اطلاعیه
کاربرای عزیز
مشکل درگاه خرید برطرف شده. لطفا همین الان نسبت به خرید و رزرو شارژ اقدام کنید.
درگاه پایدار نیست و ممکنه مجددا از دور خارج بشه.
به همین منظور کد تخفیف ۲۰ درصدی tabestoon رو برای شما در نظر گرفتیم.
ما تمام تلاشمونو میکنیم که به زودی درگاه به کلی جایگزین شود.
لینک مستقیم به خرید با کد تخفیف
مدیریت نایت مووی
در یکشنبه ای زمستانی،کشیش یک کلیسای کوچک برای گروه کوچکی سخنرانی می کند در حالی که در سرماخوردگی و بحران در اعتقاداتش رنج می برد.پس از سخنرانی او به ماهیگیری که دچار اضطراب است مشاوره می دهد اما فقط از رابطه مشکل دارش با خدا صحبت می کند...
دو خوهر ومپایر فرانسوی ، اتفاقا تعطیلاتشان را در یک خانه امن در کنتیکت آمریکا با هم سپری می کنند. یکی از این خواهر ها خوش ذات و دیگری شرور و شیطانی است . خواهر خوب ، با یک فیلمنامه نویس آشنا می شود و عاشق او می شود. نویسنده اسرار می کند که به دنیای ومپایر ها بپیوندد. ولی وقتی خواهر بد پیدا می شود سرنوشت همه آنها تغییر می کند و به سمت نابودی کشیده می شود.
«بن» (فالن)، معلم دبيرستان، با «لينزي» (باريمور) که کسب و کار موفقي هم دارد، آشنا مي شود. «بن» و «لينزي» در ظاهر وجه مشترکي ندارند، ولي به هرحال با هم جور مي شوند و رابطه ي عاطفي عميقي بين شان به وجود مي آيد. اما از شر و شور رابطه شان که کاسته مي شود، «لينزي» تازه پي مي برد که عشق واقعي زندگي «بن» چيست: تيم بيس بال ردساکس بوستن.
پنج دانش آموز دبیرستانی که هر یک اخلاق و خصوصیات های خاص خود را دارند در یکی از جلسات تنبیه با هم آشنا میشوند. آشنایی که زندگی همه آنها را عوض میکند و ...
1 مرتبه نامزدی جایزه .BAFTA Film Award. همچنین 1 جایزه و نامزد دریافت 7 جایزه دیگر.
“آنتونی” دوازده ساله عمیقا عاشق یک آرایشگر خوشگذرن است،تجربه ای که هیچگاه فراموش نمی کند.بعدها در زندگی اش او تلاش می کند این احساس را به همراه “ماتیلد” زنی که ازدواج کرده به دست بیاورد …
داستان در آینده و در شهر متروسیتی اتفاق می افتد. یک دانشمند به نام تنما ربات جوان با قدرت های باورنکردنی را خلق می کند. پسری به نام آسترو که بسیار شبیه انسان است و با ارتباط با اطرافیانش در حال یادگیری احساسات و عواطف است تا اینکه خطری بزرگ توسط شر و دوستان او را مورد تهدید قرار می دهد و اکنون آسترو باید با تمام نیرویش شهر را نجات دهد...
«تری» یک دلال ماشین است که زندگی آرامی دارد. او همیشه از گذشته اش در حال فرار بوده و از کلاهبرداری های عمده دوری می جوید. اما در ادامه یک مدل زیبا به اسم «مارتین» که در گذشته همسایه آنها بوده بسراغش می آید و به او پیشنهاد می دهد که رهبری عملیات سرقت از یک بانک در شهر لندن را به عهده بگیرد که در صورت موفق بودن، میلیون ها پوند پول نقد و جواهرات عاید آنها می شود...
فیلم داستان یک خانواده طبقه متوسط استرالیایی است که پسر بزرگشان «چارلی» به بیماری اوتیسم پیشرفته و غیرقابل کنترل دچار است. برادر کوچکتر چارلی به نام «تومامس» یک پسر پانزده ساله خجالتی است که عاشق برادرش است ولی برادر بیمارش مدام با اعمال ناجورش او را به زحمت میاندازد و باعث شرمندگی اش میشود. فیلم روایت کشمکش های درونی توماس و روابط عاطفی او با برادرش است…
فیلم برگرفته از داستانی واقعی است، ۷۱ دانش آموز که با صدها سرباز کره شمالی مقابل یک مدرسه راهنمایی در تاریخ ۲۵ ژوئن ۱۹۵۰ می جنگند. "کاپ جو" که قبلا به جرم قتل یک دانشجو محکوم شده بود، در حالی که در دوران محکومیتش به سر می برد داوطلبانه به عنوان یک سرباز به جنگ می رود و...
برنده 1 جایزه اسکار. همچنین 21 جایزه و نامزد دریافت 7 جایزه دیگر.
در اواخر قرن نوزدهم قایقی مهاجران سوئدی را به سمت جزیره ای در دانمارک می برد. "لس" و پسرش"پله" برای یافتن کار به دانمارک می روند. آنها کاری در مزرعه پیدا می کنند اما در بدترین شرایط رفاهی قرار دارند. اما هیچکدام از آنها حاضر نیستند دست از رویای خود مبنی بر بدست آوردن یک زندگی خوب دست بکشند...
2 مرتبه نامزدی جایزه .اسکار. همچنین 11 جایزه و نامزد دریافت 12 جایزه دیگر.
پسر بچه ي دوازده ساله اي به نام «جاش باسکين» (ماسکو)، در يک کارناوال از ماشين آرزو مي خواهد که بزرگ شود. پس از شبي توفاني، «جاش» بيدار مي شود و خود را يک مرد سي و پنج ساله (هنکس) مي يابد...
3 مرتبه نامزدی جایزه .اسکار. همچنین 1 جایزه و نامزد دریافت 5 جایزه دیگر.
«استيون» (راسل) و «برايان مکافري» (بالدوين)، پسران يک آتش نشان شيکاگويي هستند که هنگام انجام وظيفه جانش را از دست داده است. «استيون» معتقد است «برايان» نمي داند که براي ماندن در اين حرفه، چه زحمت ها بايد کشيد و چه جان فشاني ها بايدکرد. «برايان» را به بخشي «بي خطر» انتقال مي دهند و مأمور مي شود به مأمور تحقيق اداره، «دانلد ريمگيل» (دنيرو) که سعي دارد از چند و چون يک سلسله آتش سوزي سر در بياورد، کمک کند...
قتل مامور ۰۰۹ و جعل یک سری جواهرات، جیمز باند (مور) را به سوی فردی به نام کمال خان رهنمود ساخت. کمال خان و اختاپوس رهبر فرقه اختاپوسها بودند. خان به اختاپوس، که به خاطر نجات پدرش به باند مدیون بود، خیانت کرد. باند و اختاپوس عیله خان متحد شدند. خان قصد داشت تا با انفجاری اتمی در مرکز نیرویهوایی آمریکا در آلمان، باعث خلع سلاح ناتو شده و شوروی کنترل اروپا را در اختیار بگیرد...
یک پزشک برای نجات تنها فرزند خاندان ژائو که به دست وزیر کشته شده اند فرزند خود را قربانی میکند . پس از اینکه بچه بزرگ میشه پزرک در صدد انتقامبر میاد...