اطلاعیه
کاربر عزیز
درخواست فیلم و سریال باز شد. از پنل کاربری یا منو بالا درخواست خود را ارسال کنید.
آدرس جدید کانال تلگرام ما: @nightmovie_c
میباشد. لطفا به منظور اطلاع از آخرین اخبار و جدیدترین فیلمها و سریالها به آن منتقل شوید.
همچنین از این به بعد آدرسهای اختصاصی در صورت فیلتر شدن، در بات تلگرامی ما به شما به صورت شخصی ارسال میشود. لطفا از طریق
از طریق این لینک، اکانت خود را به تلگرام متصل کنید.
به منظور رفاه حال شما، کد تخفیف پاییزی
paeez
به مدت چند روز فعال شده است. لطفا نستب به خرید اقدام کنید.
مدیریت نایت مووی
استاد قدر بعد از فوت فرزندش، با دسیسهٔ جدید شیطان مواجه میشود. شیطان برای درهم شکستن ایمان او، همسرش، عزیزه، را هدف قرار میدهد تا قدر را مجبور به تسلیم شدن در برابر خود و پشت کردن به خدا سازد.
برای پاداش دادن به خود بابت شغل جدید تدریس در ساپورو، مانابوی ۲۹ ساله تصمیم میگیرد شب سال نو را با کمی تفریح در یک کلاب محلی جشن بگیرد. ناگهان دچار خونریزی مغزی میشود و سر از بیمارستان درمیآورد...
در بامداد ۸ ژانویه ۲۰۱۵، مردی با چتر سیاه وارد خانهای شد و مرتکب قتل دو نفر گردید. پیگیریهای این پرونده نشان داد که شاید حل نشدن بعضی از قتلها بهتر باشد.
در ایالت ریفتولی کنیا، طرحی برای بازگرداندن زرافهها به زیستگاه طبیعی آنها به اجرا درآمده است. با این حال، در صورت بروز مشکل برای این گله کوچک، فعالان حقوق حیوانات، دامپزشکان و نمایندگان جامعه محلی موظف به کمک و حمایت از آنها هستند.
یک سرباز سابق یگان «سیل» که از اختلال PTSD رنج میبرد، پس از عاشق شدن و ربوده شدن زن مورد علاقهاش، یک تیم تشکیل میدهد تا او را نجات دهد. او در نهایت درمییابد که آن زن توسط یک دانشمند سوگوار، به صورت بیولوژیکی مهندسی و ساخته شده است.
گروهی در حال فرار از افراد اورهان، در الازیغ گیر افتاده و در مزرعه مرتضی آقای ظالم و خسیس مشغول به کار میشوند. پس از دریافت تماس اضطراری از همسر عبدی، آنها مجبور میشوند با عجله به سمت کاستامونو فرار کنند. در هنگام فرار، این گروه پولهای مرتضی آقا را میدزدند و دخترش را میربایند.
فیلم «کوستَبِکگیلَّر: نگهبانان بذر اجدادی» دربارهی گروهی است که برای نجات سرزمینشان از خطر بحران غذا مبارزه میکنند. دلیل این بحران، نابودی بذرهای ارگانیک و بومی به دست پروفسور علی جنگیز کاپکارا است. این گروه با کمک دو انسان به نامهای دنیز و آردا، مأموریت دارند تا آخرین بذر باقیمانده را از چنگ این پروفسور شرور پس بگیرند.
زندگی یک نوجوان در حومه شهر با همسایه شدن جان وین گِیسی (قاتل زنجیرهای معروف) زیر و رو میشود. کنجکاوی نوجوان او را به سمت رازهای تاریک میبرد و سرانجام به یک رویارویی ترسناک با این فرد شرور میانجامد.
فیلم کمدی محبوب «۹ تا ۵» (۱۹۸۰) با وجود طنز، به موضوع جدی نابرابری زنان در محیط کار اشاره داشت. اکنون مستندی با عنوان «هنوز ۹ تا ۵ کار میکنیم» به بررسی این نابرابری در طول ۴۰ سال گذشته میپردازد.
ناپدید شدن دو مرد که در جستجوی یک نوار ویدئویی مرموز مرتبط با یک مأمور پلیس گمشده بودند. دوربین ضبطشده آنها رازهای شوم آن نوار و سرنوشت مأمور را افشا میکند.
کارآگاهان مسائل ماوراءالطبیعه، اِد و لورین وارن، آخرین پرونده وحشتناک خود را در دست میگیرند. این پرونده شامل موجودات مرموزی است که آنها باید با آنها روبرو شوند.
دو هنرمند، که هر یک از دنیایی متفاوت آمدهاند، از طریق موسیقی به نقطهی اشتراکی میرسند و با یکدیگر هماهنگ میشوند. اما هرچه احساسات آنها عمیقتر میشود، تفاوت سنی و شرایط موجود در زندگیشان، این ارتباط عمیق و انکارناپذیر را با دشواریهایی روبرو میسازد.
رمان مورد علاقه دوکجا به شکلی وحشتناک واقعی میشود. این کارمند با تکیه بر اطلاعات دقیقی که از این داستان آخرالزمانی دارد، سرنوشت را به گونهای دیگر رقم میزند.
مربی حیوانات، لی جونگ هوان، با دختر نوجوان و رقاص خود، لی سو آ، زندگی پرچالشی دارد. این زندگی عادی هنگامی از هم میپاشد که سو آ به ویروس جهانی زامبی مبتلا میشود.
پارک سِری، دختر ۱۹ سالهای است که میخواهد پیش از یک اعتراف مهم و سرنوشتساز، موهای همیشه وز خود را صاف کند. در همین حال، مسیر زندگی او با یک دانشآموز انتقالی به نام هان یونسوک گره میخورد.
در سال ۲۰۰۳، میناتو و میو در دبیرستان اوکیناوا با یکدیگر آشنا میشوند. علاقه مشترکشان به موسیقی، آنها را به هم نزدیک میکند و در روز فارغالتحصیلی میناتو، رابطهای عاشقانه بینشان شکل میگیرد. پس از مدت کوتاهی، مادر میناتو بر اثر بیماری فوت میکند...
جنی، زنی مادی که با کلاهبرداری پول به دست میآورد، به روستایی در کوه جیریسان فرار میکند. او در آنجا از وجود یک شراب جنسینگ وحشی هزارساله که خاصیت درمانگری دارد باخبر میشود و تصمیم میگیرد آن را از یک پدربزرگ بیمار و نوهاش بدزدد. اما نقشه ساده او، پس از برخورد با پسر عجیبوغریبی به نام دُئِن-جانگ، به هم میریزد و اوضاع از کنترل خارج میشود.
گانش گانگادارن، یک طراح فلج از کمر به پایین، ضمن مبارزه با رنجها و شیاطین درونی خود، میکوشد تا در فضای بیرحم و سایههای آزاردهندهی ترحم، به یک زندگی معمولی و عادی دست یابد.
دو غریبهی مجروح، پس از حملهی یک موجود هیولایی به شهر، در تونلی زیرزمینی و خطرناک گرفتار شدهاند. آنها با منابع محدود، برای نجات و یافتن راه خروج، در این تونل تنگشونده پیش میروند.