این فیلم یک داستان ماوراءالطبیعه است که در سال ۱۷۸۰ در روزنالیس، شهرستان کوئینز (کوئینز کانتی) اتفاق میافتد، جایی که لیدیا، یک نوجوان، باید برای نجات خواهر کوچکتر بیمارش، تربیت کوئیکر خود را به چالش بکشد.
گروهی متشکل از پنج دوست برای گذراندن آخر هفته به مکانی دورافتاده میروند. در طول اقامتشان در آنجا، از آنها خواسته میشود که تمام فناوریهای خود را برای مدت اقامت کنار بگذارند. یکی از دوستان با این الزام دست و پنجه نرم میکند، تسلیم میشود و سعی میکند بقیهی زمان را به خوبی بگذراند.
در پی یک حمله وحشیانه، سارا متیس نوع جدیدی از درمان با اندروید به نام رپتوس را سفارش میدهد و با غافلگیریهای پیچیده، راهی برای بهبودی را آشکار میکند.
یک مرد بیوه ثروتمند، دختری از یک شهر کوچک را برای زندگی در مهمانخانهاش استخدام میکند و وانمود میکند که یک شاهزاده خانم کارتونی معروف است تا دختر کوچکش را از افسردگی عمیقی که پس از مرگ مادرش گریبانگیرش شده است، بیرون بیاورد.
دو دوست قدیمی - یک متخصص محتاط ارزهای دیجیتال و یک کارآگاه بازنشستهی آزاداندیش - برای مقابله با یک سندیکای جرایم سایبری که شهر و خانوادهشان را تهدید میکند، تبدیل به گروهی خودسر میشوند.
"موندِین" یک سایبورگ است که سعی دارد خود را به عنوان یک انسان جا بزند، تا اینکه سازندهاش با ایدههای جدید برمیگردد و او را مجبور میکند که هویت واقعی خود را فاش کند.
وقتی یک نویسنده موفق متوجه میشود که دوست پسرش با دوست سابق دانشگاهش نامزد کرده است، این دو زن دوباره با هم ارتباط برقرار میکنند و با بهترین دوست نویسنده همکاری میکنند و یک خیانت دردناک را به سفری غیرمنتظره از دوستی و بهبودی تبدیل میکنند.
وقتی مایا وانمود میکند که یک غریبهی بیهوش دوست پسرش است، درگیر برنامههای کریسمس خانوادهی او میشود و در عین حال به پزشک او - که اتفاقاً دوست پسر سابقش است - علاقه پیدا میکند.
یک جستجوگر لوکیشنهای خسته، جادوی کریسمس را در میستلتو، شهری زیبا در کوهستان بلو ریج، کشف میکند، جایی که زندگیاش در یک مسافرخانه تاریخی به یک عاشقانه واقعی برای تعطیلات تبدیل میشود.
آرس، یک برنامهٔ هوش مصنوعی فوق پیشرفته، برای انجام یک مأموریت خطرناک از دنیای دیجیتال به دنیای واقعی فرستاده میشود. این اتفاق، اولین تماس انسان با هوش مصنوعی است.
یک جنگجوی افسانهای از زندگی ساده و فروتنانهاش ظهور میکند تا نیروهای قدرتمندی را که سرزمینش را تهدید میکنند، به چالش بکشد، در حالی که پیشگوییهای باستانی و پیوندهای خانوادگی، سفر او را شکل میدهند.
فیلیز، تنها دختر یک خانواده ثروتمند، قرار است ازدواج کند و نوه داشته باشد. فیلیز که حاضر به ازدواج نیست، به مرت که برای کار درخواست داده، پیشنهاد ازدواج دروغین میدهد. مرت قبول میکند و این نمایش ادامه پیدا میکند.
هالی اسلون، بازیگر جوان و جاهطلب، موافقت میکند به دوست پسرش ریچارد متزگر در کلاهبرداری از ماریا مککی، ستاره هالیوود، کمک کند، اما این دو زن در عوض دوستی غیرمنتظرهای را آغاز میکنند. به زودی هالی باید تصمیم بگیرد که وفاداری واقعی او به کجا بستگی دارد.
یک زن جوان پس از به ارث بردن خانه قدیمی زمستانی پدربزرگ مرحومش، یک هفته قبل از کریسمس، متوجه میشود که پدربزرگش ممکن است یک بلیط بختآزمایی برنده را در جایی از خانه پنهان کرده باشد.
زنی که در لکنو (شهری کوچک در هند) زندگی میکند. او تمام عمرش را برای حمایت از خانوادهاش کار کرده است، با این حال هویت او هنوز مجرد است زیرا ازدواج نکرده و ساکن نشده است.
زندگی آرام ریتا در پوندیچری زمانی که خانوادهاش درگیر خشونتهای گروهی میشوند، از هم میپاشد. او باید با هوش و شجاعت خود از آنها در برابر جنایتکاران خطرناک محافظت کند.