پس از بالا رفتن از کوه برود پیک، "ماچی بربکا" متوجه می شود که سفر او به قله ناقص است. 25 سال بعد، او تصمیم می گیرد تا کاری را که شروع کرده به پایان برساند...
برنده 2 جایزه اسکار. همچنین 21 جایزه و نامزد دریافت 20 جایزه دیگر.
«کريستي براون» در دوران کودکي به دليل فلج مغزي به شدت عقب افتاده شده است اما در جواني «کريستي»نشان مي دهد که با وجود جسم عليلش، انساني خونگرم و شوخ طبع است، هوش فوق العاده اي هم دارد و مي تواند به کمک پاي چپش - تنها عضوي که در کنترلش است - آثار هنري قابل تحسين و اشعار و رمان هاي پر فروش خلق کند...
دختر جادوگر جوانی به دلایلی مجبور می شود مستقل زندگی کند. در این راه او خود را در زندگی سخت اجتماعی می بیند، که برای زندگی در این شرایط او از قدرت خود استفاده می کند و شروع به کار می کند، کاری که ماجراهای زیادی را برای او پیش می آورد. کار او پیک هوایی است...
تیروچیترامبالام با پدر و پدربزرگش زندگی می کند. او پدرش را مقصر از دست دادن مادر و خواهرش می داند و با پدربزرگش رابطه خوبی ندارد. در این میان، زندگی عاشقانه او چندان موفق نیست...
یک جراح اوکراینی در شرق اوکراین توسط نیروهای روسی دستگیر می شود و صحنه های خشونت و بی تفاوتی را می بیند. پس از آزادی، او به دنبال یافتن هدف جدیدی در زندگی و بازسازی رابطه خود با خانواده است...
فیلم داستان لیلی، متصدی موزه را دنبال میکند که نقاشی را کشف میکند که دقیقاً شبیه او است. او می خواهد بفهمد این نقاشی از کجا آمده و چه کسی آن را کشیده است...
دختری جوان در سالهای قبل از جنگ جهانی اول در دهکدهای کوچک در هبریدهای بیرونی زندگی میکند. منزوی و سخت در کنار ساحل، زندگی او با یک تراژدی وحشتناک تغییر می کند...
برنده 3 جایزه اسکار. همچنین 11 جایزه و نامزد دریافت 18 جایزه دیگر.
فیلم به تبعیض ها علیه سیاهان در جامعه آمریکا بویژه در جنگهای داخلی این کشور می پردازد. این جنگها بین ایالات شمالی، متحدین، و ایالات جنوبی رخ می دهد. مسئولین شهر بوستون در ماساچوست، از ایالات شمالی، که مخالف برده داری هستند هنگی از سیاهان را تشکیل می دهند و «رابرت شاو» (متیو برودریک)، فرزند یکی از متنفذین شهر را فرمانده این هنگ می کنند. شاو به آموزش این هنگ که اکثرا برده های فراری ایالات جنوبی هستند می پردازد اما گویا تبعیض های موجود اجازه رفتن به جنگ را نمی دهند و حتی کفش و لباس نیز به آنها نمی دهند. شاو با این تبعیضات مبارزه می کند و …
2 مرتبه نامزدی جایزه .اسکار. همچنین 18 جایزه و نامزد دریافت 14 جایزه دیگر.
«سال» (آيلو) صاحب ايتاليايي-امريکايي يک پيتزافروشي در بخش سياه پوست نشين بروکلين است. در يک روز گرم، درگيري لفظي «سال» با يکي از سياه پوست هاي آشناي محلي به نام «باگين اوت» (اسپوزيتو)، منجر به شلوغي ودرگيري در محله مي شود.
3 مرتبه نامزدی جایزه .اسکار. همچنین 16 جایزه و نامزد دریافت 21 جایزه دیگر.
«جودا رزنتال» (لندو)، چشم پزشکي که مورد احترام خانواده، دوستان و هم کارانش است، در خفا با «دولورس» (هيوستن) رابطه دارد. «دولورس» که از پنهان کاري خسته شده، تهديد مي کند که رابطه شان را بر «ميريام» (بلوم)، همسر «جودا» آشکار خواهد کرد. «جودا» نگران و دستپاچه با ترغيب برادرش که با تبهکاران در ارتباط است، به کشتن «دولورس» رضايت مي دهد.
الیزا فقط چهل سال دارد. وقتی بیماری غیرقابل تحمل او را از همسر و دخترشان می گیرد. قبل از اینکه قلبش متوقف شود ، الیزا راهی برای ماندن در کنار او پیدا می کند و…