داستان فیلم در مورد یک کارخانه زیرزمینی تولید سلاح های جنگی در بلگراد، طی جنگ جهانی دوم است. بعد از پایان جنگ جهانی، فروشنده ای که در بازار سیاه سلاح ها را به پارتیزان ها می فروشد، خبر اتمام جنگ را به کارگران کارخانه نمی دهد، و آن ها به تولید ادامه می دهند. سال ها بعد، آن ها از پناهگاه زیرزمینی خود بیرون می آیند و ...
فرشته ای به زمین می آید تا روحی که می تواند به جنگی بی انتها در بهشت پایان دهد را بدست بیاورد.تنها یک کشیش سابق و دختری کوچک می توانند او را متوقف کنند...
پدری جوان به همراه دختر 11 ساله خود سوفی در دهه 1990 در ترکیه در تعطیلات است. 20 سال بعد، سوفی با شادی به این دوران فکر می کند. او سعی می کند تصویری را که از پدرش دارد با همان مردی که اکنون غریبه شده است، آشتی دهد...
یک مادر تازه وارد یک لالایی را در یک کتاب باستانی کشف می کند و به زودی این آهنگ را یک برکت می داند، اما وقتی لالایی دیو باستانی لیلیت را بیرون می آورد، دنیای او به یک کابوس تبدیل می شود...
سال ۲۰۲۹. دنیا شدیدا وابسته به اطلاعات شده و تمام انسان ها متصل به شبکه هستند. جرم و جنایت توسط خلافکاران از طریق نفوذ غیر مجاز به شبکه انجام میشود. برای جلوگیری از این موارد، روبات هایی انسان نما با توانایی و قدرت بالا ساخته شده اند، که می توانند در لحظه به هر شبکه ای در دنیا متصل شوند. اکنون یک روبات زن، به کمک همکارش باید یک هکر مرموز و قدر را ردیابی و سرنگون سازد...
وارثان خانه اي قديمي، از دکتري به نام «جيمز هاردي» (پولمن) که متخصص مسايل ماوراء الطبيعه است، دعوت مي کنند تا خانه را از ارواح پاک سازي کند و او با دخترش، «کت» (ريچي) به قصر مي آيد. در نخستين برخورد، سه روح شرور به نام «ديلاق» (نيپوت)، «خپله» (گارت) و «بوگندو» (آلاسکي) مزاحم او مي شوند، اما در ضمن روح خوبي به نام «گاسپر» (پيرسن) با «کت» دوست مي شود...
«بیلی مدیسون» (آدام سندلر) پسر ۲۷ ساله ی تنبل و بی عرضه «برایان مدیسون» است، مرد ثروتمندی که هتل های زیادی را می گرداند. بیلی قرار است کسب و کار پدرش را به ارث ببرد، اما قبل از آن باید ۱۲ پایه درسی را از ابتدایی مجددا بخواند و ثابت کند که می تواند راه پدرش را ادامه دهد…
«مِگان» که توسط جما، یک رباتیک برجسته طراحی شدهاست، میتواند گوش کند، تماشا کند و یاد بگیرد، و نقش دوست و معلم، همبازی و محافظ را بازی میکند. هنگامی که جما مراقب غیرمنتظره خواهرزادهٔ ۸ ساله خود میشود، او تصمیم میگیرد یک نمونهٔ اولیه از «مِگان» را به خواهرزادهاش بدهد، تصمیمی که منجر به عواقب غیرقابل تصوری میشود...
دوستی صمیمی بین دو پسر سیزده ساله به نام های لئو و رِمی به طور ناگهانی مختل می شود. لئو با تقلا برای درک آنچه اتفاق افتاده است به سوفی، مادر رمی نزدیک می شود. «نزدیک» فیلمی درباره دوستی و مسئولیت است...
هنگامی که یک رزمی کار متهم به قتل می شود، او به دنبال پاسخی در مورد داستان مبدأ اسرارآمیز خود و دشمنان ناشناخته ای است که برای نابودی او تلاش می کنند...
یک مرد میانسال به نام چارلی سعی میکند با دختر ۱۷ سالهاش ارتباط برقرار کند. این دو پس از آنکه چارلی خانوادهاش را رها کرد، از هم جدا شدند. چارلی میخواهد رابطه خوبی با دخترش داشته باشد، دختر بدزبانی که به خاطر تلخیهای زندگیاش، حال و روز خوشی ندارد...
جشنی شاد، احساسی و دلخراش از زندگی و موسیقی ویتنی هیوستون، یکی از بزرگترین خواننده های زن پاپ ریتم اند بلوز در تمام دوران، که سفر او را از گمنامی به سوپراستار بودن موسیقی دنبال می کند....
سال 2013. امريکا پس از جنگي بزرگ، به صورت سرزمين ويراني درآمده که مردم آن، گروهي جدا از هم و بدون دولت مرکزي زندگي مي کنند. مردي سرگردان (کاستنر) اتفاقا به يک ماشين جيپ اداره ي پست امريکا بر مي خورد و يونيفورم پستچي، مرده را مي پوشد و با معرفي خود به عنوان پستچي به اميد به دست آوردن غذا، شروع به تحويل دادن نامه هاي پانزده ساله مي کند...