یک دانشجوی فرانسوی همراه با شش شخصیت دیگر از سراسر اروپا به آپارتمانی در بارسلون نقل مکان می کند. آنها با هم به زبان بین المللی عشق و دوستی صحبت می کنند...
چهار مرد برای مشکلات شخصی خود وقت می گذارند تا دوباره به عنوان یک تیم حلقه زنی گرد هم بیایند و در مسابقه ای با هم رقابت کنند که آبروی آنها را بازگرداند...
اندی و لنا برای اینکه دوباره همدیگر را پیدا کنند، تصمیم می گیرند آخر هفته طولانی را در یک کلبه تعطیلات در کوه های استایرا بگذرانند. هنگامی که اندی صبح روز بعد لنا را بدون هیچ اثری گم شده می بیند ، اوضاع تشدید می شود..
ریچارد هانی (روپرت پنری جونز) از آفریقا به لندن باز می گردد و ناامیدانه از پیش پا افتاده بودن زندگی قدیمی خود خسته می شود . زمانی که همسایه گوشهنشین هانی، اسکادر (ادی مارسان)، به آپارتمان او میرود و خود را عضو سرویس مخفی بریتانیا میداند، اوضاع تغییر میکند...
برخورد دو جهان در اروپای امروزی. از آنجایی که جمعیت بومی به دنبال دفاع از وضعیت موجود در برابر افزایش مهاجرت هستند، تازه واردان زیر بار آوارگی خود میروند. آنها مجبور به فرار از خانه های خود می شوند و سعی می کنند خود را با محیط عجیب و غریب جدید وفق دهند...
مدرسه ... جمعیت محبوب وجود دارد. معلمان برخی از دانش آموزان را بر دیگران ترجیح می دهند. به همین دلیل، ویولت تصمیم می گیرد که یک مقاله مدرسه راه اندازی کند، که بسیاری از اسرار شرم آور بچه های محبوبی را که فکر می کنند دانشگاه را اداره می کنند، فاش می کند...
مستندی که مبارزه دولت جمهوری خواه اسپانیا علیه شورش نیروهای راست افراطی به رهبری ژنرال فرانسیسکو فرانکو و حمایت آلمان نازی و ایتالیای فاشیست را نشان می دهد...
این مستند پنج ورزشکار ارشد را در بزرگترین چالش خود - بلوغ - دنبال می کند. از آنجایی که همه آنها بین 80 تا 100 سال سن دارند، مسابقه ای با زمان و انحطاط شخصی است. با این وجود، آنها در یک هدف مشترک متحد هستند ...
تصویری از ماشینی که در سال 1972 در رم در حال حرکت است، این تفسیر را از رمان تجربی ناتمام برشت به نام «امور تجاری آقای ژولیوس سزار» باز می کند. در قسمت دوم که در روم معاصر اتفاق میافتد، یک محقق جوان درباره دستکاری اقتصادی و سیاسی که سزار را به قدرت رساند، بحث میکند...
پانصد سال پیش، هوی بو در یک بازی با ورق تقلب کرد، بنابراین با نور رعد به یک روح تبدیل شد. در تمام این مدت، او در قلعه تنها زندگی کرده است، بدون اینکه کسی بترساند. تا زمانی که پادشاه جولیوس برای عروسی خود به آنجا می رود ، هوی بو می داند که باید از تمام ترفندهای خود برای حفظ مجوز ارواح که مدت ها تلف شده است استفاده کند..