بهار سال 1863. ژنرال » گرانت « ( جونز ) ناموفق در تصرف شهر ویکسبرگ، واحدى از سوارهنظام را تحت رهبرى » سرهنگ مارلو « ( وین ) به قرارگاه نیوتن در میسىسیپى واقع در قلب نیروهاى جنوبى گسیل مىدارد تا خطوط تأمین تدارکات دشمن را قطع کنند.
“مسنجر” پیش از رفتن به سفر از دوستش می خواهد نام او را وارد یک لیست کند.وقتی هواپیمای او در هوا منفجر می شود،اوضاع بسیار جدی می شود.در حالی که دوستش لیست را بررسی می کند،به نظر می رسد همه نامها به طرزی عجیب کشته شده اند و…
در چند سال آینده زمین اولین ارتباط خود با با نژادی بیگانه را برقرار خواهد کرد. آنها که به نام "تازه واردها" شناخته می شوند به آرامی پس از چند سال قرنطینه به درون جوامع انسانی وارد می شوند و...
فیلمی موزیکال با هنرنمایی مایکل جکسون شامل تعدادی از موزیک ویدیو های او از آلبوم پر فروش "بد" به همراه داستانی فانتزی از مقابله ی مایکل جکسون با یک قاچاقچی مواد مخدر به نام آقای بیگ" (با بازی جو پشی) که میخواهد دنیا را نابود کند...
فیلم اتفاقات را در دید دو شخصیت کوچک نمایش "هملت"،مردانی که هیچ کنترلی بر سرنوشت خود ندارند نشان داده و تقدیرشان را بررسی کرده و به سوالات مهمی پاسخ می دهد...
داستان در مورد باربی و خواهر کوچکش “کلی” است که در توانایی های خود در نقاشی کشیدن به خود اطمینان ندارد. “راپونزل” مانند یک خدمتکار در خانه “گوتل جادوگر” کار میکردند. راپونزل با همراهی “پنه لوپه” و اژدها و “هوبی” که یک خرگوش نگران است از دست او فرار میکند ...
یک ستاره پاپ وقتی به رویای خود می رسد و معروف می شود، دوست دارد مانند یک فرد عادی زندگی کند، اما برخی از طرفداران به دنبال او هستند و برای همین تصمیم می گیرد یک جای مخفی به دور از طرفداران پیدا کرده و با یک دوست آنجا زندگی کند...
مرد جوانی سبد بزرگی را با خود حمل می کند. داخل سبد برادر دوقلوی او قرار دارد که تصمیم دارد از پزشکانی که بر خلاف میلشان آنها را از هم جدا کرده اند انتقام بگیرد...
دو دختر جوان آمریکایی در اروپا مشغول سفر جاده ای هستند. در آلمان اتومبیل آن ها مشکل پیدا کرده و در شب هنگام در یک جنگل دور افتاده گیر می افتند. آن ها به دنبال کمک می گردند و یک ویلای متروک را پیدا می کنند، اما...
فیلم در مورد یک زوج بنامهای «ماریون» و «مینگوس» هست که هرکدامشان از رابطه قبلی یک فرزند بهمراه دارند. آنها به خوبی و خوشی در نیو یورک زندگی می کنند، تا اینکه خانواده ماریون تصمیم میگیرند از فرانسه به دیدن آن ها بیایند…
ریچل و مونا باهم در خانهی پدر و مادرشان که مردهاند، زندگی میکنند. شبه واقعیتی که آنها برای مقابله با این اتفاق ساختند، توسط ورود یک غریبه به خطر افتاده و از بین میرود…