دختری جوان پس از پیوستن به خانواده اش که او را سالها پیش در مبارزه با کمونیست مجارستان رها کرده اند، تلاش می کند جایگاه خود را در دنیای اطرافش پیدا کند...
صاحب رستورانی به نام “لزلو” پیانیستی برای رستورانش نیاز دارد بنابراین “آندریاس” را در آنجا استخدام می کند اما مدت زیادی نمیگذرد که “آندریاس” به پیش خدمت آنجا علاقمند شده و او تبدیل به تنها موجود الهام بخش برای موسیقی جدیدش می شود و…
"پیل" پسری هفت ساله که در یک سیاره متروک تنها مانده،بازمانده حمله عظیم زنبورهای غول پیکر است.او که برای کمک درخواست کمک می کند،با "جعفر" دوست پدرش ارتباط برقرار کرده و منتظر کمک او از میان فضا می ماند...
"لولو" یک گرگ ، و "تام" یک خرگوش است ، بنظر می رسد این دو جدایی ناپذیر باشند ، چرا که از بچگی با هم بزرگ شده اند ، و هم اکنون در دوره نوجوانی هستند ،آن ها در سرزمین خرگوش ها یک زندگی راحتی را دارند ، ولی "لولو" که فکر میکرد پدر و مادر خود را از دست داده ، متوجه میشود که مادرش زنده است و ..
یک نانوای مُسن یهودی سعی میکند کسب و کارش که این روزها افت کرده را سرپا نگه دارد، تا اینکه شاگرد مسلمانش نوعی مواد مخدر وارد خمیر نان میکند و فروش آنها سر به فلک میکشد…
"تایبی بالوگ" پیرمرده خلافکار 70 ساله که 10 سال زندانی شده بود ، پس از اینکه از زندان خارج میشود حتی به مقدار کمی هم تغییر نکرده بود! و تصمیم گرفت دوباره تشکیل گروه بدهد...
زندگی “کرر” به سمت افسردگی پیش می رود.محیط اطراف او بی روح و تیره است.او که غرق در تنهایی اش است به نظر می رسد ناامیدی اش پایان ناپذیر است اما وقتی با خواننده زیبای یک بار آشنا می شود بارقه هایی از امید وارد زندگی او می شود.اما آن زن متاهل است و “کرر” مصمم است همسرش را از او دور کند …
داستان فیلم که در سال ۱۹۲۰ و در شهر وین رخ می دهد ، درباره ی دختربچه ای مهربان هست که پدرخوانده اش در شب کریسمس ، به او یک عروسک خاص و ویژه هدیه می دهد که…
پدر دختری 13 ساله بنام ماریا می میرد، و دخترش یتیم و بی سرپرست می ماند. او مجبور می شود که پیش آقای بنجامین که یکی از فامیل های خانوادگی شان است برود. مدتی بعد ماریا خودش را در دنیایی متفاوت می یابد...
چيزي به نخستين اجراي تاريخي سمفوني نهم «بتهوون» (هريس) نمانده ولي ناشر آثار «بتهوون»، «ونتسل شلمر» (رياخ)، دچار سرطان و مشرف به مرگ است. «شلمر» بيمار که مستأصلانه دنبال يک نسخه بردار مي گردد، از دانشجويي به نام «آناهولتس» (کروگر) کمک مي گيرد...
یک زن به نام لیزا که پرستار است زندگی معمولی و غم انگیزی دارد او سعی می کند تا عشق خودش را پیدا کند او اتفاقی با یک مرد ژاپنی آشنا می شود و کم کم به او علاقه مند می شود ولی …
داستان فیلم درباره زندگی نوجوان ۱۴ ساله ای به نام "گئورگی" است. زندگی او در مجارستان جنگ جهانی دوم پس از اینکه به یک اردوگاه کار اجباری فرستاده می شود دچار تحول می گردد. در آنجا او یاد می گیرد که شادی را در نفرت بیابد و معنای واقعی یهودی بودن را می آموزد.