کارگردان تئاتر سختکوشی وظیفه دارد تا مشهورترین اثر استاد پیشین خود، اپرای سالومه، را مجدداً به اجرا درآورد. پارهای از خاطرات ناگوار گذشتهاش سبب خواهد شد تا ضربههای روحی نهفتهاش، زمان حال را تحتالشعاع قرار دهد.
بسیاری از جنبههای زندگی ادبی ساموئل بکت، این غول ادبی، قابل توجه است: زندگی پر زرق و برق پاریسی، مبارزه در صفوف مقاومت در جنگ جهانی دوم، کسب جایزه نوبل ادبیات به عنوان یک نمایشنامهنویس و ...
در دهه 1950 میلادی، پل کول، بازیگر اهل نیویورک، مورد ضرب و شتم قرار گرفته و در اوهایو رها میشود، گویی که مرده است. او حافظه خود را از دست میدهد و خود را در یک شهر کوچک و مرموز، سرگردان مییابد. او برای بازگشت به خانه و بازیابی آنچه از دست داده، تلاش میکند.
در بورنئو، جایی در مرز جنگلهای استوایی، کریا صاحب یک بچه اورانگوتان میشود. در حالی که جنگل بیش از هر زمان دیگری در معرض خطر قرار دارد، کریا، سلای و میمون کوچک، اوشی، باید با چالشهای بسیاری دست و پنجه نرم کنند.
درو و آلیسا که بهترین دوست و همخانه هستند، پی میبرند که دوست پسر آلیسا پول اجارهشان را خرج کردهاست. آنها برای جلوگیری از بیخانمان شدن و حفظ دوستیشان، مجبور میشوند به هر کاری دست بزنند و در این راه، با کمبود وقت هم مواجهاند.
داستان فردی سابقاً خلافکار را دنبال میکند که برای محافظت از زنی جوان به نام خوشی استخدام میشود. فاتح برای حفظ امنیت خوشی باید از تمام تواناییهای خود استفاده کند و در عین حال تلاش کند تا حقیقت تهدیدهایی که علیه او صورت گرفته است را کشف کند.
فیلم دنباله "نبرد در دریاچه چانگین" است که سربازان داوطلبان خلق چین (CPV) را در یک ماموریت جدید دنبال می کند و اکنون میدان نبرد آنها یک پل مهم در مسیر عقب نشینی نیروهای آمریکایی است...
در ژوئن سال 1944، گروه پارتیزانی ایوان رایکوف به حومۀ شهر اورشا برای انجام عملیات شناسایی فرستاده شد. اما حضور گروهی شکارچی، که مأموریت اصلی آن ها از بین بردن فعالیت های پارتیزانی در آن منطقه بود، این عملیات را با پیچیدگی هایی مواجه کرد.
سفری که برای یک زوج آغاز شده بود، با گم شدن زن و تلاش شوهر برای یافتن او، تبدیل به یک ماجرای پر از چالش میشود. یک شخصیت منفی هم در این میان، مشکلات را بیشتر میکند.
داستان "اومامی" درباره سرآشپزی به نام سینا بورا است که در استانبول صاحب یک رستوران مجلل است. او در این شب خاص، با فشارهای زیادی از جمله مدیریت رستوران، مشکلات شخصی و خواستههای تیمش روبروست.
ورا و ولف کوپر، پدر و مادر نینا و سایمون، با چالشهای شغلی و خانوادگی دست و پنجه نرم میکنند. دنیای آنها با تشخیص اختلال حرکتی نینا دگرگون میشود و آرزوی ولف برای "یک میلیون دقیقه" برای گذراندن لحظات خوب و باکیفیت را به یاد او میآورد.
هی جون، پسری جوان، گرفتار تسخیر روحی پلید گشته است. راهبه یونیا، به همراه دستیارش میکائلا، برای نجات او تلاش میکند. کشیش پاول سعی در درمان او از طریق روشهای پزشکی دارد، در حالی که کشیش اندرو برای بیرون راندن روح خبیث از هی جون، دست به مراسم جنگیری میزند.