سفر تجاری یک میلیاردر به بالی با مشکلات متعددی روبهرو شد. عصبانی کردن محلیها، بیماری عمویش و پیچیدگیهای دیگر، مذاکرات مهم تجاری او را با خطر مواجه کرد.
پسرکی از یک روستای دورافتاده در اورال که در خانوادهای پرجمعیت و بدون پدر بزرگ شده بود، نه تنها توانست سختیهای دوران کودکی در جنگ و ویرانیهای پس از جنگ را تحمل کند، بلکه در شکلگیری واحد ضدتروریستی گروه الفا که بعدها به گروه آلفا معروف شد، نقش بسیار مهمی ایفا کرد.
یک سرمایهگذار زن، برای بازسازی کلبهای که خریده بود به ایرلند سفر می کند. با این حال، مجبورمی شود به دنبال خریدار جدیدی بگردد و در این میان، عاشق مرد ایرلندیای شد که کلبه را به او فروخته بود.
جگی، مهندسی بیکار، به توصیه دوستش یک کسبوکار کوچک راهاندازی میکند. اما وقتی عاشق دختر یک میلیونر میشود و به او میگوید که صاحب زنجیرهای از رستورانهاست، درگیر دردسر میشود.
داستان چهار زن را دنبال میکند که زندگی عاشقانهی آنها در یک عروسی روز ولنتاین به هم گره میخورد؛ عروسیای که هیچکدامشان به این زودیها فراموش نخواهند کرد.
اریک دراون و شلی وبستر، دو معشوق ابدی، توسط افراد شرور به قتل میرسند. اریک با فدا کردن جان خود، فرصتی برای بازگشت به دنیای زندگان پیدا میکند و برای انتقام از قاتلان و نجات شلی، سفری پرمخاطره را در دنیای زندگان و مردگان آغاز میکند...
ادموند دانتس، فردی بیگناه که سالها به ناحق زندانی شده بود، پس از فرار از زندان، با تغییر چهره و هویت، به دنبال انتقام از کسانی است که زندگی او را تباه کردهاند.
یک پیانیست و یک نویسنده که هر دو از بحران خلاقیت رنج میبرند، برای رهایی از این وضعیت تصمیم میگیرند تا زندگی یکدیگر را تجربه کنند. این تعویض نقش، آنها را در موقعیتی کاملاً جدید و غیرمنتظره قرار میدهد.
زندی جله، متخصص روابط آنلاین آفریقای جنوبی، که در روز عروسیاش با خیانت مواجه شده بود، امیدش به عشق را از دست داده بود. اما ورود ناگهانی ادوارد، عکاس نیجریهای به زندگی او، جرقهای در دلش زد و دوباره به عشق امیدوار شد.
شارلوت به تازگی به وین نقل مکان کرده و پس از به ارث بردن مغازه شکلاتسازی پدربزرگ و مادربزرگش، به یک شکلاتساز تبدیل شده است. هنری هم اخیراً شرکت پدرش را به دست گرفته است که در تلاش برای تصاحب مغازه شارلوت است.
یک فارغالتحصیل دبیرستانی که به شدت از قوانین پیروی میکند، به گروهی از نجاتغریقهای یک باشگاه خصوصی میپیوندد. او خیلی زود متوجه میشود که آنها بیشتر انرژی خود را ...
داستان زندگی برونو سولاک، دزد ماهری که لقب "آرسن لوپن قرن بیستم" را به خود اختصاص داده بود، الهامبخش این رمان است. رویدادهای این داستان بر اساس واقعیتهای تاریخی شکل گرفته است.
جود در یک آژانس مشهور خدمات دوستیابی مشغول به کار است. این آژانس قصد دارد در زادگاه جود، شهر آروهارت، یک مجتمع تفریحی با حال و هوای عاشقانه و کلیشهای احداث کند. ملیسا، بانوی کارآفرین محلی و عشق دوران دبیرستان جود، مردم شهر را بر ضد این پروژه تحریک کرده است.