داستان دربارۀ نوجوانیاست که با یک فرد دارای اسکیزوفرنی پارانویایی همکاری میکند، به این امید که درمان جدید داروییاش به او کمک کند مدرسه و دنیای بیرون را کاوش کند
امپراطوری مغولستان به بزرگترین امپراطوری که دنیا به خودش دیده است تبدیل شده است و اکثر اروپای شرقی را در اختیار خود دارند و به سمت غرب در حرکت هستند و …
یک دختر که با استفاده از برنامه دوست یابی "شوگر ددی" خود موفق شده کلی پول به جیب بزند به یک مورد جدید برمیخورد ولی نمیداند که قرار جدیدش با یک قاتل سریالی است .
یک وکیل سابق و گروهش خدماتی زیرزمینی ارائه میکنند، آنها برای جرمی که توسط مردم انجام شده ، مجرم تقلبی پیدا میکنند تا مسئولیت جرم را بر عهده بگیرد. ولی یک مشتری جدید پیدا میشود که دنیایشان را زیر و رو میکند...
یک موسیقیدان جوان مشتاق که برای یک مسابقه آماده می شود، فوق العاده با اعتماد به نفس است و خود را درگیر یک دام وحشتناک می کند که باید راه خود را برای رهایی یافتن از آن پیدا کند اما...
خرگوشی به نام "مکس" در یک مدرسه قدیمی گیر میافتد و با دختر خرگوشی به نام "امی" آشنا میشود. او تواناییهای یک خرگوش عید پاک را به دست میآورد، با خانواده یک روباه موذی مبارزه میکند و درباره دوستی، چیزهایی میآموزد...
بعد از اینکه زندگی شان در خانه زیر و رو میشود، سه فرزند یک خانه و میمون شان به مناطق شمالی انگلستان فرار میکنند، که با دنیای بیرحم بیرون باید مقابله کنند و اینکه معنای واقعی برادر خواهری را دریابند.
سارقی خطرناک یک قطار را ربوده،همه مسافران آنرا به قتل رسانده و غنائم خود را در آن مخفی می کند.یک هفتیرکش در مورد غنائم مطلع شده و تصمیم می گیرد پولها را بدست آورد و...
«مگ آلتمن» که به تازگی طلاق گرفته است و دخترش سارا یک خانه جدید در نیو یورک میخرند و خانه ای که میخرند دارای یک اتاق امن هست که غیر قابل نفوذ است. زمانی که سه سارق وارد این خانه می شوند مگ و دخترش به این اتاق می روند، اما این کار مشکل را حل نمیکند و سارقان میدانند که سارا کجاست و چیزی هم که میخواهند در این اتاق هست که...
در 28 ژوئن 2011، دو خبرنگار سوئدی با نام های Martin Schibbye و Johan Persson با گذشتن غیر قانونی از مرز سومالی به اتیوپی، مرتکب ریسک بزرگی می شوند. بعد از ماه ها تحقیق، برنامه ریزی و تلاش نا فرجام...
فیلم که بر اساس کتابی به قلم کارگردان ساخته شده داستان نویسنده ای را دنبال میکند که بتازگی همسر خود را در یک تصادف از دست داده و با وجود غم و اندوه، از فرزندان مردی کارگر که او نیز همسرش را در همان حادثه از دست داده، مراقبت می کند...
هنگامی که گروهی از سربازان تصمیم می گیرند از جنگ های ناپلئونی فرار کنند، در راه سفر به خانه با جنگل سیاه مواجه می شوند. قرار گیری در این شرایط آن ها را با نیرویی شیطانی و باستانی مواجه کرده و آن ها باید برای نجات جانشان مبارزه کنند.
آقای مانتوانی از دریافت جوایز متعدد از سایر جهان امتناع می کند اما پس از اینکه برنده جایزه نوبل ادبیات می شود دعوت به بازدید از زادگاهِ خود در آرژانتین می شود ، جایی که برای او بسیار الهام بخش بوده ، بنظر می رسد این دعوتنامه بدترین ایده در زندگیِ آقای مانتوانی بوده چرا که مردم آن جا تبدیل به کاراکترهای رمانِ وی شده اند و ...
