مهرالله بعد از فوت پدرش، برای تأمین خانواده اش در شهر دیگری به کار مشغول می شود، اما هنگامی که به دیدن مادر و خواهرش باز می گردد می فهمد که مادرش با مرد مهربانی که ژاندارم است ازدواج کرده، مهرالله از این خبر عصبانی می شود و نزد مادر رفته و هدیه های خود و حقوقش را به او می دهد و مادر را برای این ازدواج بازخواست می کند و هر چه مادر دلیل می آورد، او که کینه ی ژاندارم را به دل گرفته قبول نمی کند و درصدد آزار او برمی آید و با استفاده از فرصتی، اسلحه ی ژاندارم را به سرقت می برد و…
بر اساس رمانی به نام “تجدید حیات نوشته پت بارکر” این فیلم به روایت داستان دو سرباز در جنگ جهانی اول پرداخته است که یکی از آنها به دلیل مشکلات احساسی به تیمارستان منتقل شده است …
فیلم داستان واقعی قهرمان محلی ایرلند و تبهکاری مشهور “مارتین کیهیل” است.او دو سرقت شجاعانه را به همراه تیمش در ایرلند به اجرا می گذارد اما بطور ناخواسته توجه پلیس،ارتش آزادیخواه ایرلند و اعضای تیمش را جلب می کند…
1 مرتبه نامزدی جایزه .اسکار. همچنین 9 جایزه و نامزد دریافت 2 جایزه دیگر.
داستان در مورد مردی است که در قامت یک پلیس در محله های مختلف پاریس پرسه میزنه . جسه ی لاغر و نحیفش به خاطر فقر او در تهیه غذای مناسب در کنار قوز و سبک راه رفتنش از او شمایل یک کرکس ترسیم کرده که در ته مانده ی خوراکی های توریست ها جستجو می کنه و حریصانه به غذای مردی که روزنامه می خونه نگاه می کنه . در همین احوال به پارکی میرسه و چاقی بیش از حد کبوترهای آنجا توجهش رو جلب میکنه ، پیرزنی رو می بینه که در حال غذا دادن به کبوترهاست . کیک و شیرینی های پیرزن اونو به دنبال خودش میکشونه و تصمیم می گیره با زدن ماسک و در شمایل یک کبوتر به خانه ی پیرزن بره ...
مردی به نام عباس خاکپور (اکبر عبدی) برای گرفتن ویزای ایالات متحده به ترکیه رفته است اما موفق به اخذ ویزا نمیشود. از سوی دیگر زنی (آزیتا حاجیان) در ترکیه زندگی میکند و در هتل محل اقامتش کار میکند و نمیتواند به ایران بازگردد. عباس تصمیم می گیرد با پوشیدن لباس مبدل و به بهانه ازدواج با یک مرد آمریکایی ویزای آمریکا را بگیرد…
کوئین یک گروه راک بریتانیایی است. آهنگهای این گروه هنوز هم مورد علاقهٔ دوستداران موسیقی است و از رادیوهای سراسر جهان شنیده میشود. فردی مرکوری اصالتاً از خانوادهای پارسیتبار و زرتشتی مقیم هندوستان به نامهای بومی وسارا بولسارا زاده شد. این مستند در مورد این گروه میباشد...
عباس، بسیجی شهرستانی که ترکش خمپاره ای را کنار شاهرگ گردنش از دوران حضورش در جبهه به یادگار دارد، به اصرار همسرش نرگس برای معاینه به تهران می آید و در خیابان با همرزم سابقش کاظم روبه رو می شود که با اتومبیلش مشغول مسافرکشی است و…
اسفندیار به دلیل بیماری پدرش مامور میشود تا با مرسدس بنز به جای پدرش به کاشان برود. در این میان اسفندیار که میبیند یک اتومبیل گران قیمت به دست آورده سفر را یک روز عقب میاندازد و تصمیم میگیرد به اتفاق دوستانش یک روز با مرسدس خوش باشند. در طول روز اتفاقهای ناخوشایندی برای اسفندیار و دوستانش رخ میدهد که همگی از مرسدس متنفر میشوند و اسفندیار صبح روز بعد مرسدس را به آتش میکشد و…
مادری یکی از دو قلو هایش را طی حادثه ای از دست می دهد . یکی از بچه ها در کشور همسایه، پاکستان ، رشد می کند و یک مسلمان مؤمن به نام توحید است، در حالی که دیگری به عنوان یک هندو به نام آجی می باشد…