در این فیلم کوتاه میبینیم که جاینا به سرزمین مادری خود برمیگردد. وی خود را مقصر مرگ پدرش میداند چرا که در جریان جنگ سوم با ارک ها (وقایع Warcraft 3)، جاینا را دیلین که به قصد انتقام مرگ پسرش توسط ارکها در جنگ دوم آنها را به خاک و خون میکشید، وی را تنها گذاشت و در جبهه ارکها قرار گرفت. چرا که اعتقاد داشت پدرش این موجودات را بهخوبی نمیشناسد و نمیخواهد قبول کند که آنها تغییر کردهاند.
دالتون، مبارز سابق UFC، شغلی به عنوان نگهبان در یک بار جاده ای در فلوریدا کیز پیدا می کند، اما به زودی متوجه می شود که این بهشت آنطور که به نظر می رسد نیست...
پای، دانشآموزی گوشهگیر، پس از ورود به مدرسهای جدید، با جو، پسری محبوب، آشنا میشود. با مرگ ناگهانی جو، پای برای جلب نظر دانشگاه، ساخت فیلمی به یاد او را پیشنهاد میدهد...
هنگامی که یک مزدور اهل لندن به نام جک ، شانس به دست آوردن دوبارهی زندگیاش و فرصتی برای نجات فرزندش نسیبش میشود ، همه چیز بدل به رقابتی در مقابل زمان میشود ، برای مردن یا کشته شدن و…
در آیندهای نزدیک، با بروز درگیری در زمین، تنشها در ایستگاه فضایی بینالمللی بالا میگیرد. فضانوردان آمریکایی و روسی که از این اتفاق شوکه شدهاند، از زمین دستور میگیرند که به هر قیمتی که شده کنترل ایستگاه را به دست بگیرند...
تِوان، خوانندهی فولکلور از طبقهی پنان، در هنگام فرار از بردهداری با یک اتفاق سرنوشتساز روبرو میشود که منجر به کشف یک سنت باستانی و تغییر سرنوشت او میشود...
زمانی که سه دوست دوران کودکی یک شوخی میکنند که به اشتباه پیش میرود، آنها برای رهایی خود از مشکل، شخصیت خیالی "ریکی استنیکی" را خلق میکنند. بیست سال بعد، آنها هنوز هم از ریکی به عنوان یک بهانه دروغین برای رفتارهای ناپخته خود استفاده میکنند...
یک دختر باوفا و وظیفهشناس با ازدواج با یک شاهزاده خوشتیپ موافقت میکند، اما متوجه میشود که خانواده سلطنتی او را به عنوان قربانی برای جبران یک بدهی باستانی انتخاب کردهاند...
آدم برای رهایی از عذاب وجدان و شروع زندگی جدید، به محله ی دوران کودکی خود باز میگردد. او قصد دارد با گذشته ی خود و خاطرات زشت آن، از جمله قتل مردی که برادرش به دنبال انتقام از او است، روبرو شود و آنها را به آرامش برساند.
یک نویسنده گوشهنشین که رمانهای جاسوسی درباره یک مامور مخفی و یک سندیکای جاسوسی جهانی مینویسد، متوجه میشود که داستان کتاب جدیدی که در حال نوشتن آن است، به طور همزمان با اتفاقات دنیای واقعی مطابقت دارد...
این فیلم ماجرای پسرکی به نام "رامونا" و مادرش را دنبال میکند. داستان از جایی شروع میشود که مادر رامونا او را ترک میکند و رامونا برای بازگرداندن مادرش به خانواده تلاش میکند...
در دهه ۱۹۲۰ میلادی، در ایالت اکلاهمای آمریکا، در زمینهای قبیله اوساژ نفت کشف شد. این کشف باعث ثروتمند شدن بسیاری از اعضای این قبیله بومی شد. اما مدتی بعد، قتلهای سریالی اعضای قبیله اوساژ آغاز شد. تا اینکه FBI برای حل این معما وارد عمل شد.
بعد از فرار از کره شمالی، "لو کیوان" برای به دست آوردن وضعیت پناهندگی در بلژیک تلاش میکند. در این میان، او با زنی غمگین و ناامید آشنا می شود که تمام امید خود را از دست داده است...