اطلاعیه
کاربرای عزیز
مشکل درگاه خرید برطرف شده. لطفا همین الان نسبت به خرید و رزرو شارژ اقدام کنید.
درگاه پایدار نیست و ممکنه مجددا از دور خارج بشه.
به همین منظور کد تخفیف ۲۰ درصدی tabestoon رو برای شما در نظر گرفتیم.
ما تمام تلاشمونو میکنیم که به زودی درگاه به کلی جایگزین شود.
لینک مستقیم به خرید با کد تخفیف
مدیریت نایت مووی
وقتی گروهی از زنان کاملاً محجبه با اشتیاق تنها استخر روباز زنان آلمان را کشف می کنند، جرقه ها به پرواز در می آیند. متصدی استخر با عصبانیت استعفا می دهد و مردی به جای او استخدام می شود...
زندگی گرگ پس از تعطیل شدن آژانسش، تا زمانی که تصمیم گرفت به فلو پیشنهاد ازدواج دهد، آرام بود. اما او مجبور شد او را به پدر و مادرش معرفی کند که یک کلاهبردار و یک بازیگر سابق بودند. برای همین، چارهای جز بازگشایی آژانس و پیدا کردن والدین جعلی نداشت...
در برلین سال ۱۹۴۲، هیلده و هانس، دو عضو گروه ضد نازی، عاشق هم میشوند و پس از گذراندن تابستانی با یکدیگر، توسط گشتاپو دستگیر و هیلده باردار زندانی میشود.
ژاکلین از کشور جنگ زده خود به یک جزیره یونانی فرار میکند. او با یک راهنمای تور بیثبات ملاقات میکند و آن دو به هم نزدیک میشوند، زیرا هر دو در دیگری امید مییابند.
گروهی از افراد بسیار متفاوت که در سال 1975 در کمونی به نام "همراه" زندگی می کردند. اکنون سال 1999 است و این اجتماع به کوچکترین اجتماع جهان تبدیل شده است. این کمون تنها از دو نفر - گوران و کلارسه - تشکیل شده است...
میابی تنها دخترش را در تصادف از دست داد. بعد از مرگ دخترش او طلاق گرفته و در حال حاضر به عنوان یک دختر تلفنی کار می کند و با دوست جدید خود زندگی می کند. یک روز او با یک مشتری عجیب و غریب آشنا می شود که از او می خواهد اجازه دهد از ستون فقراتش عکس بگیرد. او همانطور که مرد می گوید انجام می دهد و به او اجازه می دهد از او عکس بگیرد، اما...
داستان غمانگیز زندگیهای متعدد پدر دینیس، گذشته تاریک او و اعمال مذهبیاش، و سرنوشتهای مختلف همه کسانی که در طول ماجراهای سالها و در تله گناه آلود عشق، نفرت و جنایت، راه او را قطع میکنند...
کارش، تاجر نوآور و همسر از دست دادهای که در غم به سر میبرد، وسیلهای اختراع میکند تا با ارواح درگذشتگان که در کفن پیچیده شدهاند، ارتباط برقرار نماید.
جولز هدف یک حمله هوموفوبیک وحشتناک قرار می گیرد و زندگی و حرفه او نابود می شود . مدتی پس از آن رویداد، او در یک سونا با پرستون، یکی از مهاجمان خود مواجه میشود. او می خواهد انتقام بگیرد...
سیلویا یک مددکار اجتماعی است که زندگی ساده و منظمی دارد. اما زمانی که ساول، همکلاسی سابقش، او را بعد از فارغ التحصیلی دنبال میکند، زندگی او دگرگون میشود. این ملاقات غیرمنتظره، دریچهای به گذشته را برای هر دوی آنها میگشاید و تاثیری عمیق بر زندگیشان میگذارد...
وقتی هابیل متوجه میشود که مادرش در حال ازدواج با مردی در زندان است، عصبانی میشود. او با کمک بهترین دوستش هر کاری که لازم باشد برای محافظت از او انجام می دهد. اما ملاقات با ناپدری جدیدش ممکن است دیدگاه جدیدی به او ارائه دهد.
یوشیو مردی است که برای اداره آب شهر کار می کند و با مادرش زندگی می کند. او مرتباً از ملکه اس ام میهو بازدید می کند، اما هنوز نمی تواند ملکه اس ام یوکیکو افسانه ای را فراموش کند...