در دنیایی که انسانها و حیوانات انساننما در کنار هم زندگی میکنند، گروهی از حیوانات جنایتکار به نامهای آقای گرگ، آقای پیرانا، آقای مار، آقای کوسه و خانم رتیل برای جلوگیری از گذراندن دوران زندان، توافقی را انجام دادهاند. هنگامی که با آقای گرگ شروع به لذت بردن از این سبک زندگی جدید میکنند، یک شرور جدید ظهور میکند...
پانزده سال پیش، موجودات شیطانی از عالم اموات، به قصد نابودی بشر، زمین را گرفتار کردند. جنگجویان بشریت که بازماندگان هولوکاست جهنمی آن روز هستند، باید دوباره با نیروهای تاریکی مبارزه کنند...
جیمز و 3 تا از بهترین دوستان تمام عمرش راهی سفری به منطقه ساحلی خیره کنندهی خلیج بارافوندل واقع در غرب ویلز می شوند. سفری که همراه با دوستی، ماجرای های خنده دار، عشق و... می باشد...
1 مرتبه نامزدی جایزه .BAFTA Film Award. همچنین 18 جایزه و نامزد دریافت 27 جایزه دیگر.
داستان در مورد گروهی از کشیش ها است که مورد تهدید تروریست های بنیادگرا قرار گرفته اند. آن ها به همراه جمعیتی از افراد فقیر در مکانی پناه گرفته اند. اکنون باید تصمیم بگیرند که آنجا را ترک کنند یا همراه مردم باقی بمانند و …
جهنم نام یک زندان می باشد که افرادی که کارهای شیطانی زیادی در این دنیا انجام داده اند به این مکان فرستاده می شوند . یک روز زندانیان این زندان مخوف با کمک هم از این زندان فرار می کنند و وارد دنیای واقعی می شوند ، دنیایی که ایچیگو و دوستانش در آن زندگی می کنند . پس از اینکه زندانیان پا به محل زندگی ایچیگو و دوستانش می گذارند آنها تصمیم می گیرند که با این موجودات شیطانی به نبرد بروند اما آنها درمی یابند که توان مقابله با این زندانیان قدرتمند را ندارند ، در ادامه فردی مرموز پا به این دنیا می گذارد و به کمک ایچیگو و دوستانش می رود .
وقتی "لکس لوتر" به عنوان رئیس جمهور ایالات متحده انتخاب می شود از تهدیدی که توسط شهاب سنگی کریپتونی به وجود آمده استفاده می کند تا برای "سوپرمن" تله بگذارد...
برنده 2 جایزه اسکار. همچنین 36 جایزه و نامزد دریافت 29 جایزه دیگر.
بد بلیک مرد ۵۷ ساله الکلی و خواننده ای دوره گرد است. او ازدواج های ناموفقی در گذشته داشته و در حال حاضر تنهاست و غالبا در حال مسافرت با ماشین کهنه خود است. در یکی از روزها با زنی خبرنگار به نام جین که طلاق گرفته و یک پسر چهار ساله دارد آشنا میشود. جین قصد دارد شخصیتی که پشت نقاب خوانندگی بد قرار دارد را کشف کند...
داستان این فیلم در مورد شخصیت آدام است، آدام فردی است خوش تیپ ، مهربان و جوان که متاسفانه از یک بیماری لاعلاج رنج می برد ، با این حال او نا خواسته به دختری به نام بث که در همسایگی آنهاست علاقه مند می شود. بث انسانی خوش فکر ، نویسنده و زیباست که قبلا یک رابطه شکست خورده و آسیب دیده را با جوانی مانند آدام تجربه کرده است...
واشينگتن د.ک. خبرنگاري به نام «ريچل آرمسترانگ» (بکينسيل) باعث افشاي هويت يکي از مأموران سيا (فارميگا) مي شود. اما او با پشتيباني سردبيرش (بست) از اعلام نام منبع خود امتناع مي کند و همين خشم داديار ويژه ي فدرال (ديلن) را برمي انگيزد. خيلي زود نيز «ريچل» به زندان فرستاده مي شود تا بهاي کاري را که مي کند دريابد.