این فیلم داستان چهار نسل از زنان در مجارستان را در قرن بیستم ارائه می کند. علیرغم دوران سخت جنگ، انقلاب و فقر، خانواده می تواند خوش خلقی و قدرت خود را حفظ کند...
یک معلم مدرسه زبان اوکراینی و یک دانش آموز نوجوان ، هر دو از شهر شرقی لوهانسک، در زمان فراز و نشیب اشغال شهر توسط جدایی طلبان طرفدار روسیه، عاشق یکدیگر می شوند...
آلمان 1939. هانس و لنه یک روز قبل از شروع جنگ با یکدیگر ازدواج کردند و هانس به جبهه شرق فرستاده شد. در جریان یک بمب گذاری، دخترشان آنا به دنیا می آید. خانه ویران می شود و لنه و آنا با اقوامشان در برلین نقل مکان می کنند. هانس از جنگ جان سالم به در می برد، اما او همان فرد سال 1939 نیست، و او و لنه برای زندگی دوباره با هم مشکل دارند...
جاناتان پس از برنده شدن در یک بازی شکار پینت بال مقابل دوستانش به فرانسه می رود و در آنجا با ساشا آشنا می شود و عاشق او می شود. وقتی به خانه برمی گردد، خود را در مشکل می بیند...
برنده 1 جایزه اسکار همچنین دریافت 2 جایزه دیگر. همچنین نامزد دریافت 2 جایزه دیگر.
هواپیمای یک رقصنده باله روسی آمریکایی مجبور به فرود در اتحاد جماهیر شوروی می شود و در آنجا "به میهن خود برگردانده می شود". او با یک مرد آمریکایی که با یک روسی ازدواج کرده است می ماند. آیا مرد آمریکایی به او کمک می کند تا از اتحاد جماهیر شوروی فرار کند؟...
برنده 1 جایزه اسکار همچنین دریافت 12 جایزه دیگر. همچنین نامزد دریافت 22 جایزه دیگر.
یک ایتالیایی داستان عشق خود را برای یک روسی تعریف می کند. در یک سری فلاش بک، رومانو پاترونی همسرش را ترک می کند تا از یک چشمه معدنی دیدن کند که در آنجا عاشق یک زن روسی می شود. او مصمم به ترک همسرش و ازدواج با عشقش به ایتالیا برمی گردد...
یک روستایی معمولی به نام علی بابا، یک غار جادویی داکویت ها را کشف می کند. سپس، نقشه ای می اندیشد تا با ربودن ثروت مجرمان و تقسیم آن بین روستاییان، از آنها پیشی بگیرد...
آنتونینا، هنرمندی از سن پترزبورگ، به دنبال همسرش، یک زندانی سیاسی، به استان شمالی روسیه می رود. هنگامی که او شروع به تدریس هنر در یک مدرسه محلی می کند، با پسر دوازده ساله ای به نام میشا روبرو می شود که برادرش یک رهبر مخوف باند محلی است...
در جولای سال 1914،یک کشتی لوکس ،ایتالیا را به همراه خاکسترهای خواننده مشهور اپرا "تتوا" ترک می کند.مسافران کشتی شامل دوستان او،خوانندگان اپرا،بازیگران و مسافران عجیب و غریب است.زندگی در روز اول بسیار شیرین است اما در روز سوم کاپیتان مجبور می شود تعداد زیادی پناهنده صربی که از رعشه های جنگ جهانی اول فرار کرده اند را نجات دهد...