وقتی رادو میفهمد که چند ماه دیگر فرصت زندگی دارد، فرار میکند تا اینکه به دهکدهای دورافتاده میرسد، آنجا جایی که در کلبه کوچک خود در بالای یک تپه پناه میگیرد. زمان می گذرد و رادو شروع به زندگی جدیدی می کند، مرگ را فراموش می کند و...
براساس داستانی واقعی. 1996، دریای آزاد. جوئل، یک ملوان مذهبی فیلیپینی، در طول شیفت کاری خود در عرشه یک کشتی فراآتلانتیک، دومیترو، یک مسافر رومانیایی را که بین چند کانتینر پنهان شده بود، پیدا می کند...
سوتلا، بیوهای که اخیراً شغل خود را از دست داده، در مرز بلغارستان و ترکیه زندگی میکند. پناهندگان زیادی در روستای او به دلیل موقعیت مکانیش وجود دارد. یک روز او با پناهنده ای از آفریقا آشنا می شود و زندگی او را تغییر می دهد...
نامه دختری از کوزوو که به پدر گمشده اش تقدیم شده بود، در سازمان ملل خوانده شد که در آن او به طور علنی به زندگی دشوار صرب ها، به ویژه کودکان صرب در مناطق تحت محاصره می پردازد...
زنی که اسب های پلیس را آموزش می دهد، فرزند دوم خود دختری 5 ساله که به شدت آسیب دیده است را به فرزندی قبول می کند، وقتی دختر رفتار خشونت آمیز و ضد اجتماعی از خود نشان می دهد، مادر جدیدش مصمم می شود که به او کمک کند...
داستان فیلم در مورد یک کارخانه زیرزمینی تولید سلاح های جنگی در بلگراد، طی جنگ جهانی دوم است. بعد از پایان جنگ جهانی، فروشنده ای که در بازار سیاه سلاح ها را به پارتیزان ها می فروشد، خبر اتمام جنگ را به کارگران کارخانه نمی دهد، و آن ها به تولید ادامه می دهند. سال ها بعد، آن ها از پناهگاه زیرزمینی خود بیرون می آیند و ...
بعد از اینکه گروه کار به ظاهر راحتی را برای آقای چرچ (بروس ویلیس) انجام می دهند، متوجه می شوند که نقشه شان به خطا رفته و یکی از افراد خودشان توسط رقیب پول پرستشان، ژان ویلین (ژان کلود ون دم)، کشته می شود. آنها آماده می شوند تا به سرزمینی وحشی بروند، با نام های جدیدشان، بیلی بچه (لیام همسورث) و مگی (یو نان)- تا هم جلوی اسلحه ای خطرناک را بگیرند و هم انتقام خون برادرشان را بستانند...
پرنسس النا علاقه زیادی به ترکیب گل دارد، اما سرگرمی او مخفی می ماند ، زیرا به نظر می رسد "برای سلطنت مناسب نیست". هنگامی که به لندن در یک تور دیپلماتیک شرکت می کند ، با نام جعلی در یک مسابقه گل ثبت نام می کند و با آدام، روزنامه نگاری که این رویداد را پوشش می دهد، آشنا می شود...
داستان فردی به نام تسا که درست زمانیکه بزرگترین تصمیم زندگی خود را می گیرد، همه چیز تغییر می کند. افشاگری در مورد خانواده او، و سپس خانواده هاردین، همه آنچه را که قبلاً می دانستند در شک و تردید قرار می دهد و ادعای آینده ی آنها را مبهم تر می کند...
لوکاس، یک نوجوان 14 ساله است که وارد زندگی خلافکارانه در واشنگتن شده است، او مصمم هست که اجازه ندهد برادر کوچک ده ساله اش همین مسیر را برای زندگی اش طی کند. وقتی یک کهنه سرباز جنگ افغانستان به محله ی آن ها می آید، این فرصت برای لوکاس پیش می آید...
اوضاع برای "جی" که برای شام نزد خانواده اش رفته پیچیده می شود وقتی بیدار می شود و متوجه می شود که همراه سه نفر دیگر در زیرزمینی زندانی شده و برای نجات خود باید معما حل کند ...
شخصی که نمایندهی بیمه یک شرکت رباتیک میباشد به طور مداوم یک ربات دستکاری شده در مورد بررسی قرار می دهد و آنچه کشف می کند پیامدهای عمیقی برای آینده بشریت دارد...