معلمشان داوطلب پيوستن به ارتش مىشوند. شخصيت اصلى ميان آنان پسرى حساس و زيرك به نام « پاول » ( ارز ) است، كه تمام همكلاسىهايش يكى پس از ديگرى در جبهه از بين مىروند.
یک کارمند ترسوی بانک پیش از رسیدن سارقان، پول های بانک را می رباید. وقتی سارقان متوجه ماجرا می شوند، کارمند بانک را ردیابی کرده و وارد یک بازی خطرناک برای پیدا کردن او می شوند...
برنده 5 جایزه اسکار. همچنین 17 جایزه و نامزد دریافت 23 جایزه دیگر.
مارتا (الیزابت تیلر) و جرج (ریچارد برتن) زوج میانسالی هستند که زوج جوانی را نیمه شب به خانه شان دعوت می کنند. این فرصتیست دوباره تا عقده های چندین ساله آنها نمایان شود ...
1 مرتبه نامزدی جایزه .BAFTA Film Award. همچنین نامزد دریافت 1 جایزه دیگر.
در آیندهی دور که دنیا به دو قسمت تقسیم شده، یک شورشی که فقط برای کشتن آموزش دیده راهی برای وارد شدن به گروهی از انسانهای با قدرتهای عجیب پیدا می کند و...
برنده 3 جایزه اسکار. همچنین 24 جایزه و نامزد دریافت 28 جایزه دیگر.
«دون ويتو کورلئونه» (براندو) يکي از رؤساي پرقدرت مافياست که به خاطر کمک هايش به مهاجران ايتاليايي در نيويورک به «پدرخوانده» معروف است. پس از مرگ «دون ويتو»، جاي او را پسر کوچک خانواده، «مايکل» (پاچينو)، مي گيرد که پيش از اين علاقه اي به فعاليت هاي غيرقانوني خانواده اش نداشته است. «مايکل» خيلي زود با يک سري قتل و کشتار و پس از تصفيه ي خرده حساب هاي قديمي، پدرخوانده ي جديد مي شود...
“بابی” قاتلی روان پریش و زندانی ایالتی نزدیک مرز کانادا که قرار است اعدام شود؛ او دو تبهکار خرده پا به نام های “ند” و “جیم” را مجبور می کند تا برای فرار از زندان به او کمک کنند. بعدتر در شهری کوچک آن دو به جای دو کشیش اشتباه گرفته می شوند…
دن و جودی از زمانی که ازدواج کرده اند، برخی از اتفاقات غیر طبیعی و عجیب را در خانه شان مشاهده می کنند. جودی به عنوان یک رقصنده ی حرفه ای باله و دن به عنوان یک محقق درباره ی میمون ها شروع به کار کردند. اما پس از چندی متوجه می شوند که خانه اشان توسط یک دیو نابکار تسخیر شده است. آنها با مشاوره با هم و با کارشناسان خبره و به کمک دوربین های متعدد، سعی در کشف کردن این راز را دارند و …
1 مرتبه نامزدی جایزه .اسکار. همچنین 2 جایزه و نامزد دریافت 3 جایزه دیگر.
با مرگ «ارل گورنی سیزدهم» (اندروز)، برادر او «سر چارلز» (مروین)، همسرش نلیدی کلر» (براون) و پسرشان «دینزدیل» (ویلیرز)، برای شنیدن وصیت نامه جمع می شوند. «تاکر» (لو)، خدمتکار قدیمی خانواده سی هزار پاوند به ارث برده، اما همه از شنیدن خبر دادن لقب «ارل» به «جک» (اوتول) که حالا «ارل گورنی چهاردهم» شده، شوکه می شوند…
برادران ایرلندی «مک منوس»، بعد از کشتن تصادفی افراد گروهی مافیایی، فکر می کنند از طرف خدا برگزیده شده اند، و تصمیم می گیرند اعضای مافیا را یکی پس از دیگری به قتل برسانند، اما در همین حین یک مامور فدرال نیز به تعقیب آن دو می پردازد.
برنده خوش شانس مسابقه بخت آزمایی ملی "ند دیواین" به دلیل شوک این خبر جان خود را از دست می دهد.وقتی ماموران بخت آزمایی برای تائید برنده مسابقه وارد عمل می شوند،بهترین دوست او تصمیم می گیرد پولها را خود به دست بیاورد.اما نقشه او دچار مشکل می شود و...
1 مرتبه نامزدی جایزه .اسکار. همچنین 10 جایزه و نامزد دریافت 5 جایزه دیگر.
در پى حمله ى «گاریبالدى» به سیسیل، شاهزاده ى سالینا، «دون فابریتسیو» (لنکستر)، می پذیرد که برادرزاده ى محبوبش «تانکردى» (دلون) به ارتش «گاریبالدى» بپیوندد. در سفر هر ساله ى شاهزاده و خانوادهاش به ییلاق، «تانکردى» هم به آنان میپیوندد و دل به «آنجلیکا» (کاردیناله)، دختر «دون کالوگرو» (استوپا) میبندد…