داستان فیلم درباره زنی به نام هواجا است که در شهر بوسان زندگی میکند و پس از فوت همسرش، سه دخترش را بزرگ کرده است. بازگشت یکی از دختران به خانه و کشف یک نامه قدیمی، باعث میشود رازهای پنهان گذشته خانواده آشکار شود.
داستان در تابستان سال ۱۹۹۱ و در یک منطقه روستایی در غرب ماساچوست رخ میدهد. لاسی، دختربچهای یازده ساله، روزهای خود را در خانه و در دنیای خیال میگذراند. اما با ورود سه مهمان جدید به زندگی آنها، آرامش خانه بر هم میخورد و همه توجهها به سمت مادرش، جانت، جلب میشود.
دهکده هنوز هم اسرار زیادی در خود پنهان کرده است. تکه به تکه از این اسرار فاش میشود، از جمله وحشتی که از ترسناکترین موجود، یعنی بادراووهی، نشأت میگیرد.
باند حرفهای دزدی به سرکردگی چانگ بوجون، در شبی که همه در تب و تاب جشن سال نو بودند، دست به سرقتی بزرگ به ارزش یک میلیارد یوان زدند. اما سرنوشت بازی دیگری برای آنها رقم زد؛ رو در روی باند دیگری قرار گرفتند و در این میان، دوست دختر سابق چانگ بوجون نیز به طور اتفاقی در این ماجرای پیچیده گرفتار شد.
فیلم روایتگر داستانی است در مورد یک کارگر ساختمانی که به طور غیرمنتظرهای در نمایش رومئو و ژولیت بازی میکند و اوضاع این نمایش، به طور شگفتانگیزی با زندگی او در هم میآمیزد و سرنوشت او را رقم میزند.
آغاز زندگی مشترک آدیماس و آدلیا با چالشهای متعددی همراه است. این زوج جوان در کنار فراز و نشیبهای زندگی، لحظات شاد و خندهداری را نیز تجربه میکنند که به پویایی زندگی آنها میافزاید.
"یاق" پس از بازگشت به شهر خود، با چالشی بزرگ روبرو میشود. خواهر کوچکترش به بیماری نادری مبتلا شده که رفتارهای عجیبی را در او به وجود آورده است. "یاق" تمام تلاش خود را میکند تا راهی برای درمان خواهرش پیدا کند و او را از این بیماری نجات دهد.
کیت، دختربچه ناشنوای ساکن روستایی با کرم شبتابهای فراوان، در دنیای خودش زندگی میکند. خانوادهاش فقیرند و مادرش میخواهد او زبان اشاره یاد بگیرد. روزی کیت با کرم شبتابی آشنا میشود که به نظر میرسد با او ارتباط برقرار میکند و این اتفاق زندگی کیت را تغییر میدهد.
آلن بایندر، بهترین مذاکرهکننده گروگان در مکزیک، باید برای نجات رئیسجمهور و معشوقهاش که توسط آدمربایان ربوده شدهاند، وارد عمل شود. آدمربایان تنها با او مذاکره میکنند.
نخستوزیری بیرحم و انتقامجو با ارادهای آهنین به اوج قدرت رسید. او که تشنهی قدرت بیش از پادشاهان بود، برای رسیدن به مطلوب خود از هیچ کوششی فروگذار نکرد.