اطلاعیه
کاربرای عزیز
مشکل درگاه خرید برطرف شده. لطفا همین الان نسبت به خرید و رزرو شارژ اقدام کنید.
درگاه پایدار نیست و ممکنه مجددا از دور خارج بشه.
به همین منظور کد تخفیف ۲۰ درصدی tabestoon رو برای شما در نظر گرفتیم.
ما تمام تلاشمونو میکنیم که به زودی درگاه به کلی جایگزین شود.
لینک مستقیم به خرید با کد تخفیف
مدیریت نایت مووی
عتیقه فروشی چینی جانور کوچک و عجیبی به نام «موگ وای» را به پسر بچه ی نوجوانی (گالیگان) می فروشد، با این شرط که دور از نور شدید و آب نگه دارند و هرگز پس از نیمه شب به آن غذا ندهند. «موگ وای» آرام و دوست داشتنی است، تا این که به طور تصادفی کمی آب رویش ریخته می شود و پنج جانور مشابه – ولی کمی شیطان – از آن به وجود می آیند…….
داستان فیلم در مورد یک سری قتل های زنجیره ای می باشد که تنها مشخصه مشترک بین آنها جای اثر دندان های موجودی عجیب می باشد در همین حین پرونده برای رسیدگی به بخش قتل پلیس کره ارجاع داده می شود تا در مورد این قتل ها تحقیق کنند و ...
«تیم» در سن 21 سالگی در میابد که توانایی این را دارد که در زمان سفر کند و اتفاقاتی که در زندگی اش افتاده و اتفاقاتی که قرار است رخ دهد را تغییر دهد. او تصمیم می گیرد از این توانایی اش برای بهبود بخشیدن به زندگی اش و پیدا کردن یک دوست دختر خوب استفاده کند...
«اکسل» ( جانی دپ ) که در نیویورک به بررسی ماهی ها میپردازد و از این کار کاملا راضی به نظر میرسد ناگهان از طرف عموی خود ( جری لوییس ) به جشن عروسی دعوت میشود و به طرف آریزونا حرکت میکند. این سیاستی از طرف عموی اوست که اکسل را به طریقی وارد حرفه خانوادگی کند. در آریزونا ٬ اکسل ۲ زن عجیب را ملاقات میکند...
«تام ساندرز» (داگلاس)، متخصص برنامه ریزی کامپیوتر، با همسر و دو فرزندش زندگی آرام و خوبی دارد. او در شرکتی نیمه خصوصی و نیمه دولتی کار می کند. تا این که «مردیت جانس» (مور) به عنوان مدیر اجرایی جدید شرکت کارش را آغاز می کند. او سال ها قبل دوست و نامزد «تام» بوده که بعد از به هم خوردن رابطه شان، به کلی از هم بی خبر بودند…
نمايش نامه نويسي که به تراژيک بودن زندگي اعتقاد دارد، براي تشريح ديدگاهش داستان زني به نام «مليندا» (ميچل) را تعريف مي کند و دوستش که خلاف او فکر مي کند، روايتي کمدي از همان داستان را نقل مي کند.
1 مرتبه نامزدی جایزه .اسکار. همچنین 38 جایزه و نامزد دریافت 54 جایزه دیگر.
ماجرای فیلم در مورد پسر هفده ساله ای به نام جاش می باشد که به تازگی مادرش را از دست داده است و به همراه مادر بزرگش و عمو و پسر عموهایش که همگی خلافکار هستند زندگی می کند که پلیس به شدت خانواده جاش را تحت نظر دارد...
مأمور مخفي، «ريچارد چنس» (پيترسن) سوگند مي خورد تا انتقام همکارش، «هارت» (گرين) را بگيرد که در آخرين روزهاي خدمتش، پيش از بازنشستگي، در جريان پي گيري پرونده ي باند جعل اسکناس هاي بيست دلاري به سرکردگي نقاشي به نام «اريک مسترز» (دافو)، کشته شد.
1 مرتبه نامزدی جایزه .BAFTA Film Award. همچنین 15 جایزه و نامزد دریافت 14 جایزه دیگر.
شهري در دنياي آينده اي تاريک و آشفته. قصابي (دريفوس) با کشتن شاگردانش و فروش گوشت آنان به مشتريان تأمين معاش مي کند. «لوييزون» (پينون)، دلقک بي کار که تازه استخدام شده، قرار است قرباني جديد او باشد. اما «ژولي» (دونياک)، دختر قصاب به «لوييزون» دل مي بندد و او را از خطر آگاه مي کند.
2 مرتبه نامزدی جایزه .اسکار. همچنین 22 جایزه و نامزد دریافت 25 جایزه دیگر.
سن فرانسيسکو. «لوييس» (پيت)، خون آشام دويست ساله، خاطرات خود را براي خبرنگاري به نام «دانيل مالوي» (اسليتر) بازگو مي کند: اين که چگونه در لوييزياناي قرن هجدهم به دست «لستات» (کروز) به خون آشام تبديل شده...
برنده 1 جایزه گلدن گلوب. همچنین 6 جایزه و نامزد دریافت 1 جایزه دیگر.
داستان آگوست سال 1925 در یک مزرعه دانمارکی اتفاق می افتد.بورگن سه پسر دارد،میکل پسری خوش قلب که همسرش اینگر باردار است،یوهانس که باور دارد مسیح است و آندرس جوان که عاشق دختر خیاط است.عقاید بنیادگرای پدر دختر از نظر بورگن کفر محسوب می شود،او با ازدواج مخالفت می کند تا زمانیکه پدر دختر عقایدش را ترک کند و
«هری لوین» (پاچینو) نویسنده ای است پنجاه و خرده ای ساله که با وجود انتشار دو کتاب، هرگز از چنان موفقیتی بهره نبرده که بتواند کار دربانی اش را رها کند. «هری»، تازه سومین کتابش را تمام کرده و منتظر است تا دوستش، «جیک منهایم» (اورباک) دست نوشته اش را بخواند و نظرش را به او اعلام کند...
برنده 1 جایزه اسکار. همچنین 24 جایزه و نامزد دریافت 30 جایزه دیگر.
کارگزار بازيگري به نام «مايکل دورسي» (هافمن) به او مي گويد که به خاطر رفتارش، هيچ کس استخدامش نخواهد کرد. «مايکل» نيز براي اين که ثابت کند کارگزارش اشتباه مي کند، تصميم مي گيرد با پوشيدن لباس زنان و تغيير نامش به «دوروتي مايکلز» نقش مديره ي بيمارستان را در يک مجموعه ي تلويزيوني به عهده بگيرد.
داستان فیلم در زمان جنگ جهانی دوم اتفاق می افتد و درباره ی یک گرداننده ی تانک هست که در یک تانک نابود شده پیدا می شود. اما در کمال ناباوری او زنده مانده است و ۹۰ درصد بدنش سوخته است. او همچنین حافظه ی خودش را از دست داده است و اسم خودش را به یاد نمی آورد. اما...
برنده 2 جایزه اسکار. همچنین 16 جایزه و نامزد دریافت 23 جایزه دیگر.
«سام» (سوايزي) در گردشي شبانه با نامزدش، «مالي» (مور)، در کوچه اي تاريک به دست ولگردي به قتل مي رسد و روحش از بدنش جدا مي شود، اما کنار «مالي» مي ماند. بعدتر روح «سام» مي فهمد که مرگش تصادفي نبوده و دوستش «کارل» (گلدوين) اين نقشه را براي تصاحب چهار ميليون دلاري کشيده که به اشتباه از حساب بانکي او سر درآورده است...
درو بیلر (بلوم) که هم کارش را از دست داده و هم از نامزدش (بیل) جدا شده تصمیم به خودکشی گرفته اما ناگهان باخبر می شود پدرش درگذشته و باید به شهر زادگاهش، الیزابت تاون در کنتاکی، برگردد و…