هلنا پس از مرگ پدر و مادرش، غمگین و تنها میشود. او در خواب پیامهایی دریافت میکند که او را به درون خود میبرد و به دنبال ردپای کسی میرود که زندگیاش را تغییر خواهد داد...
یک نویسنده گوشهنشین که رمانهای جاسوسی درباره یک مامور مخفی و یک سندیکای جاسوسی جهانی مینویسد، متوجه میشود که داستان کتاب جدیدی که در حال نوشتن آن است، به طور همزمان با اتفاقات دنیای واقعی مطابقت دارد...
گروهی از دوستان برای یافتن کلبهای گمشده به کوهستانهای اسکاتلند سفر میکنند. اما هنگامی که از تمدن دور میشوند، اتفاقی غیرمنتظره رخ میدهد و تصمیم اشتباهی که میگیرند، باعث سوءظن، خیانت و قتل میشود....
مایا و جیمی زوجی هستند که از کابوس شهری خود به آرامش روستایی ایرلند پناه می برند. اما اجنه بدخواه و قاتل در جنگلهای باستانی و باغ جدیدشان کمین کردهاند...
در سال 1963، پاتریشیا ویر هجده ساله ربوده شد و به طرز وحشیانه ای مورد تجاوز قرار گرفت. تریش عهد می بندد انتقام خود را از فرد متجاوز بگیرد. اما سیستم حقوقی آمریکا او را شوکه می کند...
جوی، منشی یک شرکت بزرگ چند ملیتی، به خرید آنلاین اعتیاد دارد، رمانهای ماجراجویی میخواند و برنامههای سفر و ماجراجویی تماشا میکند. او در آرزوی زندگی پرماجرا است...
در دهه ۱۹۷۰، زنان غواصی به نام «هانئیئو» در روستای کوچک گچون زندگی میکردند. آنها برای امرار معاش، زیر آب به جمعآوری آبزیان میپرداختند. اما با ساخت چند کارخانه در نزدیکی ساحل، منابع آبزیان کاهش یافت و هانئیئوها با مشکلاتی در زمینه امرار معاش خود روبرو شدند. آنها مجبور شدند به تجارت قاچاق در آب روی بیاورند. اما تجارت قاچاق در روستای آنها آنقدر بزرگ شد که کنترل آن از دست رفت و این روستای آرام به تدریج از هم پاشید...
لولا جیمز برای رهایی برادر کوچکش آرلو از محیطی ناسالم، تلاش میکند تا پول کافی جمعآوری کند. آرلو امید او را زنده نگه میدارد تا اینکه شبی غمانگیز، دنیای لولا را زیر و رو میکند. از آن پس، زندگی او برای همیشه دگرگون میشود...