«دون ويتو کورلئونه» (براندو) يکي از رؤساي پرقدرت مافياست که به خاطر کمک هايش به مهاجران ايتاليايي در نيويورک به «پدرخوانده» معروف است. پس از مرگ «دون ويتو»، جاي او را پسر کوچک خانواده، «مايکل» (پاچينو)، مي گيرد که پيش از اين علاقه اي به فعاليت هاي غيرقانوني خانواده اش نداشته است. «مايکل» خيلي زود با يک سري قتل و کشتار و پس از تصفيه ي خرده حساب هاي قديمي، پدرخوانده ي جديد مي شود...
داستان واقعی مقطعی از زندگی اسکار شیندلر (لیام نیسون)، سرمایه دار آلمانی در خلال جنگ جهانی دوم است. اسکار شیندلر در ابتدا با استفاده از شرایطی که جنگ فراهم آورده بود، یهودیان را به عنوان کارگر برای کارخانه اش انتخاب میکند تا پول کمتری برای استخدام کارگر داده باشد و درآمد بیشتری بدست آورد. او نیز مانند سران حزب نازی فردی فرصت طلب و اهل عیش و نوش است. او به طور پیوسته در تلاش است تا با سران نازی ارتباط برقرار کند تا در این شرایط بیشترین نفع را ببرد...
اواخر قرن سیزدهم. «ادوارد اول» (مک گوهان)، شاه انگلستان نسبت به سرزمین اسکاتلند ادعای مالکیت دارد. «ویلیام والاس» (گیبسن) که نسبت به زادگاهش تعصب نشان می دهد، پس از این که سربازان انگلیسی همسر تازه عروسش را به قتل می رسانند، برای خون خواهی و نیز آزادی اسکاتلند به مبارزه برمی خیزد...
زمانی که یک کرمچاله (که از نظر تئوری میتوان از طریق آنها در زمان سفر کرد) کشف میشود، دانشمندان در صدد این بر میآیند که با سفر از طریق آن از محدودیتهای سفر انسان در فضا رهایی یابند. در میان مسافران، کوپر (مککانهی) مهندسی است که باید میان دو فرزندش و سفر برای نجات بشریت یکی را برگزیند…
بیل کاتینگ قصاب سر دسته آمریکایی ها، حریف ایرلندی خود کشیش والن را که سردسته گروهی ایرلندی به نام خرگوش های مرده است میکشد و آمریکایی ها پیروز میشوند. بعد از گذشت شانزده سال پسر کشیش، آمستردام به نیویورک باز میگردد تا از بیل به خاطر مرگ پدرش انتقام بگیرد...
جنگ در آبخازیا ۱۹۹۰. یک مرد استونیایی ایوو تا به پشت سر ماند به برداشت محصولات کشاورزی خود را از نارنگی. در یک درگیری خونین در خود را درب، یک مرد زخمی شده است را پشت سر گذاشت، و ایوو مجبور است او را شوید…
در جنگ جهانی دوم خانواده ی سِیتا و خواهر سه سالهاش ستسوکو در کوبه ساکن هستند. پدر افسر نیروی دریایی است و مادر ناراحتی قلبی دارد. در یکی از بمبارانها، مادر پیش از بچه ها به پناهگاه می رسد و طی بمباران پناهگاه، بشدت میسوزد و می میرد. حالا، نگهداری ستسوکو به عهده ی سیتا است. آنها نزد یکی از اقوام دور خود میروند، ولی زن خانه ، پس از مدتی با سنگدلی با آنها رفتار میکند و دو بچه تصمیم میگیرند…
بعد از ۴۰۰ سال از جنگ بین Shinobi ها و قبیله ی Tsubagakure Iga شاه Hattori تصمیم می گیرد که آتش بس کند و در صلح و آرامش زندگی کند. هر دو قبیله برای مدتها در جنگل ها و کوها بدون نینجا های آموزش دیده پنهان شده بودند تا اینکه شاه برای حفظ صلح و آرامش دستور می دهد که قبیله ها رو نابود کند و …
کره جنوبی، سال ۱۹۸۶. برای دومین بار جسد یک زن، با دست و پای بسته، و در حالی که مورد تجاوز قرار گرفته پیدا می شود. دو کارآگاه پلیس محلی خشن و خیره سر مامور رسیدگی به این پرونده شده و بدون هیچ ترفند خاصی، تنها با شکنجه و بازجویی مظنونین در کارشان جلو می روند. تا اینکه یک کارآگاه حرفه ای از سئول می آید تا به آن دو در تحقیقات کمک کند. بعد از پیدا شدن سومین جسد زن، آنها سرنخ هایی از این قاتل سریالی بدست می آورند...
داستان این پس از پخش شدن گازی سرما ساز در سطح کره زمین می باشد که با یخ بندان زمین تقریبا تمام زندگی های جاندارن کره ی زمین را نابود کرده است و حالا نجات یافتگان در قطاری بنام Snowpiercer درحال سفر می باشند که آن نیز طبقه بندی شده است . در این فیلم مشاهده می کنیم که افراد ساکن در طبقه پایین قطار تصمیم می گیرند تا در مقابل افراد پولدار و مرفح طبقه ی دیگر قطار شورش کنند و ...
"میجا" دختر جوانیست که همه چیزش را به خطر انداخته و یک تنه جلوی یک شرکت قدرتمندِ چند ملیتی ایستادگی میکند تا نگذارد آنها بهترین دوستش "اوکجا"، که یک جانور عظیم الجثه می باشد را از چنگش درآورند...
غریبه ای وارد یک روستای کوچک می شود و مدت کوتاهی پس از آن یک بیماری مرموز در تمام منطقه شیوع پیدا میکند. یک پلیس وارد این ماجرا می شود که مجبور است برای نجات جان دخترش، این معمای پیچیده را حل کند...
جونگ هو یک کارآگاه کثیف است که دچار مشکل اقتصادی شده. چند تن از دخترهایی که به او پول بدهکار هستند ناپدید شده اند و او باید قبل از لو رفتنش خود را از این مخمصه نجات دهد …
بعد از اینکه دختر و دوست دوور کلر گم میشوند، پلیس وارد ماجرا شده اما او شخصا سعی در پیدا کردن او دارد. اما چقدر این پدر ناامید میتواند در حفاظت از خانواده اش موفق باشد؟
تائه شیک یک مغازه امانت فروشی را اداره میکند و آدم مرموز و گوشه گیر با گذشته مبهم است و تنها دوست و رابطه ی او با دنیای بیرون دختر همسایه او سوءمی است که مادرش مشکل اعتیاد دارد و برای یک گروه قاچاقچی مواد مخدر کار میکند اما وقتی مادر سوء می مقداری جنس از این گروه می دزد و به صورت جاسازی شده بدون اطلاع تائه شیک در مغازه امانت فروشی میگذارد اوضاع بهم میریزد و بعد از لو رفتن قضیه این گروه سوء می و مادرش را گروگان میگیرند و تائه شیک مجبور میشود برای نجات سوء می وارد بازی بسیار خطرناکی شود که دست بر قضا خود در آن استاد است...
میتسوها میامیزو دانشآموز دبیرستانی در ژاپن که از زندگی در روستا خسته شده، آرزو دارد در زندگی بعدی خود تبدیل به پسری خوشسیما در توکیو شود. تاکی تاچیبانا نیز یک پسر نوجوان دبیرستانی اهل توکیو است. زمانی که یک ستاره دنبالهدار به زمین نزدیک می شود، آرزوها و زندگی آنها دستخوش تغییر می گردد و در یکی از روزها تاکی و میتسوها متوجه میشوند که بدنشان با یکدیگر تعویض شده است و ...
داستان در مورد پسری به نام "Takao" هست که مدرسه را نادیده گرفته و می خواهد یک کفاش بشود؛ او در یک باغ ژاپنی، طراحی کفش می کند و روزی دختری به نام "Yukino" را ملاقات می کند و کم کم این ملاقات ها زیاد می شود اما تنها در روزهای بارانی این اتفاق می افتد...
این فیلم داستان رانندهی جوانی است که برای سارقین مسلحِ بانکهای مختلف کار میکند. بعد از شروع کار اجباری با یک قاتل و جنایتکار، خودش را در سرقتی محکوم به شکست می یابد...
در جنگ برای سیاره میمونها، سزار و ارتش میمونها وارد یک درگیری تحمیلی و مرگبار با ارتش انسانها به رهبری کولونلی بیرحم میشوند. به دنبال تلفات غیر قابل تصور ارتش میمونها، سزار در کشاکشی نزدیک با غریزه تاریک خود، جهت گرفتن انتقام گونه میمونها آماده میشود. قضای روزگار در نهایت سزار و کولونل را در نبردی حماسی برای آینده هر یک از گونهها و تعیین سرنوشت این سیاره رو در روی یکدیگر قرار خواهد داد...
در روستای کوچکی در کوهستانهای کشور مراکش یک مزرعه دار به اسم عبدالله برای از بین بردن گرگها و شغالهایی که به گله گوسفندان او حمله می کنند یک تفنگ خریداری می کند . یکی از پسران او برای امتحان کردن برد تفنگ ، از راه دور به سمت اتوبوس جهانگردان که از جاده مقابل روستایشان در حال عبور است شلیک می کند . در اتوبوس دو زن و شوهر ...
سال ۱۹۵۰، کره جنوبی. یک کفاش ساده بنام «جین تائه» بهمراه برادر کوچکترش که یک دانشجو است، در یک خانواده فقیر اما شاد با مادرشان زندگی می کنند. زمانی که بین دو کره جنگ آغاز میشود، این دو برادر به اجبار به ارتش می پیوندند و به منطقه جنگی اعزام می شوند...
نابرابری، بی عدالتی و درخواستهای دنیا ما برای خیلیها استرس و افسردگی به همراه دارد. در این میان برخی از آنها دست به کارهای عجیبی می زنند. فیلم داستان این انسانهاست. انسانهایی که در برابر رویایی با حقیقت آسیب پذیر بوده و ناگهان دست به کارهایی غیر قابل پیشبینی می زنند...
دهه 1930، کُره. در دورهی اشغال ژاپن، دختری بعنوان دستیار برای یک زن ثروتمند ژاپنی که زندگی منزوی ای را در کاخی بزرگ میگذراند، استخدام می شود. اما او بصورت مخفیانه درگیر توطئه ای علیه آن زن ژاپنی شده و...
این فیلم داستان واقعی مدیر یک تیم ورزشی به نام «بیلی بین» (برد پیت) را روایت می کند. بیلی بین کسی بود که موفق شد با بودجه ای اندک و تنها با استفاده از قوانین غیرعرفی بازی بیسبال، رقیبان بزرگ و ثروتمند خود را شکست دهد...
فیلم داستان یک مامور پلیس را روایت میکند که قصد دارد به کمک یک مرد محلی متخصص در پیدا کردن رد افراد ، پروندهی یک قتل که در سرزمینهای بومی سرخپوستان اتفاق افتاده است را به سرانجام برساند...
باكستر « ( لمون )، كارمند دون پايه ى يك شركت بزرگ بيمه در نيويورك است. او آرام آرام، در مى يابد كه اگر كليد آپارتمانش را در اختيار بعضى از رؤسا، براى رابطه هاى مخفى با محبوبه هاى شان بگذارد در كارش ترقى خواهد كرد. تا اين كه خودش به طعمه ى رئيس بزرگ دل مى بازد.
فیلم در پاریس دهه ۱۹۳۰ روی میدهد و درباره هوگو کاباره یک پسر بچه یتیم است که در ایستگاه قطار مونپارناس در پاریس زندگی میکند. برخورد تصادفی هوگو با ژرژ ملییس از پیشگامان سینمای صامت به دوستی با دخترخوانده او، ایزابل و ماجراهایی اسرارآمیز مربوط به پدرش و یک آدمماشینی میانجامد…
چین، سال ۸۵۹ میلادی. دو فرمانده نظامی، «لیو» (اندی) و «جین» (کانشیرو)، مأموریت یافته اند تا رهبر یک گروه ضد دولتی معروف به «خنجرهای پرنده» را دستگیر کنند. با گزارش یک خبرچین سرو کار این دو به گیشاخانه ای می افتد که در آن یکی از مظنونان، یعنی رقاصه ای نابینا به نام «مئی» (زی یی) مشغول کار است و …
داستان حول محاصرهی صدها هزار سرباز بریتانیا، بلژیک، فرانسه و کانادا توسط ارتش آلمان میباشد. این نیروها در ساحل به دام افتادهاند و در حالی که پشت به دریا کردهاند و نیروهای دشمن هر لحظه نزدیکتر میشوند، مرگ خود را حتمی میبینند...
خانواده ي سلطنتي چين دستخوش آشوب است. امپراتور (يون- فات) در حال مسموم کردن تدريجي همسرش (لي) با اضافه کردن زهر به داروي او است. ملکه با ناپسري اش، «شاهزاده وان» (يه) سر و سري دارد و او نيز به نوبه ي خود با «چان» (لي مان)، دختر پزشک قصر. «شاهزاده جاي» (جي چو) از نبردي طولاني با مغول ها بازگشته است و پسر کوچک تر، «شاهزاده يو» (جونجي) نيز از اين که همه ي توجه به برادرانش معطوف شده، در آتش حسادت مي سوزد...
یک شکارچی بنام «لولین ماس» (جاش برولین) روزی بطور اتفاقی با اجساد گروهی از تبهکاران، که بخاطر بهم خوردن معامله مواد مخدر یکدیگر را کشته اند روبرو می شود. او این ماجرا را به پلیس خبر می دهد، اما قبل از آن دو میلیون دلار پول نقد را از صحنه جرم برای خودش بر می دارد. از این رو قاتلی روانی بنام «آنتون چیگور» (خاویر باردم)، برای بدست آوردن پول، رد او را گرفته و به تعقیب او می پردازد...
لو و فنگ زوجی عاشق و وفادار اند که وقتی لو دستگیر می شود و به عنوان زندانی سیاسی در طول انقلاب فرهنگی به اردوگاه کار اجباری فرستاده می شود، آنها ناچار به جدایی می شوند. او سرانجام برای پیدا کردن معشوقش به خانه باز میگردد درحالی که همسرش او را به خاطر نمی آورد…
یک مرد غربی در سال ۱۹۳۷ در زمان تجاوز ژاپن به چین به یک کلیسا پناه می برد او یک کشیش است و گروهی از زنها در آنجا هستند و او از این به بعد سعی می کند از زنها محافظت کند...
«جف کاستلو» ( آلن دلون )، آدم کش حرفه اي و تنهايي است که روزي در حين انجام قراردادي، زن پيانيستي ( کتی رزيه ) او را مي بيند. قانون آدم کش ها حکم مي کند که شاهد را نيز بکشند، اما...
دو دختربچه به همراه پدرشان به خانه ای در دهکده نقل مکان می کنند تا به مادر بیمارشان نزدیک تر باشند. آن ها در جنگل های نزدیک دهکده موجوداتی سحر آمیز بنام «تو تو رو» را پیدا می کنند و خیلی زود با آن ها دوست می شوند...
دختری جوان، “سوفی”، بعد از مرگ پدر توسط جادوگری نفرین شده و تبدیل به یک پیرزن می شود. او هم از ترس اینکه در هیبت یک پیرزن دیده شود، از شهر خارج شده و به قلعه ای، “قلعه متحرک هاول”، می رسد. این قلعه متعلق به جادوگریست که دختر های جوان را می دزدد و قلبشان را به تسخیر خود در می آورد. “سوفی”، به عنوان خدمتکار وارد قلعه شده و درصدد از بین بردن نفرین بر می آید …
دختری 10 ساله در نقل مکان خانوادهاش به حومه شهر، در دنیایی سرگردان می شود که توسط خدایان، جادوگرها، و هیولاها اداره میشود؛ جایی که انسانها به شکل حیوانات در می آیند...
در سفری برای یافتن درمانی برای نفرین تاتاریگامی (Tatarigami)، آشیتاکا (Ashitaka) خود را در میانه جنگ بین خدایان جنگل و تاتارا (Tatara) می بیند. در این ماجراجویی او با سان(San)، شاهزاده خانم مونونوکه نیز ملاقات می کند.
در طول آغاز سالهای رکود بزرگ، زندگی در دریای مدیترانه و سواحل اطراف آن بسیار دشوار شده بود. غارت و تاخت و تاز دزدان هوایی بسیار زیاد شده، بنابراین به وجود محافظان ماهر نیاز است. یک از بهترین محافظان یک خوک بنام «پورکو روسو» است که زمانی انسان و یک خلبان درجه یک در زمان جنگ جهانی اول بوده است او حالا به کسانیکه دچار تنگدستی شده اند بدون هیچ گونه چشمداشتی کمک میکند...
ریاضی دان برجسته ( راسل کرو ) از دانشگاه فارغ التحصیل شده و به سمت استادی برگزیده می شود. او توانایی خارق العاده ای در کشف رابطه بین اشکال و اعداد به هم ریخته دارد. ازدواج با آلیشیا ( جنیفر کونلی ) به زندگی او رنگ و لعابی دیگر می دهد تا اینکه ظاهرا ویلیام پارچر ( اد هریس ) مامور سیا به سراغش می رود و از او می خواهد با توجه به استعداد بی نظیرش در زمینه فعالیتهای رمز شکنی به سیا کمک کند اما …
مبنی بر داستانی واقعی و پر هیجان از زندگی "فرانک لوکاس" کسی که در تکه ای جدا افتاده در شمال کالیفرنیا بزگ شد ،جایی که نژاد پرستی به اوج خود می رسید ! وضعیت آن منطقه به حدی بد بود که پسر عمویش را که مثل خود او سیاه پوست بود فقط به خاطر دید زدن یک دختر سفید پوست به گلوله بستند !. فرانک لوکاس به مدارکی دست یافت که به موجب آن متوجه شد که یک پلیس فاسد از اداره ی پلیس اقدام به واردات مواد مخدر و هروئین به "هارلم" ، جایی در منهتن می کرد ! این اقدام او برای معتاد کردن سیاه پوستان و از بین بردن آنان بود ! لوکاس با کمک گروهی از دوستانش سعی در افشا کردن اعمالی که این پلیس فاسد بر ضد سیاه پوستان انجام می داد می کند . . . !؟
«دني وينيارد» (فورلانگ)، نوجواني سفيد پوست است که روزي با چند جوان سياه پوست درگير مي شود و موضوع را با «درک» (نورتن)، برادر بزرگ ترش که گرايشات تند نئونازي دارد، در ميان مي گذارد. «درک» بي مهابا سلاحش را بر مي دارد و به سراغ جوانان سياه پوست مي رود، آنان را مي کشد، و به زندان محکوم مي شود. اما در زندان، به دليل بدرفتاري زندانيان سفيد پوست با او، ديدگاهش نسبت به سياه پوستان عوض مي شود...
«رابرت لانگون» که متخصص رمزگشایی از نوشته ها و تصاویر عهد کهن است، متوجه خطری میشود که واتیکان و کل جهان را تهدید میکند. او پس از ناپدید شدن چند کاردینال، راهی شهر رم میشود تا با عوامل منفی فیلم که قصد نابودی زمین را دارند، مبارزه کند...