میمی، نوجوان یتیم با پاهایی که شکل طبیعی ندارند، در یک پیتزافروشی واقع در ناپل مشغول به کار است. در یک روز تقدیرساز، او با کارمیلا، دختری جوان که خود را از نسل کنت دراکولا میپندارد، آشنا میشود. این دو تصمیم میگیرند که با یکدیگر از محیط اجتماعی خود جدا شوند.
یک سرهنگ سیسیلی که گروهی ناهمگون را بر عهده دارد، در جریان لشکرکشی سال ۱۸۶۰ جوزپه گاریبالدی برای یکپارچه کردن ایتالیا، با هوشمندی بر دشمنان خود چیره میشود.
دریانورد آمریکایی در سال 1944 به ناپل میرود، عاشق دختری بومی میشود و صاحب فرزند میشود. او مجبور به ترک آنها میشود و بعدا به شهر تغییر یافته باز میگردد.
انیو دوریس، مؤسس بانک مدیولانوم، همزمان با فروپاشی تاریخی بانک سرمایهگذاری لمن برادرز در نیویورک، تصمیم گرفت تا خسارت تمامی ۱۱۰۰۰ مشتریای را که اوراق قرضه فاقد ارزش آن بانک را خریداری کرده بودند، پرداخت نماید. سپتامبر سال ۲۰۰۸، سرآغاز روایت زندگی این «بانکدار خوشقلب» است؛ داستانی که از دوران کودکی فقیرانه و شاد او در تومبولو واقع در استان پادوا آغاز شده و به تأسیس بانک مدیولانوم و دستاوردهای جهانیاش منتهی میشود.
آنجلو، رانندهای که برای نگهداری از والدینش به پالرمو بازگشته، فرصتی برای انتقام از کسانی مییابد که زندگیاش را در جوانی تباه کردند. این فیلم، نگاهی کمدی سیاه به تقابل نافرمانی و روابط خانوادگی دارد.
این فیلم، داستان زوجی را بازگو میکند که برای یافتن فرزندی، از سر ناچاری به اسپانیا سفر میکنند تا به یک کلینیک متخصص در زمینهٔ کمکباروری مراجعه نمایند. برنامههای این زوج، با آشناییشان با دختری جوان و ظاهراً بیعیبونقص که پیشنهاد حمل بارداری برای آنان را میدهد، دستخوش دگرگونی میشود.
آنتونیو و پیرالدو، دو افسر پلیس با زندگیهای بهظاهر آرام و مشترکات فراوان، از جمله یک زن و یک دختر ناتنی، ناگهان با یک پرونده جنایی پیچیده و خطرناک روبرو میشوند که زندگی آنها را برای همیشه تغییر میدهد.
داستان دربارهی کارگردانی است که بازیگران زن محبوبش را برای ساخت فیلمی در دههی ۷۰ میلادی در رم دعوت میکند. این فیلم به زندگی و ماجراهای حول و حوش یک خیاطی معروف میپردازد.
داستان در کورتینا روایت میشود و درباره تلاش لوسیو برای جلوگیری از ازدواج برادرزادهاش با دختر پاتریزیا و کوشش پاتریزیا برای فروش استودیوی ضبط بدهکارش به دینو است. در این میان، دختر دینو به جنارو علاقهمند میشود...
این فیلم به بررسی دوران حرفهای اولیویه ژیرو، بهترین گلزن تاریخ فرانسه، میپردازد. با وجود بیاحترامیهایی که همواره با آن روبرو بوده، او همواره عملکردی عالی از خود نشان داده است.
یک مددکار اجتماعی با استفاده از هنرهای نمایشی سیرک، زندگی خود را وقف بازپروری کودکانی کرده است که در خیابانهای ناپل از تحصیل بازماندهاند. با این وجود، فعالیتهای او با مخالفت خانوادههای ساکن در آن محله مواجه میشود و شهامت این کودکان که با پاهای چوبین و بینیهای سرخرنگ خود جلوهگری میکنند، با واقعیتهای تلخ زندگیشان در تضاد قرار میگیرد.
در شبِ کریسمس، یک جنِ بازیگوش در قطب شمال قصد دارد کریسمس را برای کودکانِ خوب خراب کند. لویی، سوفی و بابانوئل به کمکِ آقای سینِ بدجنس، پرفیدیا و ولنیا باید جلوی او را بگیرند.
آشیل، دلال موفق و گوشهگیر، کلی، اولین زن اندرویدی با بدنی کاملاً انسانی را میخرد. پس از یک دوره همزیستی که اصلاً ساده نیست، کلی به طرز مرموزی ناپدید میشود. این فقط آغاز گردابی از رویدادها است که زندگی او را زیر و رو میکند.
داستان، روایتگر چالشهای یک پدر مجرد و یک مهاجر تازه وارد در استرالیای سال 1971 است که هر دو در پی یافتن جایگاه خود در دنیای در حال تغییر هستند و به نیاز اساسی انسان به ارتباط میپردازد.