در سال 1968 جهان با شیوعی که امروزه به عنوان "شب مردگان زنده" شناخته می شود، تکان خورد. در سالگرد این رویداد یک گروهی به زودی یاد می گیرند که بچه ها نباید با مرده ها بازی کنند...
جاده سریع السیر، ایندیانا، به خاطر خودروهای سریع و فست فودهایش مشهور است، اما در سال 1978، فرنچایز محبوب شهر برگر سرآشپز خود را در میانه یک معمای قتل می بیند که 40 سال بعد هنوز مردم در مورد آن سؤال می کنند...
توهم و واقعیت با هم ادغام می شوند، جایی که اصالت و تخیل با هم تداخل پیدا می کنند و سوالاتی در مورد ارزشی که برای کالاهای اطراف خود قائل هستیم مطرح می شود...
تیرو ، یک تحلیلگر مالی به سرعت درشرکت پیشرفت می کند. او به زودی متوجه می شود که دنیایش وارونه شده است و قرار است با یک گروه مرگبار مرموز به رهبری یک قاتل وحشی برخورد کند...
در مدرسه بابا نوئل، مدیر جلسه تشکیل داده است. لوسیا، والدینش جولیوس و کلودیا و همه افراد دیگر در مدرسه هیجان زده هستند. اما وقتی مدیر مدرسه کریسمس را لغو می کند، تنش با یک شوک جایگزین می شود...
یک ستاره پاپ که رویای یک زندگی معمولی را در سر می پروراند، خود را بین عشق سابق مشهورش، دسیسه های مدیر کنترلش و یک رابطه عاشقانه با صاحب یک فروشگاه موسیقی می بیند...
یک زوج میانسال فرانسوی به یک روستای محلی نقل مکان میکنند و به دنبال نزدیکی با طبیعت هستند، جایی که حضور آنها، دو نفر محلی را تا حد خصومت آشکار و خشونت تکاندهنده برانگیخته میکند.
جین و پل هنگامی که هواپیمایشان در یک کوه پوشیده از برف دورافتاده سقوط می کند، باید به عنوان تنها بازماندگان برای زندگی خود بجنگند. آنها با هم سفری دلخراش را از بیابان آغاز می کنند...
تایگی آسانو برای گروه دبیرستان فوناباشی ترومبون می نوازد. او شخصیتی روشن، مهربان و صادق دارد ، همچنین با دیگر اعضای گروه به خوبی کنار می آید. یک روز، تایگی چالش ایجاد یک آهنگ شاد برای تیم بیسبال دبیرستان را به عهده می گیرد...