انگلستان دوران ملکه ويکتوريا. پسر بچه اي يتيم به نام «آليور» (کلارک) به لندن مي آيد و با جيب بر جوان، «آرتفول داجر» (ايدن) آشنا مي شود. «آرتفول داجر» در دارودسته ي دزدهاي جواني فعاليت دارد که «فاگين» (کينگزلي)- مغز متفکر بزهکاري که در عين خبائت، رفتاري پدرانه با بچه ها دارد - رهبري شان مي کند...
1 مرتبه نامزدی جایزه .گلدن گلوب. همچنین 1 جایزه و نامزد دریافت 13 جایزه دیگر.
مخترع جوان و با استعداد که از کودکی دست به اختراعات عجیب غریب می زده اما هیچ یک از اختراعاتش بدردبخور نبوده، تا اینکه مردم شهر دچار مشکل می شوند و منبع اصلی درآمد شهر, کارخانه ی کنسروسازی ساردین, تعطیل می شود،این بار دستگاهی را اختراع می کند که آب را به غذا تبدیل می کند و تبدیل به یک قهرمان محلی می شود اما …
یک دانش آموز پسر افسرده به نام «برنت» دعوت دختری بنام «لولا» را برای مراسم رقص پایان دوره رد می کند. این دختر به همراه پدرش نقشه ای وحشیانه برای انتقام گرفتن از برنت ترتیب می دهد...
برنده 1 جایزه اسکار. همچنین 5 جایزه و نامزد دریافت 11 جایزه دیگر.
دانشمندى به نام « آندره » ( هديسن ) راهى براى انتقال ماده از جايى به جاى ديگر، از طريق تجزيهى آن به اتمهاى مجزا، توسط « دستگاه انتقال » مخصوصش اختراع مى كند. تا اين كه در جريان آزمايش، اتمهاى او با اتمهاى جسم مگسى كه به طور اتفاقى همراه او وارد دستگاه شده، درهم مى آميزد. « آندره » با ظاهرى نيمه مگس از دستگاه بيرون مى آيد...
ریک و استن و هالی سه دوست که باهم وارد دنیای موازی عجیب و غریب و خطرناک که پر از دایناسور هاست می شوند و برای نجات خود و برگشت به دنیای خود هر کاری می کنند…
این فیلم برگرفته از یک داستان واقعی است. در نخستین ساعات شروع سال ۲۰۰۹ میلادی، اسکار گرانت ۲۲ ساله در سکوی مترو توسط یک افسر پلیس به ضرب گلوله جان خود را از دست می دهد. این حادثه اعتراضات و سر و صدای بسیاری در جامعه را به دنبال دارد و منجر می شوند تا افسر پلیس به زندان بیفتد. فیلم ایستگاه فورت ویل، ساعات پایانی زندگی گرانت را به تصویر کشیده است...
با حاکمشدن قوانین ژاپنی در تایوان، مردم ناچار میشوند فرهنگ سنتی خودشان را کنار بگذارند و از اعتقاداتشان بگذرند. مردها وادار به کارهای سخت شدند و زنان و اعضای خانواده به خدمت و سرویس دادن به نیروهای نظامی و پلیس ژاپن و کار در خانههای آنها. مردان از شکار سنتی و زنان از بافندگی سنتی منع شدند و همچنین سنت قومی خالکوبی روی صورت ممنوع اعلام شد. این خالکوبی براساس سنت فرهنگی تایوان باعث رسیدن به مرز انسانیت بود. قهرمان داستان با مشاهده سی سال ظلم، مقابل ژاپنیها میایستد و در ۱۹۳۰ گروهی هم گرد او جمع میشوند و با ۳۰۰ نفر به جنگ ۳۰۰۰ نفر میروند و …
فیلم درباره ویکتور یک دانشجوی تازه وارد است که در همان روز اول عاشق زیباترین دختر دانشگاهشان می شود ولی آن دختر خیلی از ویکتور سرتر است و در همین حال یک پسر پولدار و خوشتیپ هم عاشق همان دختر می شود و …
1 مرتبه نامزدی جایزه .اسکار. همچنین 5 جایزه و نامزد دریافت 6 جایزه دیگر.
لندن. «عمر» (وارنک)، جوانی پاکستانی الاصل، اجازه پیدا می کند که یکی از لباس شویی های از کار افتاده ی عمویش (جعفری) را بچرخاند. او با یکی از هم شاگردی های سابقش به نام «جانی» (دی لوییس) برخورد می کند و آرام آرام میان این دو رابطه ای عاطفی شکل می گیرد ...
سان هووا (لی سئونگ یئون ) جوانی درون گرا است که در خانه افرادی که در آنجا حضور ندارند به طور موقت زندگی میکند و چند روز یکبار مکان خود را عوض میکند. دو اتفاق مسیر زندگی او را عوض میکند. یکی رفتن به خانه ای که زن جوانی به همراه شوهر بداخلاقش زندگی میکند و سان هووا عاشق او میشود. و دیگری رفتن به خانه ای که پیرمردی که به دور از فرزندانش زندگی را بدرود گفته است که ایم قضیه باعث دستگیری او میشود …
هنگامی که در سال 1941 آلمان نازی حمله اتحاد جماهیر شوروی، نیروهای خود را به سرعت لنینگراد محاصره. روزنامه نگاران خارجی در حال تخلیه اما یکی از آنها، کیت دیویس است، مرده و نتواند در ……..
عکاس مد سي و هفت ساله اي به نام «رافي» (تورمن) که تازه از شوهرش جدا شده مرتب در جلسات روان درماني «دکتر ليزا متسگر» (استريپ) شرکت مي کند. او با مرد جوان بيست و سه ساله اي به نام «ديويد» (گرين برگ) آشنا مي شود و با توصيه هاي «ليزا» رابطه اي صميمانه با او برقرار مي کند. اما بعد روشن مي شود «ليزا» مادر «ديويد» است و از رابطه ي پسرش با «رافي» چندان رضايتي ندارد...
1 مرتبه نامزدی جایزه .اسکار. همچنین 3 جایزه و نامزد دریافت 7 جایزه دیگر.
سو چارلتن، گزارشگر مجله ي «نيوزدي» نيويورک، به استراليا مي آيد تا داستان شخصيتي افسانه اي به نام «مايکل ج. کراکودايل دندي» را دنبال کند. او پس از آشنايي با «دندي» مجذوبش مي شود و دعوتش مي کند تا به نيويورک بيايد...