آنه، یک وکیل برجسته، با همسرش پیِره و دو دخترشان زندگی میکند. آن به تدریج درگیر رابطهای پرشور با تئو، پسر پیره از ازدواج قبلیاش میشود، که حرفه و زندگی خانوادگیاش را به خطر میاندازد...
کیکو میشیما، دختری که از سوی خانوادهاش مورد سوءاستفاده قرار گرفته بود، برای رهایی از این شرایط به شهر دیگری نقل مکان میکند. در آنجا با پسری آشنا میشود که او نیز تجربه مشابهی داشته است. این دو، با وجود تفاوتهایشان، یک نقطه مشترک دردناک دارند: گذشتهای پر از آزار و اذیت.
دختر جوانی توسط یک قاتل زنجیره ای ربوده می شود. قاتل زنجیره ای از دریچه های فاضلاب برای ربودن و کشتن قربانیان خود استفاده می کند. خواهر بزرگتر دختر تلاش می کند تا او را قبل از اینکه خیلی دیر شود، نجات دهد.
یک نویسنده دائم الخمر و ناموفق یک کمیک بوک درباره زندگی سابق خودش بعنوان یک آدمکش می نویسد و بعد از دیدن یک پست آنلاین متوجه میشود تو دردسر افتاده و ...
برنده 54 جایزه همچنین نامزد دریافت 131 جایزه دیگر.
یک زوج معمار مجارستانی پس از جنگ جهانی دوم به آمریکا مهاجرت میکنند تا زندگی جدیدی را آغاز کنند. اما یک مشتری مرموز و ثروتمند، زندگی آنها را به کلی دگرگون میکند.
دختری که به تازگی به شهر کوچکی نقل مکان کرده، متوجه میشود که این شهر توسط ارواح تسخیر شده است. او برای نجات جان کودکان شهر، با روحی شرور به مبارزه میپردازد.
اترو، زن 48 ساله مجردی که در روستایی در جورجیا زندگی میکند، عاشق کیک و آزادی است. او خواهان شوهر نیست و این موضوع باعث شایعاتی در روستا شده است. اترو به طور غیر منتظره عاشق مردی میشود و باید بین عشق و استقلال یکی را انتخاب کند.
یک پروژه ی کلاسی در دانشگاه با موضوع پیدایش و نابودی افسانه های مدرن، به وحشت تبدیل می شود زمانی که سه جوان متوجه می شوند که افسانه های شهری پیرامون جاده ی معروف "باک اوت" ممکن است واقعی باشند.
داستان سرایی بدون عذرخواهی گریفین، بیش از 30 سال کار کمدی او را به تصویر می کشد. گریفین از طریق هوش سریع و لفاظی های آتشین خود، دیدگاه خود را در مورد تعدادی از موقعیت های خانوادگی شخصی و مسائل دنیای واقعی تغییر می دهد...
به عنوان آخرین آرزو، یک مادربزرگ به نام ایوی که اخیراً در بیمارستان بستری شده است، به دختر و نوهاش، سارا، فهرستی از دستاوردهای جشن را با هم قبل از کریسمس موظف میکند، به این امید که ماجراجویی این تجربه، رابطه آنها را ترمیم کند...
مانیکام راننده تاکسیی است که در گذشته خلافکار بوده است. او به پدرش قول داده است که از خلاف دوری کند و زندگی جدیدی را آغاز کند. او برای تحقق این قول، تلاش می کند تا گذشته خود را پنهان کند.
موسکا یک راننده تاکسی شیفت شب، بیوه و پدر دو دختر است. او بین شغل روزانه و خاطرات همسرش سعی می کند نقش پدری خود را مشخص کند. موسکا خواب و هوشیاری را با هم مخلوط می کند تا از دست دادن خود را تحمل کند...
دختر 21 سالهای پس از آزادی از زندان، با پچپچ همسایهها درباره خود و مشکلات خانوادگیاش مواجه میشود. او تصمیم میگیرد یک میلیون ین پول جمع کند، به مکانی که هیچکس او را نمیشناسد نقل مکان کند و این کار را بارها و بارها تکرار کند.