داستان درباره لوک ماریکوس و گروه بازماندهاش است که در یک پناهگاه امن زندگی میکنند. با این حال، انزوای طولانیمدت در این پناهگاه، سلامت روانی آنها را تهدید میکند.
یک پسر ایتالیایی آرزو دارد گاوباز شود. در چراگاه آفتابی اندلس، یک گوساله به دنیا میآید که قرار است گاو جنگی شود. انسانها و حیوانات در دنیاهای کاملاً متفاوتی بزرگ میشوند، اما زندگیهایشان یکدیگر را منعکس میکند. فقط در پایان با هم ملاقات خواهند کرد.
عشق جِی به آنanya پیامدهای مرگباری دارد و رویاهای لِکا با ورود غریبهای به نام آریا دستخوش تغییر میشود. در میان موج خودکشیها، نیرویی مرموز زندگی این سه نفر را به هم گره میزند و سوالی ایجاد میکند که آیا آریا دوست است یا دشمن.
چهار دانشجوی دانشگاهی با استفاده از یک دفترچه یادداشت مذهبی که پیدا کردهاند، یک روح باستانی را از بُعدی دیگر احضار میکنند. آنها به زودی متوجه خواهند شد که زندگی خودشان در خطر جدی قرار دارد.
سول هفت ساله که یک روز را در خانه پدربزرگش می گذراند تا یک مهمانی غافلگیرکننده برای پدرش ، توناتیوه، برگزار کند. با محو شدن نور آن روز، سول متوجه می شود که دنیای او به طور چشمگیری تغییر می کند...
وقتی یک هیولای بزرگ و ترسناک سعی میکند فصل وهمآور را خراب کند، توتفرنگی کوچولو و بهترین دوستان بریاش باید با ترسهایشان روبرو شوند تا این معما را حل کنند.
ماسومبا و دخترش ماتی، که بردههای مزرعه اوژن لارسنه هستند، نقشهای جسورانه برای فرار از بردگی میکشند و در راه رسیدن به آزادی، با موانع متعددی روبرو میشوند.
جمعی از تفنگداران دریایی کارکشته، اقدام به سرقت یک محموله تسلیحات از ارتش میکنند، اما در پی آن، با یک ربات متعلق به عصر جنگ سرد مواجه میگردند که با عزمی راسخ در پی شکار آنهاست تا ماموریت خود را به اتمام برساند.
یک گروهبان نظامی گرفتار شده، تماسهای وهمآوری از یک خط تلفن قدیمی دریافت مینماید که هر یک از آنها وی را در جهت نجات همسر باردارش از چنگال یک قاتل بیامان هدایت میکند؛ اما در نهایت، او بارها و بارها شاهد جان دادن همسرش در یک حلقه شوم و کابوسوار میگردد.
انیو دوریس، مؤسس بانک مدیولانوم، همزمان با فروپاشی تاریخی بانک سرمایهگذاری لمن برادرز در نیویورک، تصمیم گرفت تا خسارت تمامی ۱۱۰۰۰ مشتریای را که اوراق قرضه فاقد ارزش آن بانک را خریداری کرده بودند، پرداخت نماید. سپتامبر سال ۲۰۰۸، سرآغاز روایت زندگی این «بانکدار خوشقلب» است؛ داستانی که از دوران کودکی فقیرانه و شاد او در تومبولو واقع در استان پادوا آغاز شده و به تأسیس بانک مدیولانوم و دستاوردهای جهانیاش منتهی میشود.