یک مامور DEA و شریکش سارقانی را تعقیب میکنند: نوجوانان سرکش خودشان که با استفاده از تاکتیکهای والدینشان و اطلاعات طبقهبندیشده شروع به سرقت از کارتل کردهاند.
آرس، یک برنامهٔ هوش مصنوعی فوق پیشرفته، برای انجام یک مأموریت خطرناک از دنیای دیجیتال به دنیای واقعی فرستاده میشود. این اتفاق، اولین تماس انسان با هوش مصنوعی است.
هنگامی که یک ترول خطرناک جدید از خواب بیدار میشود، نورا، آندریاس و کاپیتان کریس یک بار دیگر وارد عمل میشوند؛ اما این بار، برای شکست دادن آن به یاری بیشتری نیاز خواهند داشت.
یک مادر مجرد به همراه دو دخترش برای افتتاح یک غرفه در بازار شبانه به تایپه نقل مکان میکنند و هر کدام با چالشهای سازگاری با محیط جدید خود روبرو میشوند و در عین حال تلاش میکنند تا وحدت خانواده را حفظ کنند.
یک شاهزاده پس از مرگ همسرش در قرن پانزدهم، به خونآشام تبدیل میشود. او قرنها بعد در لندن زنی را میبیند که شبیه همسر مرحومش است و در پی او سرنوشت خود را رقم میزند.
گروهی از پسران نوجوان در یک رقابت سالانه شرکت میکنند که به «راهپیمایی طولانی» شهرت دارد. در این مسابقه، شرکتکنندگان باید سرعت مشخصی را در طول راهپیمایی حفظ کنند؛ در غیر این صورت با شلیک گلوله از دور مسابقه حذف خواهند شد.
پس از فوت پدر و به جا ماندن مبلغ قابل توجهی پول در بانک، دو خواهر تصمیم میگیرند اختلافات خود را کنار بگذارند. آنها با هم متحد میشوند تا با قانون شریعت مقابله کنند، قانونی که به برادرشان اجازه میدهد دو برابر سهم آنها از ارث را تصاحب کند.
ژان، دختر یتیم پانزدهساله، از نزدیک شاهد فیلمبرداری اقتباس سینمایی قصهی پریان «ملکه برفی» میشود. او شیفتهی بازیگر نقش اصلی، یعنی کریستینا، میگردد؛ بازیگری که درست مثل شخصیتی که ایفا میکند، مرموز و اغواگر است.
۱۹۳۴. میراندا گرین، یک کارآگاه خصوصی، در حال بررسی قتلی است که در سفارت بریتانیا در قاهره رخ داده است. در این قتل، یک سند فوق سری به سرقت رفته و کاخ باکینگهام و صلح جهانی را به خطر انداخته است.
یک زوج جدا شده سعی میکنند قبل از طلاق، آخرین کریسمس را با فرزندانشان جشن بگیرند. با این حال، دوست جدید شوهر به جشنها میپیوندد و باعث ایجاد تنش و هرج و مرج در طول تعطیلات میشود.
این داستان درباره رابطه پرتنش مادر جوانی به نام مورگان گرانت و دختر نوجوانش کلارا است. مرگ غمانگیز همسر مورگان (کریس)، این تنش را تشدید کرده و آنها را ناچار میسازد تا با هم با سختیهای زندگی روبرو شوند.
این روایت، مبارزات لورنز هارت با اعتیاد به الکل و اختلالات روانیاش را بازگو میکند؛ وضعیتی که هنگام تلاش او برای حفظ ظاهر در شب گشایش نمایش «اوکلاهما!» به اوج میرسد.
دو مرد جوان که وسواس فکری در مورد تئوریهای توطئه دارند، مدیرعامل یک شرکت بزرگ را میربایند. آنها متقاعد شدهاند که او یک موجود فضایی است که قصد نابودی کره زمین را دارد.
داستان درباره دو برادر دوقلوی همسان با ارزشهای متضاد است که در مسیر پرپیچوخم زندگی، پس از عبور از دنیای جرم و جنایت، با مفاهیمی چون خیانت و رستگاری مواجه شده و سرشت عمیق انسان را آشکار میسازند.
مردی انگلیسی برای دیدار مجدد با برادر گوشهنشین و از خود راندهاش، راهی جنگلهای شمال انگلستان میشود. گذشته پیچیده و دگرگونشده آنها، که متأثر از اتفاقات مهمی در دهههای پیش بوده، انگیزه این سفر است.
مردی در یک راهروی زیرزمینی گم میشود. او به دنبال "راهنما" در این گذرگاه پیش میرود، اما پیدرپی اتفاقات غریبی برایش رخ میدهد. آیا این مکان واقعی است یا صرفاً یک توهم است؟ آیا مرد میتواند از این راهرو فرار کند؟