آنها همه چیز - پارچه، غذا، پرده - را در خیابان های استانبول می فروشند و برخی از آنها بیش از 50 سال است که در آن کار می کنند. اما روش زندگی آنها در شرف تغییر است...
علی، یک مرد رمانتیک ناآرام و ادا، یک هنرمند ، در شهرهای بندری صنعتی ترکیه وارد ماجراجویی میشوند، به این امید که با یافتن کشتیای که علی تنها در رویاهایش دیده، از روال خفقانآور زندگی روزمره خود فرار کنند...
شاهزاده بیزانسی پدر کارا مورات را می کشد و برادرش را می رباید تا او را به عنوان شوالیه سیاه برای مبارزه با ترک ها تربیت کند. سالها بعد، کارا مورات باید در ماموریتی برای نجات کاراجا پاشا ربوده شده روملیا با دشمن بدنام روبرو شود.
یک جاسوس آلمانی نقشه میکشد که به دروغ اعلام کند که روسیۀ در حال جنگ با آلمان میخواهد به ترکیه یورش ببرد تا به کمکشان برای مبارزه با نازیها بیایند و...
داستان سه نسل از یک خانواده مهاجر ترک، داستان تلاش و موفقیت است. نسل اول، خانواده ای فقیر از ترکیه، برای یافتن زندگی بهتر به آمریکا مهاجرت می کنند. آنها با سختی های زیادی روبرو می شوند، اما در نهایت موفق می شوند. نسل دوم، فرزندان نسل اول، در آمریکا بزرگ می شوند و تحصیل می کنند. آنها در جامعه آمریکایی ادغام می شوند و شغل های خوبی پیدا می کنند. نسل سوم، نوه های نسل اول، آمریکایی هایی هستند که با فرهنگ ترکیه آشنا هستند. آنها بین دو فرهنگ ترکیه و آمریکا زندگی می کنند و می کوشند تا بهترین از هر دو فرهنگ را بیاموزند.
چهار دوست آزاد شده مشروط از زندان باید 100 متر از یکدیگر دور باشند. اما در این زمان آنها نمی توانند از یکدیگر دور بمانند و برای ماجراجویی جدید گرد هم می آیند...
سومرو در دانشگاهی در استانبول در حال انجام تحقیقات موسیقی است. برای کار بر روی پایان نامه خود در جمع آوری و ضبط مجموعه ای جامع از مرثیه های آناتولی، او برای چند ماه عازم جنوب شرق کشور می شود. این سفر کوتاه طولانی ترین سفر زندگی او می شود ...
یوسف، یتیمی است که توسط صلاحالدین بیگ، فرماندار ایدهآلیستی یک منطقه، به فرزندی پذیرفته میشود. یوسف عاشق معزز، دختر صلاحالدین بیگ میشود. اما وقتی شاهیر، پسر حِلْمی بیگ، قصد ازدواج با معزز را میکند، بین او و یوسف اختلاف بزرگی ایجاد میشود.
داستان درباره زنی به نام لیا است که به دنبال خواهرزاده گمشدهاش به استانبول میرود. در این سفر، او با یک وکیل مدافع حقوق آشنا میشود و پیوند عمیقی با خواهرزادهاش برقرار میکند.
داستانهای سه مرد که در پل بسفر استانبول کار میکنند، توسط خود این افراد روایت میشود، در این موزاییک که افراد واقعی زندگی و آرزوهای خود را آشکار میکنند.
سرنوشت سه مسلمان آلمانی الاصل در برلین در حالی که تلاش می کنند جایگاه خود را بین ایمان و زندگی مدرن در جامعه معاصر غربی بیابند، به هم می خورد، که در دوراهی گرفتار شده اند که در آن سبک زندگی رهایی یافته جذاب با سنت های ریشه دار در تضاد است...
در سالهای کودتای نظامی ، ترکیه قادر به تولید اتومبیل های خود نبود. اما پاشا معتقد بود که مردم ترکیه می توانند اتومبیل های خود را تولید کنند بنابراین 2 ماشین سفارش داد. گوندوز و مهندسان همراه او باید فقط در 130 روز 2 ماشین تولید کنند!...
جوات تصمیم به قتل میگیرد و دوستانش نیز به او ملحق میشوند. در حالی که آنها تلاش میکنند جسد را پنهان کنند، همسر و پسر یکی از دوستانشان به دنبال آنها میافتند و ماجرا وارد پیچ و خمهای جدیدی میشود.
میرتکان در استانبول زندگی سادهای دارد: به عنوان یک پسر اداری در شرکت ساختمانی پدرش کار میکند، با دوستان مردش در مراکز خرید و دیسکو میگذرد، شبها با ماشین چهارچرخ پدرش گشت و گذار میکند. چیزی برای او وجود ندارد که معنایی برای این پوچی پیدا کند...
سامت، که سالها به عنوان دربان کار میکرد، پس از یافتن سرنخهایی از پدرش که سالها پیش خانه را ترک کرده بود، به خانه بازگشت و برادرش را برای جستجوی پدرشان دعوت کرد.
مجریان مشترک برنامه رادیویی اواسط دهه 1990 برای مقابله با زندگی روزمره خود تلاش می کنند. Kaan زیرا این برنامه همچنان جنجال برانگیز است و طرفداران هر بخش از جامعه استانبول را به خود جلب می کند.
کرم، یک موزیسین راک، در کودکی همراه خواهرش در مزرعه پدربزرگش زندگی میکرده است. پدربزرگ او، یک مخترع نابغه، دارویی ساخته که به انسانها اجازه میدهد با حیوانات صحبت کنند و آنها را کنترل کنند.