دخترک جوان با نام “بابی دال” (بچه عروسک) توسط ناپدری سنگ دل به یک آسایشگاه روانی فرستاده می شود و تا پنج روز آینده ناپدری اش می خواهد تا به شکلی او را در آسایشگاه از بین ببرد در عالم خیال و تخیل او و چهار نفر دیگر از کسانی که در آسایشگاه هستند، وارد دنیای دیگری می شوند و به نظر می رسد از راه دنیای جدید می توانند از آسایشگاه بگریزنددر دنیای جدید این پنج نفر باید با موجودات مختلف و دشمنان عجیب و بسیار زیادی مبارزه کنند و پیش از آنکه دیر شوند از مهلکه بگریزند
در تایلند پریم ،حسابدار خبره ای است که وارٍث امپراطوری شده است.پدرش می خ.اهد او ازدواج کنداما پریم با بهره گیری از تجرد سانجینا در مورد هویت او دچار اشتباه شده است سانجینا دختری یتیم است که تمام عمه هایش او را حریص ثروت میدانند.پس از بازگشت به هند ،پریم و خانواده اش یه خانه بزرگ به نفع خود برای عروس (انجینا) درست میکند .
تعدای مرد برای انجام کار خطرناکی با شبک برق به محلی می روند، ولی ناگهان گرفتار یک طوفان مرگبار می شوند و حالا باید تمام تلاش خود را برای نجات جانشان بکنند و …
یک گروه تروریستی که اصل عملکرد آن ها بر روی اینترنت است وارد به مرکز کنترل کل نیویورک شده و به نوعی تمام تلوزیون، آب و برق و گاز و مخابرات شهر را تحت کنترل خود در می آورد و دیگر هرگونه عکس العمل را از دیگران سلب می کند. افسر پلیس «جان مکلین» به همراه هکر جوانی سعی در نفوذ در این گروه و جلوگیری از خراب کاری های این گروه را دارد.
داستان یک تاجر که پس از مرگ همسرش، بهمراه دو فرزندش گرفتار دیدگاه های ارواح و شیاطین می شوند و به زودی افراد اطراف آنها یکی یکی می میرند. همه این اتفاقات به محض ورود ورود یک خدمتکار جدید به خانه شان اتفاق افتاد...
زمانی که انسان ها به وجود خون آشام ها و لیکان ها پی می برند، نبردی را برای از بین بردن آنان آغاز می کنند. «سلن» جنگجوی خون آشام، هم نوعانش را در جنگ علیه انسان ها رهبری میکند...
در فیلم ترافیک ، زوجی جوان که آخر هفته به سمت منطقه ای کوهستانی روانه شده اند در راه با یک گروه موتورسوار برخورد می کنند. بریا و جان، تنها در کوهستان، باید از خود در مقابل این گروه دفاع کنند؛ گروهی که برای مخفی نگه داشتن رازهایشان دست به هرکاری می زنند.
این فیلم که در سال 1987 و در اسلو اتفاق می افتد، داستان پسری 17 ساله ای را دنبال می کند که قصد دارد از تربیت سنتی خود فرار کند و اولین گروه بلک متال نروژی را به همراه گروهش دایر کند. او برای اینکه نام گروه موسیقی آنها بر سر زبانها بیفتد، دست به شیرین کاری های تبلیغاتی شوکه کننده ای میزند اما طولی نمی کشد که مرز میان نمایش و واقعیت ناپدید می شود
لئو و نیکی، فرزندان دو رقیب سرسخت پیتزا فروش در نیویورک هستند. اما زمانی که رابطه عاشقانهاشان شدت میگیرد، آتش رقابت خانوادههایشان نیز شدیدتر میشود…
یک دانش آموز سال آخری به نام الکس لاینی با نوری اسرارآمیز مواجه می شود که باعث می شود او توانایی های خطرناک و ماوراطبیعه به دست بیاورد اما او به یاد نمی آورد که چه کسی است یا چگونه قدرت ها را به دست آورده است و…
دو برادر به نامهای ادوارد و آلفونسو الریک است که پس از مردن مادرشان ، قصد دارند به کمک دست نوشتههای پدر خود از علم کیمیاگری استفاده کرده و وی را زنده کنند. اما...
داستان این انیمیشن سینمایی از این قرار است یک رادیو بطور اتفاقی به دستان یک سگ نگهبان بنام Bodi که از نژاد Tibetan Mastiff می باشد، میرسد و از رادیو یک آهنگ مشهور در سبک راک را میشنود. این اتفاق بسیار برای او الهام بخش می شود و بعد از دیدن رادیو تصمیم میگیرد تا خانه و دیار خود را رها کند و بسوی رویاهایش برود...
فیلم «خیاط زنانه» اقتباسی از یک رمان استرالیایی به همین نام، نوشته «رزالی هَم» است که جوسلین مورهاوس فیلمنامهاش را نوشته و کارگردانی کرده است. این پنجمین فیلم بلند سینمایی این خانم کارگردان ۵۴ ساله متولد ملبورن است که از جمله «هزار هکتار» را با بازی میشل فایفر و جسیکا لانگ و «چگونه یک گناهکار آمریکایی بسازیم» را با واینونا رایدر، الن برستین و آن بنکرافت ساخته است. داستان کمدی سیاه «خیاط زنانه» در یک شهر تخیلی در استرالیای دهه ۱۹۵۰ میگذرد. در این فیلم کیت وینسلت نقش شخصیت اصلی داستان به نام تیلی دونِیج را ایفا میکند، خیاط زنانهای که به شهر زادگاهش باز میگردد تا از اشخاصی که گذشته تلخی برای او ساخته بودند، انتقام بگیرد. …