این فیلم به بررسی تاریخچه شرکت آتاری و تأثیر عمیق آن بر صنعت بازیهای ویدیویی میپردازد. آتاری با نوآوریهای خود، این صنعت را متحول کرد و به سرعت به یکی از موفقترین شرکتهای آمریکا تبدیل شد. با این حال، در نهایت، آتاری به دلیل برخی تصمیمات اشتباه، به مرز نابودی صنعت بازیهای ویدیویی که خود پایهگذاری کرده بود، نزدیک شد.
الکساندر مدودکین در طول زندگی خود که معتقد صادقانه به کمونیسم بود ، فیلم هایش بارها در اتحاد جماهیر شوروی ممنوع شد و معاصرانش زندگی و کار او را روشن می کنند.
با قبول درخواست نهایی وی ، یک نماینده مطبوعاتی هالیوود جسد مرد بازیگری را که پس از ساخت اولین و تنها فیلم خود درگذشت ، برای خاکسپاری به زادگاهش بازگرداند. برای برانگیختن عموم ...
پس از اینکه یک بازیگر نقشه گنج را پیدا کرد، او تهیه کنندگان فیلم بعدی خود را متقاعد کرد که تولید را به جای دیکری ببرند تا بهتر بتواند غارت پنهان را جستجو کند...
لورا، دختر نوجوانی است که از زندگی تکراری و روزمرهاش در شهر کوچک خسته شده است. او به همراه دوستش مریت و یک راهنمای طبیعت به نام یوسپ به یک ماجراجویی در باتلاق میرود. این سفر، علاوه بر کشف طبیعت، فرصتی برای لورا فراهم میکند تا روابط خود با دیگران و همچنین با خودش را بهتر بشناسد.
سال ۱۹۹۷ است. فرانک، نابغه کامپیوتری با استعداد تجاری، علاقه به زندگی شبانه و تمایل بیمارگونه به اثبات خود، تنها یک چیز میخواهد: دیسکوی خودش که نه تنها از رقبا پیشی میگیرد، بلکه آنها را شرمنده میکند...
تدوینگری که روزگار خوشی ندارد، پیشنهادی وسوسه انگیز برای تدوین فیلم های اسناف دریافت می کند؛ فیلم هایی که در آنها صحنه های خشونت آمیز واقعی به تصویر کشیده شده است. او این پیشنهاد را می پذیرد، اما خیلی زود با دیدن تصاویر هولناک این فیلم ها، دچار کابوس و توهم می شود و روح قربانیان این فیلم ها او را تسخیر می کند.
"نیک دماکرو" کلاهبردار خرده پایی میباشد که از طرف مامور عفو مشروطش تشویق می شود که به عنوان بابانوئل در یک فروشگاه مشغول شود. نزدیک به انتهای اولین شیفت کاری، او به یک پسر جوان قول می دهد تا پدر و مادرش را تا انتهای کریسمس نزد هم بازگرداند...