«کليولند هيپ» (جياماتي) سرايدار / تعميرکار مجتمع آپارتماني «کاو» است که مثل سايه مي رود و مي آيد و کارهايش را بي سروصدا انجام مي دهد. اما در شبي سرنوشت ساز، «کليولند» به وجود يک نفر ديگر پي مي برد که در آن مجتمع ساختماني محقر پنهان شده: زن جوان مرموزي به نام «استوري» (هوارد) که در کانال هاي زير استخر مجتمع زندگي مي کرده است...
چارلی چاک دندانپزشک جوانی است که در بچگی توسط یک دختر یازده ساله نفرین شد تا با هر زنی که دوستی برقرار کند آن زن با مرد دیگری آشنا شده و ازدواج کرده و در زندگی زناشویی خود خوشبخت شود . اکثر دختران شهر که قصد ازدواج دارند از این موضوع اطلاع پیدا کرده و تلاش می کنند به هر نحوی شده با چاک رابطه دوستی برقرار کنند تا در ادامه شوهر ایده آلشان از راه برسند…
«بروک» (انیستن) و «گری» (وون) تصمیم می گیرند مثل دو دشمن در خانه جبهه بندی کنند و آن قدر بر مواضع خود پا بفشارند تا شاید یکی از آن دو به شکست اعتراف کند. اما «بروک» سرانجام پی می برد که در واقع برای تصاحب آپارتمان و متعلقاتش نیست که مبارزه می کند بلکه این همه به خاطر نجات رابطه اش با مردی است که زمانی او را عشق زندگی خود تصور می کرده است…
«زوني» (کاجول)، دختري کشميري که از کودکي بينايي اش را از دست داده، با مردي به نام «ريحان» (عامرخان) ازدواج مي کند. «ريحان» راهي براي درمان «زوني» مي يابد اما وقتي پس از عمل، «زوني» چشم هايش را باز مي کند، ساعتي از کشته شدن «ريحان» در يک عمليات تروريستي گذشته است...
درن شان، پسر نوجوانی است که برخلاف میلش و برای نجات جان دوستش مجبور به انجام کاری می شود که زندگی اش را به کلی تغییر می دهد. و آن کار چیزی نیست جز، تبدیل شدن به یک خون آشام!
پنج مرد در حالی که دست و پای آنها بسته شده است در یک انبار به هوش میآیند ، آنها یه یاد نمی آورند چه کسی بوده اند و حالا برای زنده ماندن مجبورند بدانند چه کسی خوب است و چه کسی بد...
«دِو» (شاهرخ خان) در آمریکا زندگی می کند و یک بازیکن فوتبال است. او با «ریا» (پریتی زینتا) ازدواج کرده که بعنوان مدل با یک مجله کار می کند. دِو از ناحیه پا مسدوم میشود و در حالی که مجبور است تمام مدت را در خانه بماند، به ریا وابسته می شود. طولی نمی کشد که او به همسرش مشکوک می شود و فکر می کند او با مردی بنام «ریشی» (آبیشک باچان) ارتباط دارد و …
داستانی عشقی در قرن شانزدهم میلادی، درباره عشقی که بعد از یک وصلت با اهداف سیاسی، بین امپراطور بزرگ مغول «اکبرشاه» (هریتیک روشن) و «جودا» شاهزاده راجپوت، به وجود می آید.
«باب مانرو» (ويليامز) پس از آن که قول تعطيلاتي در هاوايي را به خانواده ي خود مي دهد، بي آن که آنان را در جريان بگذارد، تغيير عقيده مي دهد: به جاي يک هفته در بهشتي گرمسيري، سوار بر يک اتومبيل / کاروان، در سفر جاده اي به کلرادو مي روند...
این فیلم در مورد یک مرد جوان بنام «سید» ( کریس ایوانز ) است که سعی دارد دختر مورد علاقه اش، «لندن» ( جسیکا بیل ) را از چنگ یک دلال مواد مخدر بنام «بیتمن» ( جیسن استاتهام ) نجات داده و دوباره او را بدست آورد...
داستان فیلم درباره ی اراگون ، یک پسر روستایی است که یک تخم اژدها پیدا می کند. چند وقت بعد که اژدها به دنیا می آید و بزرگ می شود ، اراگون سوار آن اژدها شده و به نوعی صاحب آن میشود ، تا با حاکم ظالم سرزمینش مبارزه کند و…
پیر دولین یک معلم رقص است که در یک موسسه اموزش رقص کار می کند او به یک مدرسه می رود تا به معلمی بپردازد ولی نه یک معلم معمولی بلکه یک معلم رقص ان هم در بازداشتگاه مدرسه که شرورترین بچه ها در انجا قرار دارند و …
500 سال قبل از كشف آمريكا توسط كريستف كلمب، زني بومي در ميان بقاياي يك كشتي در هم شكسته وايكينگ ها پسر بچه اي را پيدا مي كند. او تنها بازمانده از گروه وايكينگ هايي است كه به قصد غارت دهكده هاي بوميان آنجا از كشور خود عازم قاره ناشناخته بودند. زن به كودك نام شبح داده و او را بزرگ مي كند. تنها يادگار شبح از گذشته خود، شمشيري آهنين است. سلاحي كه هنوز در ميان بوميان شناخته شده نيست. پانزده سال بعد؛ شبح تبديل به جنجگويي نترس شده است. يك روز كه براي شكار از دهكده بيرون رفته، بار ديگر وايكينگ ها از راه رسيده و اهالي را قتل عام مي كنند.
چز قهرمان اسکیت سواری روی یخ است که رقیب سرسختی به اسم جیمی دارد . چز فردی لاابالی و بی ادب است اما جیمی برخلاف او جوانی مودب و خوش اخلاق می باشد . در ادامه در جریان یک مسابقه جهانی اسکیت که آنها برای کسب مدال طلا با هم رقابت می کنند با یکدیگر درگیر شده و فدراسیون جهانی آنها را برای همیشه از شرکت در مسابقات انفرادی اسکیت روی یخ محروم می کند . چند سال بعد مربی آنها پیشنهاد جالب و عجیبی به آندو می دهد و آن اینکه آنها بعنوان یک زوج اسکیت سوار مرد در مسابقاتی شرکت کنند که مخصوص زوجهای مرد و زن است . آنها این پیشنهاد را پذیرفته و چون هر دو مرد هستند توانایی بیشتری نسبت به رقبا دارند و این باعث می شوند قهرمان های کنونی این رشته یعنی استرانتز و فیرچایلدون تصمیم بگیرند هر طور شده شر آنها را کم کنند .
کاترین وینتر متخصص توجیه علمی پدیده های غیر طبیعی و ناشناخته و استاد دانشگاه است که قبلاً یک مبلغ متعصب مسیحی بوده اما پس از از کشته شدن همسر و فرزندش ایمان خود را نسبت به دین از دست داده و زندگی اش را صرف مبارزه با خرافات مذهبی کرده است . در ادامه مردی به اسم داگ که در یک شهر کوچک معلم مدرسه است به کاترین اطلاع می دهد که آب رودخانه ای که از کنار شهرشان می گذرد بتازگی به رنگ قرمز درآمده و …
1 مرتبه نامزدی جایزه .اسکار. همچنین 9 جایزه و نامزد دریافت 13 جایزه دیگر.
جنگ جهانی دوم، چهار مرد عرب از آفریقای شمالی، در ارتش فرانسه ثبت نام می کنند تا در مقابله با آلمانی ها در آن کشور کمک کنند، و همینطور با تبعیض نژادی در فرانسه مبارزه کنند...