با دیدن عکسهای خانوادگی یک خانواده ناآشنا، متوجه میشویم که در مرکز عکسها یک پسر قرار دارد. این پسر کیست؟ داستان او چیست؟ یک تحقیق گیجکننده خانوادگی، جایی که واقعیت و داستان تا سر حد گیجی در هم میآمیزند.
داستان فیلم درباره ی یک کوتوله خیلی شرور بنام باوا سینگ (شاهرخ خان) میباشد که عاشق دختری معلول (انوشکا شارما) میشود ولی روز ازدواج اورا ترک میکند و فرار میکند و با یک سوپراستار بنام بابیتا (کاترینا کایف) اشنا میشود و...
Gayce، فروشنده مواد مخدر، به تبلیغ گروه دخترانه دوستانش کمک میکند. پس از به قتل رسیدن آنها، او در حالی که از قاتل فرار میکند، شروع به تحقیق میکند. جستجوهای او، نقش «تتا» را آشکار میکند و درک او را از خود واقعیت در هم میشکند.
کریستن از شوهرش که به یک بیماری دژنراتیو استخوانی غیرقابل درمان مبتلا است، مراقبت میکند. او که هیچ درمانی برای بیماری همسرش پیدا نمیکند، به یکی از دوستانش روی میآورد تا به او کمک کند که یک روش درمانی جایگزین را پیدا کند. اما این روش عوارض جانبی غیرقابل تصوری دارد.
گروهی از فیلمسازان جوان و ناشی در حال فیلمبرداری یک فیلم ترسناک کمبودجه در یک یتیمخانه متروکه هستند که ناگهان متوجه میشوند خانوادهای از قاتلان سادیس.تیک، فیلمنامه آنها را بازنویسی کردهاند.
لنا از همسرش یعنی نایگل، جدا میشود. وی زندگی خوبی را به همراه دو فرزند خود ادامه میدهد. لنا به خوبی موانع زندگی را پشت سر میگذارد اما تنها به دلیل اینکه هنوز با بزرگترین مانع زندگیاش رو به رو نشده است!ماجرا از آنجایی جذاب میشود که خانوادهی سرسخت لِنا تصمیم گرفته اند تا ...
وسط صحرای الجزایر، در پاسخگویی خود، یک زن داستان خود را مینویسد. او به نام ملیکا است و در آغوش صحرا، به مسافران کامیونران و جانداران سرگردان، با استقبال از آنها برای یک سیگار، یک فنجان قهوه یا تخممرغ، خدمت میکند و در خوابها به خوشبختی میاندیشد...
مستندی اختصاص داده شده به تاریخچه طراحی خودرو در ایتالیا: پروژه ها و طراحان رویایی به سمت آینده ای با کلاس و ظرافت، توجه به جزئیات و اشتیاق به زیبایی پیش بینی شده اند....
کشف آینهای اهریمنی، هنگامی که دختر جوانی به همراه برادرش در دام شبکهای درهمتنیده از پلیدی و نیرنگ گرفتار میآیند، سلسلهای شگفتآور از "حوادث مرگبار" را رقم میزند.
سوبارو و همراهانش موفق میشوند هیولای شیطانی وولگارم که باعث نفرین روستا شده بود را شکست دهند و بچههای روستای ایرلام را نجات دهند. بعد از این پیروزی بزرگ، شخصیتهای داستان بالاخره فرصتی برای استراحت پیدا میکنند. سوبارو هم تصمیم میگیرد به یک ماموریت مخفی برود و نمیخواهد کسی از آن باخبر شود. اما حتی با این که سوبارو خودش را پنهان کرده، پترا و بچههای دیگر خیلی زود او را شناسایی میکنند. حالا که ماموریت مخفی سوبارو لو رفته، قرار ملاقات مهم او با امیلیا ممکن است کنسل شود.