میشل رسین رئیس دادگاه جنایی است. او همانقدر که به خود سخت میگیرد با دیگران هم همین کار را میکند. زنی بنام دیت بعنوان عضو هیئت منصفه یک پرونده انتخاب میشود و زمانی که میشل دوباره او را ملاقات میکند همه چیز عوض میشود و...
داستان درباره یک کودک ۱۲ ساله می باشد که در یک روستای دور افتاده در غرب آفریقا زندگی می کند و یک روز تصمیم می گیرد تا به دنیای خارج برود و همه چیز را ببنید و …
“مسنجر” پیش از رفتن به سفر از دوستش می خواهد نام او را وارد یک لیست کند.وقتی هواپیمای او در هوا منفجر می شود،اوضاع بسیار جدی می شود.در حالی که دوستش لیست را بررسی می کند،به نظر می رسد همه نامها به طرزی عجیب کشته شده اند و…
هوبرت پسری همجنسگرا که در روحیه بی پروای نوجوانی خود گمشده، از مادرش به شدت متنفر است، او هر روز بین رابطه عشق و نفرت خود با مادرش بیشتر گم میشود تا اینکه مادرش او را ترک میکند، او پس از مدتی مادرش را در بانک سنت لارنس پیدا میکند، جایی که بزودی قتلی رخ خواهد داد ...
برنده 1 جایزه اسکار. همچنین 10 جایزه و نامزد دریافت 12 جایزه دیگر.
روزنامه نگارى به نام «مارچلو روبينى» ( ماسترويانى ) با نوشتن مطالب جنجالى و داستان رسوايى ها تأمين معاش مى كند. او در حالى كه جاه طلبى هاى ادبى نيز دارد در منجلاب جامعه ى فاسد رم گرفتار آمده و بى اعتنا به اصول اخلاقى مى كوشد تا خودش را پيدا كند.
2 مرتبه نامزدی جایزه .اسکار. همچنین نامزد دریافت 2 جایزه دیگر.
ناشرى به نام « شپرد هندرسن » ( استوارت ) در شب کریسمس ، تحت تأثیر طلسم جادوگرى به نام « گیلیان هالروید » ( نوواک ) ، به او دل مىبندد ، برنامه ى ازدواجش با « مرل کیتریج » ( رول ) را به عقب مىاندازد ، و دنبال « گیلیان » به راه مىافتد .
"باب" گنگستری سالخورده و قماربازی حرفه ای تقریبا ورشکسته شده است.به همین دلیل تصمیم می گیرد به یک کازینو دستبرد بزند.همه چیز دقیقا طبق نقشه پیش می رود تا اینکه پلیس از نقشه او باخبر می شود.در این حین "باب" شروع به قمار می کند و...
2 مرتبه نامزدی جایزه .اسکار. همچنین نامزد دریافت 2 جایزه دیگر.
صنعت مد در پاریس به صورت عجیبی در حال پیشرفت است. یک روزنامه نگار جوان (پل نیومن) مصاحبه و خبرهای زیادی در این مورد و تصورات اشتباه مردم جمع آوری می کند...
3 مرتبه نامزدی جایزه .گلدن گلوب. همچنین 3 جایزه و نامزد دریافت 1 جایزه دیگر.
"آرین" (هپبرن) دختر جوانی است که با پدر کارآگاهش (شوالیه) زندگی میکند و درباره پروندههای او بسیار کنجکاو است. کنجکاوی درباره پرونده مرد ثروتمند و زنبارهای بهنام "فرانک فلاناگان" (کوثر) باعث درگیری عاطفی "آرین" با این مرد میشود...
در درگیرى مسلحانهاى در باراندازهاى ناپل ، مردى به نام « براکو » ( اصلان ) به قتل میرسد . آخرین صحبتهاى « براکو » مربوط میشود به « آقاى آرکادین » ( ولز ) و « گاى وان استراتن » ( آردن ) تصمیم میگیرد « آکاردین » را که مرد بسیار ثروتمندى است ، تلکه کند .
1 مرتبه نامزدی جایزه .BAFTA Film Award. همچنین 7 جایزه و نامزد دریافت 1 جایزه دیگر.
کشیشى جوان ( لیدو ) به روستایى مىرود و کارش را آغاز مىکند . صحبت و دوستى با اهالى از جمله « دکتر دلباند » ( بالپتره ) ، کنتى ثروتمند ( ریوىیر ) و خانوادهاش تصویرى است از حاکمیت بىایمانى و ناامیدى بر جهان .
1 مرتبه نامزدی جایزه .اسکار. همچنین 1 جایزه و نامزد دریافت 10 جایزه دیگر.
پس از تلاش نافرجام برای ترور «دوگل» در اوت سال 1962، گروه OAS با مشکلات قابل توجهی رو به رو می شود و بسیاری از رؤسای آن شناسایی می شوند. رئیس جدید گروه، «سرهنگ رودن» (پورتر) تصمیم می گیرد تا آدم کشی حرفه ای را که هیچ ارتباطی با گروه ندارد اجیر کند؛ مردی انگلیسی با اسم رمز «شغال» (فاکس)…
در فرانسه سال 1944، چند سرباز سرکش آمریکایی از جمله “گروهبان رابرت ییگر”، و سرباز “فرد کنفیلد” به یک زندان نظامی فرستاده می شوند. اما کاروان آنها مورد حمله آلمانها قرار گرفته و آنها به قصد رفتن به سوئیس فرار می کنند. در خلال مسیر آنها با آلمانها جنگیده و یکی از آنها را به اسارت می گیرند…
1 مرتبه نامزدی جایزه .اسکار. همچنین 2 جایزه و نامزد دریافت 3 جایزه دیگر.
با مرگ «ارل گورنی سیزدهم» (اندروز)، برادر او «سر چارلز» (مروین)، همسرش نلیدی کلر» (براون) و پسرشان «دینزدیل» (ویلیرز)، برای شنیدن وصیت نامه جمع می شوند. «تاکر» (لو)، خدمتکار قدیمی خانواده سی هزار پاوند به ارث برده، اما همه از شنیدن خبر دادن لقب «ارل» به «جک» (اوتول) که حالا «ارل گورنی چهاردهم» شده، شوکه می شوند…
هامبورگ. یک مهاجر امریکایی به نام «تام ریپلی» (هاپر) به هنگام فروش نقاشی های جعلی «دروات» (ری)، با قاب سازی به نام «جاناتان زیمرمان» (گانتس) آشنا می شود. «ریپلی» که می داند «جاناتان» به سرطان خون مبتلاست، او را به «رائول مینو» (بلن) معرفی می کند. که به دنبال یک آدمکش غیرحرفه ای است.
در صحنه فیلمبرداری دو چیز وجود ندارد، متریال فیلم و کارگردان.به همین دلیل بازیگران تلاش می کنند بهترین کار خود را در این شرایط ارائه دهند.وقتی کارگردان از راه می رسد متریال فیلم هنوز وجود ندارد به همین دلیل آنها نهایت تلاش خود را می کنند.وقتی در نهایت متریال از راه می رسد، مردم وارد فیلم شده و در موقعیت عجیبی گرفتار می شوند…