یومی، برای تحقق رویای نویسندگیاش، تصمیم بزرگی میگیرد و شغلش را رها میکند. هر سلول در وجود او برای حمایت از این تصمیم تلاش میکند، اما نگرانیهای آینده و مشکلات عاطفی، او را در بحران بزرگی قرار میدهد. این داستان، درگیریهای درونی یک نویسندهی نوپا را به تصویر میکشد که در تلاش برای رسیدن به هدفش است.
داستان دربارهی سفری به ایرلند است که زندگی یک دختر جوان را دگرگون میکند. او در این سفر نه تنها با جاذبههای ایرلند آشنا میشود، بلکه عاشق هم میشود و به درک بهتری از خودش و ثروتش میرسد.
در مدرسه، وانگ شیائو شیائ و یوزو، دوست صمیمی دوران کودکیاش، را همه یک زوج میپنداشتند. اما در دل، شیائو شیائ شیفتهی چنگ یی، دانشآموز جدیدالورودی شده بود که به خاطر هوش سرشار، استعدادهای فراوان و مهارتهای مبارزهاش، شهرهی مدرسه بود. با وجود اینکه نمرات شیائو شیائ چندان خوب نبود، او راههای مختلفی را برای جلب توجه چنگ یی امتحان کرد، اما هیچکدام جواب نداد.
ورتر، جوانی نویسنده، بیخیال و دلفریب، به طور ناگهانی عاشق زنی میشود و تمام وجودش را به او میبندد. اما این عشق ناگهانی با تلخی همراه میشود؛ زیرا...
داستانی که در آن دو دوست برای اولین بار در 11 سالگی یکدیگر را ملاقات می کنند و مدت 14 سال را با هم صمیمی طی می کنند و تجربیات خود را در دوستی و عاشقی به اشتراک می گذارنند...
دو برادر که تحت فشار سنگین بدهیها قرار داشتند، طرحی پیچیده ریختند تا با فریب یک دختر وارث ثروتمند، خانه خانوادگیشان را در شهر ناپل حفظ کنند. اما به ناگاه، عشقی غیرمنتظره وارد زندگی یکی از برادران شد و این امر باعث شد تا اجرای نقشه آنها با دشواریهای جدیدی روبرو شود.
شیا مو و چو چیو از کودکی دوستان صمیمی بودند و عشق عمیقی به هم داشتند. با وجود شخصیتهای متفاوت، آنها سالهای جوانی را در کنار هم سپری کردند و لحظات زیبایی را تجربه کردند. اما ...
داستان در جهانی روحانی و وهمآلود میگذرد که زمان در آن به طور عجیبی جریان دارد. شخصیتی به نام پدرو پرامو، با ویژگیهای متناقض عشق، قدرت و خشونت، بر این جهان سایه افکنده و بر آن حاکم است.
مارگوت، معمار برجسته نیویورکی، به طور غیرمنتظرهای وارث یک عمارت انگلیسی میشود. با پذیرفتن آداب و رسوم کریسمس در این کشور، او عشق و حس تعلق را پیدا میکند که زندگیاش را دگرگون میکند.
داستان درباره زنی است که در شرایط سختی زندگی میکند و برای نجات خانهاش از خطر، وارد یک مسابقه میشود. در این مسیر، او با چالشهای مختلفی روبرو میشود و در عین حال، دل به مردی جذاب میبندد.
داستان درباره نویسندهای است که به مزرعه خانوادگیاش پناه میبرد تا بتواند به نوشتن رمانش ادامه دهد. در آنجا به طور اتفاقی با عشق دوران جوانیاش که یک نجار است روبرو میشود. با همکاری هم برای احیای روح کریسمس در شهر، این دو نفر مجدداً به یکدیگر نزدیک میشوند و عشق قدیمیشان دوباره شکوفا میشود.
یک خبرنگار به نام جودی گرانت پس از یک اشتباه بزرگ در برنامه زنده، شغل خود را در خطر میبیند. او برای نجات شغلی که به آن علاقهمند است، باید داستانی جذاب پیدا کند اما در این راه با یک انتخاب سخت روبرو میشود: دنبال کردن رویاهایش یا حفظ امنیت شغلی.