«هنری اسپنسر» سعی دارد از سر و صداهای محیط صنعتی و کارخانه های اطرافش، دوست دختر همیشه خشمگین اش، و هیمنطور صدای جیغ فرزند عجیب و غریبش که به تازگی بدنیا آمده، جان سالم بدر ببرد...
1 مرتبه نامزدی جایزه .گلدن گلوب. همچنین 5 جایزه و نامزد دریافت 8 جایزه دیگر.
«میکی» (هارلسن) و «مالوری» (لوییس) زوج قاتلی هستند که آرام آرام تبدیل به شمایل های محبوب جوانان می شوند. «میکی» پس از دستگیری، هنگام مصاحبه با «وین گیل» (داونی جونیر)، خبرنگار جاه طلبی که در پی کسب شهرت است، در زندان، شورش به راه می اندازد و در شلوغی هم راه «مالوری» و «وین گیل» می گریزد...
برنده 1 جایزه اسکار. همچنین 2 جایزه و نامزد دریافت 10 جایزه دیگر.
«سرهنگ ویلیام لودلو» (هاپکینز) که از ارتش و جنگ و کشتار سرخ پوستان متنفر است، در املاک خود در مونتانا یک امپراتوری خانوادگی تشکیل داده و با سه پسرش، «آلفرد» (کویین)، «تریستان» (پیت) و «ساموئل» (تامس) زندگی می کند. با شروع جنگ جهانی اول، «ساموئل» در کانادا به ارتش می پیوندد. دو برادر دیگر نیز همین کار را می کنند. اما هر سه به یک اندازه خوش شانس نیستند تا به خانه بازگردند و …
دهه ی ۱۹۶۰، محله ی ایتالیایی نشین در منطقه ی برانکس نیویورک. پسر بچه ای به نام «کالوجرو» (کاپرا) هم راه با خانواده اش در همسایگی نوشگاهی زندگی می کند که پاتوق «سانی» (پالمینتری) و دارو دسته ی مافیایی اش است؛ همان جایی که «لورنزو» (دنیرو)، پدر «کالوجرو» هشدارش داده که آن طرف ها نپلکد…
تحلیل گر سابق سیا، «جک رایان» (فورد) که همراه همسر و دخترش برای تعطیلات به لندن رفته، در جریان یک درگیری خیابانی یکی از تروریست های ارتش آزادیبخش ایرلند را به قتل می رساند و پس از بازگشت به امریکا، هدف انتقام سازمان قرار می گیرد و …
2 مرتبه نامزدی جایزه .اسکار. همچنین 4 جایزه و نامزد دریافت 17 جایزه دیگر.
«سام بالدوین» پس از مرگ همسر جوانش با پسر هشت ساله اش «جونا» تنها می ماند. او برای آغاز یک زندگی نو از شیکاگو به سیاتل می رود. از سویی «آنی رید» یک روزنامه نگار ساکن بالتیمور، وقتی صدای «سام» را از رادیو می شنود، ندیده و نشناخته، به او علاقه مند می شود و به سیاتل می رود …..
برنده 3 جایزه اسکار. همچنین 21 جایزه و نامزد دریافت 20 جایزه دیگر.
رومانی، سال ۱۴۶۲٫ سلحشوری به نام «ولاد»، معروف به «دراکولا» (اولدمن) از نبرد با سپاهیان ترک باز می گردد و می فهمد که همسرش، «الیزابتا» (رایدر)، به تصور مرگ او خودکشی کرده است. «دراکولا» ایمانش را رها می کند و خون آشام می شود. لندن، ۱۸۹۷٫ «جاناتان هارکر» (ریوز) به ترانسیلوانی اعزام می شود تا معامله ی املاکی در انگلستان را با «کنت دراکولا» به پایان برساند…
لس آنجلس، سال 1948. کارآگاه خصوصی "جیک گیتز" می خواهد همسر موکلش "جیک برمن" را متهم به خیانت کند.اما در عوض صحنه سازی برای جمع آوری مدرک،"برمن" به معشوق او شلیک می کند."گیتز" وقتی متوجه می شود شخص مرده شریک "برمن" بوده و او سهمش را به ارث می برد شوکه می شود و ...
برنده 1 جایزه اسکار. همچنین 8 جایزه و نامزد دریافت 13 جایزه دیگر.
«لورتا وب» (اسپیسک) دختر سیزده ساله و نور چشم پدر معدنچی اش، به رغم مخالفت خانواده با «دولیتل لین» (جونز) که تازه از جنگ جهانی دوم بازگشته ازدواج می کند. شش سال بعد و با چهار بچه، «لورتا» زن خانه دار قابلی شده و «دولیتل» که آواز خوانی او را در خانه شنیده، ترغیبش می کند تا هم راه یک گروه محلی برنامه اجرا کند.
هيولايي از وصلت «شاهزاده کالوين» و «شاهزاده خانم ليسا» و اتحاد خانواده هاي آن دو وحشت دارد. در جريان عروسي، مأموران هيولا مهمانان را نابود مي کنند و عروس را مي ربايند. اما «کالوين» با استفاده از شمشيري سحرآميز و همراهي مرداني شجاع و کارآمد سرانجام به عرصه ي مبارزه با هيولا مي رسد و «ليسا» را آزاد مي کند...
برنده 5 جایزه اسکار. همچنین 12 جایزه و نامزد دریافت 13 جایزه دیگر.
راهبه ای به نام «ماریا» (اندروز) که به دلیل عشق دیوانه وارش به موسیقی و طبیعت با محیط صومعه هم خوانی ندارد، به عنوان معلمه ی هفت فرزند «ناخدا فون تراپ» (پلامر) به کاخ اشرافی او فرستاده می شود. ناخدا به سفر می رود و «ماریا» بچه ها را با موسیقی آشنا می کند…
برنده 1 جایزه اسکار. همچنین 14 جایزه و نامزد دریافت 38 جایزه دیگر.
اشیای پرنده ی ناشناخته باعث حیرت بسیاری در ایالت ایندیانا شده است؛ از جمله «روی نیری» (دریفوس) و «جیلیان گیلر) (دیلن) که با زحمت خود را به «قله شیطان» محل مخفی ملاقات با موجودات فضایی می رسانند ...
یک سرباز سابق امریکایی که در ویتنام جنگیده، وقتی در مترو مورد حمله موجوداتی شاخدار قرار می گیرد و پسر مردهاش را می بیند، به این نتیجه می رسد که زندگی گذشتهاش در جنگ آنطور که اعتقاد دارد، نیست.
«برنان هاف» مرد سی و نه ساله ای است که کار مشخصی ندارد و با مادرش، «نانسی» زندگی می کند. «دیل دابک» نیز مرد چهل ساله ای بیکار است و با پدرش، «رابرت» زندگی می کند. زمانی که رابرت و نانسی ازدواج می کنند، برنان و دیل به ناچار هم خانه می شوند و از همان ابتدا اختلاف میان آن دو آغاز می شود...
داستان انیمیشن در جزیره ای جریان دارد که مملو از پرندگان شاد و سرخوش می باشد که با آرامش در کنار یکدیگر زندگی می کنند. اما زمانی که خوک های سبز مرموز به جزیره می آیند، سه پرنده به نامهای: “قرمز”، “چاک” و “بمب” باید بفهمند خوک ها در آن جزیره به دنبال چه چیزی هستند…