اطلاعیه
کاربرای عزیز
مشکل درگاه خرید برطرف شده. لطفا همین الان نسبت به خرید و رزرو شارژ اقدام کنید.
درگاه پایدار نیست و ممکنه مجددا از دور خارج بشه.
به همین منظور کد تخفیف ۲۰ درصدی tabestoon رو برای شما در نظر گرفتیم.
ما تمام تلاشمونو میکنیم که به زودی درگاه به کلی جایگزین شود.
لینک مستقیم به خرید با کد تخفیف
مدیریت نایت مووی
این داستان درباره یک کارمند فناوری اطلاعات به نام دنچای است که با همکارانش خوب کنار نمی آید. او عاشق یکی از همکارهایش می شود که فکر می کرد با دیگران به نام نویی متفاوت است، ظاهراً آن شخص با رئیسش قبلاً ازدواج کرده است و...
یوما، دختری مبتلا به فلج مغزی، در ژاپن زندگی میکند. او آرزوی مانگاکا شدن را در سر دارد، اما تعهدات خانوادگی مانع از رسیدن او به این هدف میشود. یوما برای رهایی و استقلال خود تلاش میکند.
دختری دفترچه ای را پیدا می کند که پدرش پشت سر گذاشته است، اما متوجه می شود که زن دیگری در زندگی او وجود دارد که از آن چیزی نمی دانست. او تصمیم می گیرد تا این زن را پیدا کند و دلیلی که پدرش هرگز با زنی که او باید دوستش می داشت پیدا نکرد.
داستان دربارهی عشق بین آنجلا و تنِیل است. آنجلا سالها از عشق تنِیل بیخبر است، اما در نهایت متوجه احساسات او میشود و متوجه میشود که این احساسات دوطرفه هستند.
در دهه 90 میلادی در پکن با ورود سرویسهای خانگی به بازار پکن، یک پیشگوی سابق به همراه پسر جوانش تصمیم میگیرند که شرکت خودشان را برای تولید فیلمهای قاچاق راهاندازی کنند...
آنتونیو، یک کشیش مبلغ در سفر، بی گناه به نظر می رسد - تا زمانی که صلیب خود (حاوی گنج پنهان) را به عنوان یک سلاح در هنگام سرقت قطار به کار می گیرد. او در قطار با مردی به نام دراگون دوست می شود که به او کمک می کند با راهزنانی که صلیب می خواهند بجنگد...
در دنیای پساآخرالزمانی، بشریت در حال نابودی است. هیولاها، زامبیها و ماشینهای جنگی باستانی، آخرین بازماندگان را تهدید میکنند. تنها راه نجات، مبارزه با این تهدیدات است....
پنج دوست برای یک شام دور هم جمع می شوند. داستان زمانی رخ می دهد که آنها تمام شب را صرف کشف رازهای تاریک عمیق یکدیگر می کنند. روابط از هم گسسته، خلق و خوی شعله ور شده است...
از زمانی که مادرشان فوت کرد، سه خواهر و برادر معروف به تیگا دارا توسط پدرشان به شرق فلورس، به یک شهر کوچک ساحلی برده شدند. آنها یک بوتیک هتل زیبا ساختند و به رویای مادرشان ادامه دادند...
دیگو، یک سرایدار روستایی، به دختر ۱۴ سالهاش مایا نشان میدهد که چگونه با تفنگ شلیک کند تا خودکفایی بیاموزد. او در نهایت یک عقاب فیلیپینی در معرض خطر انقراض را می کشد و عواقب غیرقابل پیش بینی و ترسناکی را به زندگی آرام آنها روی می آورد...