اطلاعیه
کاربر عزیز
آدرس جدید کانال تلگرام ما: @nightmovie_c
میباشد. لطفا به منظور اطلاع از آخرین اخبار و جدیدترین فیلمها و سریالها به آن منتقل شوید.
همچنین از این به بعد آدرسهای اختصاصی در صورت فیلتر شدن، در بات تلگرامی ما به شما به صورت شخصی ارسال میشود. لطفا از طریق
از طریق این لینک، اکانت خود را به تلگرام متصل کنید.
به منظور رفاه حال شما، کد تخفیف پاییزی
paeez
به مدت چند روز فعال شده است. لطفا نستب به خرید اقدام کنید.
مدیریت نایت مووی
سياره اي مورد هجوم گروه اسرار آميزي از موجودات قرار ميگيرد که تمام حيات روي زمين را مبتلا و نابود ميکند.تنها تصميم يک زن براي يافتن راهي براي درمان است که از نابودي تدريجي دنيا جلوگيري خواهد کرد.اما کساني از تشکيلات داخلي هم هستند که بي صبرانه منتظر نتيجه هستند و براي پيروزي در اين جنگ هر کاري ميکنند....
داستان در آینده و در شهر متروسیتی اتفاق می افتد. یک دانشمند به نام تنما ربات جوان با قدرت های باورنکردنی را خلق می کند. پسری به نام آسترو که بسیار شبیه انسان است و با ارتباط با اطرافیانش در حال یادگیری احساسات و عواطف است تا اینکه خطری بزرگ توسط شر و دوستان او را مورد تهدید قرار می دهد و اکنون آسترو باید با تمام نیرویش شهر را نجات دهد...
گروهی از تبهکاران خبره و تا دندان مسلح که توسط فردی به اسم «نام» رهبری می شوند، وارد شهر می شوند و دست به سرقتی بزرگ می زنند. نیروی پلیس از متوقف ساختن آن ها عاجز است و …
«جی» و «باب» پی میبرند کتاب مصوری که دوستشان قبلا با الهام گرفتن از زندگی آن دو منتشر کرده، قرار است به زودی تبدیل به فیلم شده و روی پرده سینما برود. آن ها تصمیم می گیرند سازندگان فیلم را پیدا کرده و کارشان را متوقف کنند...
«تری» یک دلال ماشین است که زندگی آرامی دارد. او همیشه از گذشته اش در حال فرار بوده و از کلاهبرداری های عمده دوری می جوید. اما در ادامه یک مدل زیبا به اسم «مارتین» که در گذشته همسایه آنها بوده بسراغش می آید و به او پیشنهاد می دهد که رهبری عملیات سرقت از یک بانک در شهر لندن را به عهده بگیرد که در صورت موفق بودن، میلیون ها پوند پول نقد و جواهرات عاید آنها می شود...
سیتارت (جان آبراهام) فروشنده کتاب در لندن، پسری مهربان و محجوب به طور اتفاقی با گروهی هندی که با صورت ارتباط تلفنی شب ها مانع از خودکشی مردم می شوند همکاری می کند. یک شب دختری به نام میشکا (پاخی) با او تماس می گیرد و…
فیلم داستان یک خانواده طبقه متوسط استرالیایی است که پسر بزرگشان «چارلی» به بیماری اوتیسم پیشرفته و غیرقابل کنترل دچار است. برادر کوچکتر چارلی به نام «تومامس» یک پسر پانزده ساله خجالتی است که عاشق برادرش است ولی برادر بیمارش مدام با اعمال ناجورش او را به زحمت میاندازد و باعث شرمندگی اش میشود. فیلم روایت کشمکش های درونی توماس و روابط عاطفی او با برادرش است…
فیلم برگرفته از داستانی واقعی است، ۷۱ دانش آموز که با صدها سرباز کره شمالی مقابل یک مدرسه راهنمایی در تاریخ ۲۵ ژوئن ۱۹۵۰ می جنگند. "کاپ جو" که قبلا به جرم قتل یک دانشجو محکوم شده بود، در حالی که در دوران محکومیتش به سر می برد داوطلبانه به عنوان یک سرباز به جنگ می رود و...
تراژدی اعتصاب دو برادر بی رحم که در طول مراسم عروسی خود ، عروس را میربایند . صدمه دیده و عصبانی ، اچ.اچ شروع به گشتن برای پیدا کردن عشق از دست رفته اش میکند و نیز انتقام خود را بگیرد.
برنده 1 جایزه اسکار. همچنین 21 جایزه و نامزد دریافت 7 جایزه دیگر.
در اواخر قرن نوزدهم قایقی مهاجران سوئدی را به سمت جزیره ای در دانمارک می برد. "لس" و پسرش"پله" برای یافتن کار به دانمارک می روند. آنها کاری در مزرعه پیدا می کنند اما در بدترین شرایط رفاهی قرار دارند. اما هیچکدام از آنها حاضر نیستند دست از رویای خود مبنی بر بدست آوردن یک زندگی خوب دست بکشند...
2 مرتبه نامزدی جایزه .اسکار. همچنین 11 جایزه و نامزد دریافت 12 جایزه دیگر.
پسر بچه ي دوازده ساله اي به نام «جاش باسکين» (ماسکو)، در يک کارناوال از ماشين آرزو مي خواهد که بزرگ شود. پس از شبي توفاني، «جاش» بيدار مي شود و خود را يک مرد سي و پنج ساله (هنکس) مي يابد...
3 مرتبه نامزدی جایزه .اسکار. همچنین 1 جایزه و نامزد دریافت 5 جایزه دیگر.
«استيون» (راسل) و «برايان مکافري» (بالدوين)، پسران يک آتش نشان شيکاگويي هستند که هنگام انجام وظيفه جانش را از دست داده است. «استيون» معتقد است «برايان» نمي داند که براي ماندن در اين حرفه، چه زحمت ها بايد کشيد و چه جان فشاني ها بايدکرد. «برايان» را به بخشي «بي خطر» انتقال مي دهند و مأمور مي شود به مأمور تحقيق اداره، «دانلد ريمگيل» (دنيرو) که سعي دارد از چند و چون يک سلسله آتش سوزي سر در بياورد، کمک کند...
"جولیت" هنگامی که در قاهره منتظر همسرش است،در رابطه ای عاشقانه با دوست او "طارق" که پلیسی بازنشسته است گرفتار می شود.در حالیکه "طارق" او را در شهر همراهی می کند،آن دو وارد رابطه ای مخفیانه می شوند که هر دو آنها را به دردسر می اندازد و …