اطلاعیه
کاربرای عزیز
مشکل درگاه خرید برطرف شده. لطفا همین الان نسبت به خرید و رزرو شارژ اقدام کنید.
درگاه پایدار نیست و ممکنه مجددا از دور خارج بشه.
به همین منظور کد تخفیف ۲۰ درصدی tabestoon رو برای شما در نظر گرفتیم.
ما تمام تلاشمونو میکنیم که به زودی درگاه به کلی جایگزین شود.
لینک مستقیم به خرید با کد تخفیف
مدیریت نایت مووی
یک ون کوچک در جادههای جنگزده اوکراین حرکت میکند و شهروندان اوکراینی را که خانههای خود را در خط مقدم جبهه رها کردهاند، سوار میکند. این ون با جابهجایی آنها در میان این چشمانداز ویرانشده به سمت تبعید، به پناهگاهی شکننده و مکانی برای رازها و درد دلهای مسافرانش تبدیل میشود.
این داستان واقعی زندگی مردی است که کودکی خود را در فضایی پر از خشونت و بیمحبتی گذراند. با این حال، او با وجود تمام این مشکلات، توانست در دنیای کسبوکار به یک متخصص برجسته در زمینه شبکهسازی تبدیل شود. او مسیر موفقیت خود را از پایینترین سطح آغاز کرد و به بالاترین جایگاه دست یافت. روایت زندگی او به ما این پیام را میدهد که در مسیر زندگی، هیچ مانعی وجود ندارد که غیرقابل عبور باشد.
ویرانیهای جنگ اوکراین در قالب تصاویری طولانی و ثابت به نمایش درمیآیند. در همین حال، تماسهای تلفنی سربازان با خانوادههایشان، دنیایی موازی و متفاوت را به ما نشان میدهد. در این اثر، صدا و تصویر در مقابل هم قرار میگیرند و تعاملی معنادار با یکدیگر دارند.
در ۲۴ آگوست ۱۹۸۱، لاریسا و ولادیمیر ساویتسکی، زوج جوانی که تازه زندگی مشترک خود را آغاز کرده بودند، سوار بر هواپیمای مسافربری آن-۲۴، عازم سفری هوایی از کومسومولسک-آن-آمور به مقصد بلاگووشچنسک شدند. اما ۳۰ دقیقه مانده به فرود، در پی برخورد با هواپیمای دیگری، این هواپیما در ارتفاع بیش از ۵ کیلومتری از سطح زمین به تکههای کوچک خرد شد. در آن لحظه...
یک زیردریایی روسی در دریای گرینلند ناپدید میشود. فرمانده ویکتور ورونین که برادرش هم در زیردریایی حضور دارد، مأموریت نجات را آغاز میکند. در همین حین، با تخریب یک ایستگاه تحقیقاتی در قطب، یک هیولای کراکن از دل آبها بیرون میآید.
رمانی از نویسندهای ممنوع میشود و نمایشش نیز به روی صحنه نمیرود. او در واکنش به این اتفاق، رمانی طنز میآفریند که در آن شخصیتی شیطانی به طور نمادین از عاملان این ماجرا انتقام میگیرد. با وجود آگاهی از عدم امکان انتشار، اما...
تامارا در شهری پرخشونت، به دنبال پسر گمشدهاش میگردد. او برای یافتن فرزندش، کارآگاه سابق و مشکوکی را استخدام میکند. با وجود اینکه روشهای این کارآگاه بیرحمانه است، اما تامارا با قاطعیت تصمیم دارد پسرش را به هر بهایی که شده، پیدا کند.
علاقهمندان به ایرسافت، جنک، جهان و دوستانشان متوجه میشوند که یک تیم ایرسافت روسی میخواهد در مسابقهای با جایزه نقدی با آنها بازی کند. این تیم پیشنهاد را میپذیرد و به جزیرهای میروند که قرار است بازی در آنجا انجام شود. اما کمی بعد از شروع بازی، آنها متوجه میشوند که مشکلی وجود دارد. سلاحهای در دست تیم روسی واقعی هستند! اکنون تیم روسی شکارچی است و جنک، جهان و دوستانشان شکار شدهاند...
تیمی متشکل از چیرلیدرهای سالخورده اوکراینی، در بحبوحه جنگ، تلاش میکنند پیوند دوستی خود را حفظ کنند؛ این در حالی است که هر یک از آنها به شیوه و روش خاص خود با ضربه روحی ناشی از جنگ کنار میآیند.
در زمان جنگ و ویرانی، یک هیزمشکن فقیر و همسرش در جنگلی بزرگ زندگی میکنند. روزی، زن نوزاد دختری را پیدا و نجات میدهد، که تغییری غیرقابلبرگشت در زندگی این زوج و کسانی که سر راه این کودک قرار میگیرند، ایجاد میکند.
یک فیلم مستند که صداهای آن کاملاً با هوش مصنوعی ترجمه شده است. در پسزمینه روسیه پس از بسیج نیروها (نوامبر ۲۰۲۲ - فوریه ۲۰۲۳)، مردی سفری درونگرایانه را آغاز میکند. او که با نقاط عطف مهم کشورش، شیاطین شخصی، آسیبهای جمعی، گفتمان استعمارزدایی و نوستالژی شوروی دست و پنجه نرم میکند، در "زیرزمین" سن پترزبورگ غرق میشود.
در قرن سیزدهم میلادی، باتو خان به مدت دو ماه برای تصرف شهر کوزلِسک تلاش کرد. او در این جریان، افراد و ادوات جنگی بسیاری را از دست داد. سرانجام پس از فتح شهر، تمامی مدافعان، شامل زنان و کودکان، را به قتل رساند و دستور داد نام کوزلِسک به فراموشی سپرده شود. او آن شهر را شهر سهمگین نامید.
داستان درباره رومن، مهاجر سی و چند ساله اسرائیلی ساکن هادرا است که با همسری مستبد ازدواج کرده و از دست خانواده همسرش که او را به خاطر نداشتن فرزند و شغل، سربار میدانند، فراری است.
در ژوئن سال 1944، گروه پارتیزانی ایوان رایکوف به حومۀ شهر اورشا برای انجام عملیات شناسایی فرستاده شد. اما حضور گروهی شکارچی، که مأموریت اصلی آن ها از بین بردن فعالیت های پارتیزانی در آن منطقه بود، این عملیات را با پیچیدگی هایی مواجه کرد.
نیکیتا، مأمور سابق اسپتسناز، برای تصرف یک کارخانه توسط کارفرمایش، نیروی امنیتی آن را خنثی میکند. اما متوجه میشود کارخانه متعلق به یک جنگسالار خطرناک است.
پرواز هواپیمایی اورال ایرلاینز، اندکی پس از بلند شدن از زمین، به دلیل برخورد پرندگان با موتورها و از کار افتادن آنها، در مزرعهای ذرت فرود اضطراری کرد. دمیر یوسوپوف، خلبان، با مهارت در هدایت بحران، هواپیمای ایرباس A321 را سالم به زمین نشاند و جان 233 نفر را نجات داد. این شرح، نمایشی از فرود اضطراری سال 2019 است.
اونگین، جوان ثروتمند و خسته از زندگی اشرافی پایتخت، برای فرار به عمارت عموی بیمار خود در روستا میرود. او با مرگ عمو مواجه میشود اما از ثروت به جا مانده خوشحال میشود. اونگین با انزوا از دیگران، در عمارت زندگی میکند تا اینکه با بازگشت صاحب جدید املاک همسایه، با او و خواهرانش آشنا میشود.
داستان دربارهی نیکولای کیسلیوف است که در طول جنگ جهانی دوم ماموریت مییابد تا بیش از 200 نفر از ساکنان یهودی روستای دولگینوو در بلاروس را از دست نازی ها نجات دهد. این افراد، که شامل سالمندان، زنان و کودکان میشوند، باید مسافتی طولانی و خطرناک را طی کنند تا به مکانی امن برسند.
داستان دربارهی کشف گنجینهای است که وجود کتابخانه ایوان مخوف را ثابت میکند. ایلیا، فردی ناآگاه، به طور اتفاقی این گنجینه را پیدا میکند و در معرض خطر نیروهای قدرتمندی قرار میگیرد که به دنبال آن هستند. او با کمک یک غریبه و یک ادیب، سفری پرمخاطره را در سراسر روسیه آغاز میکند تا کتابخانه را پیدا کند.
داستان دربارهی زنی به نام آنیا اسمولینا است که پس از مشکلات فراوان تصمیم میگیرد با دوچرخه و سگش به شهر ماگادان سفر کند تا با مادرش آشتی کند. این سفر طولانی و پرخطر، آزمونی برای او خواهد بود.