کاپیتان شرمن که سالها پیش در یک جزیره مورد حملهی موشهای جهشیافته قرار گرفته بود، مجدداً به این جزیره بازمیگردد و در کمال ناباوری، دوباره مورد حملهی این موجودات مرگبار قرار میگیرد.
گرگ نولان، عکاس، برای گذران زندگی و پرداخت اجاره خانه، مجبور است در دو شغل تمام وقت کار کند. اما او برای انجام وظایف هر دو شغل بدون اینکه رؤسایش متوجه شوند، با چالش بزرگی به نام کمبود وقت روبرو است.
تام بطور اتفاقی متوجه میشه که سارا مبتلا به سرطان است و بدین ترتیب سارا به بیمارستان می برد. برخی از خانمها، که از اطرافیان این خانواده هستند، از این موقعیت استفاده میکنند و تام را مجذوب خودشان میکنند و بهتر است بگوییم تام آن ها را به خودش جلب میکند. چون هم تام خوش چهره است، هم اینکه سارا از زیبائی تحسین برانگیزی برخوردار است.